"هنگامیکه گرسنهای نان نخور، یک برگ کاهو بخور"
وضعیت مدلینگ در ایران
با
نگاهی به وضعیت زنان در داخل ایران نیز میتوان این را فهمید که ما هم بخشی
از این دهکده کوچک جهانی شدهایم. فشن و مد بومی هر چند هنوز در اینجا
مفهوم زایایی اقتصادی نیافته و گردش پول یا اشتغالزایی آن مبهم است، اما
قطعاً بخش قابل توجهی از زنان ایرانی بهخصوص در شهرهای بزرگ، از این صنعت،
چنانکه از طریق رسانهها اعم از شبکههای تلویزیونی ماهوارهای یا
رسانههای اجتماعی آن را دریافت میکنند، تأثیر میپذیرند.
آتلیه، یکی از اعضای خانواده ما شده است؛ از عکسهای اسپرت و رسمی
گرفته تا اجرای حرکات نمایشی جنسی در جمع میهمانان در مراسمهای ازدواج که
به شوهای حرفهای مدلها میماند. دخترانگی ما در آتلیهها ثبت میشود و
مادرانگی ما در زمان بارداری، در پورترهها ثبت میشوند. کودکان ما مدل
هستند؛ حتی بیآنکه خانوادهها بدانند. تصویر کودک از بدو تولد حداقل
سالانه با پوشیدن لباسهای شیک و انواع ژستها و به عبارتی در پوزهای
گوناگون، باید ثبت و در شبکههای اجتماعی توزیع شود و لایک بخورد. اگر
مهمانیها، جشنهای تولد، سالگردهای ازدواج، و مراسم تدفین و ختم را هم به
آن اضافه کنیم، متوجه میشویم ما همواره در فضای مدلینگ نفس میکشیم.
سلفی؛ کلید بازنمایی فرد فرد ما از خودمان
فضای
مجازی اما نقل دیگری است. "سلفی" کلید بازنمایی فرد فرد ما از خودمان شده
است؛ بهخصوص در محیطی که دست کسی به ما نمیرسد و عموماً بازخواستی نسبت
به آن وجود ندارد. به نظر میرسد مدلینگ در کشور ما سمبل تمامعیار نظریه
فرهنگی هورکهایمر و آدرنو در "صنعت فرهنگ" است. مدلینگ به عنوان فرهنگ یا
"یک روش زندگی"، از فرمهای خارجی و جهانی آن خارج شده و امروز بخشی از
فرهنگ بومی ما شده است. بنابراین به نظر میرسد بررسی موضوع مدلینگ و
بهخصوص رویکردهای آن در سبک زندگی امروز و در فضای مجازی، بیش از یک سوژه
خبری محتاج مداقه، مطالعات جامعه شناختی و مهندسی فرهنگی در کشور ماست.
اینستاگرام و تبدیل مدلینگ به فرهنگ بومی در ایران
- ۹۵/۰۳/۲۵