ماهواره مهمان جدید خانه ها؛

فرق آسمان قدیمی ها با آسمان ما
قدیم تر ها که بچه بودم، یادم هست که گاهی مهمانی ها روی پشت بام خانه ها
برپا می شد. به جای بشقاب های یک نفره، طبقی در مقابل چند نفر می گذاشتند و
با مهر و محبت، دسته جمعی غذا می خوردند. آن روز، بزرگ تر ها به ما کوچک
تر ها می گفتند رزق ما از آسمان می آید.
امروز هم پشت بام خانه هامان سفره شد و یک بشقاب برای همه می گذارند، اما
دیگر کسی در پشت بام غذا نمی خورد. باز هم غذایمان از آسمان می آید!! اما
غذایمان از راه این بشقاب به داخل خانه ی مان سرازیر می شود. همه با هم می
نشینند و با حرص و ولع غذای این بشقاب را می خورند. قدیم تر ها غذاخوردنمان
چیزی طول نمی کشید، اما چرا غذای این بشقاب، تمامی ندارد؟ صبح تا شب، شب
تا صبح، پس کی سیر می شویم؟
قدیم تر ها غذا خوردن روی پشت بام که تمام می شد، احساس می کردیم که به هم
نزدیک تر شده ایم،اما امروز وقتی از پای غذای این بشقاب بزرگ بلند می
شویم،میانمان فرسنگ ها فاصله احساس می کنیم کاش زودتر بساط سفره پشت بام
مان جمع می شد. چقدر فرق است میان آسمان قدیمی ها و آسمان ما و چه زیبا
گفته اند که هر چیز، قدیمی اش صفای دیگری دارد. کجایید پشت بام های آسمانی؟
دلمان برایتان تنگ است.
مهمان ناخوانده
ماهواره، مهمان ناخواندهای است که چند صباحی سرزده وارد خانههای برخی از
ما شده است. برخی نیز هوای دعوت کردن از آن را در سر دارند. خودش را
خیرخواه ما معرفی میکند. او میگوید: «میخواهم شما را با دنیایی که زیر
سقف آن نفس میکشید آشنا کنم». ماهواره مدعی است دنیای علم را در سینۀ خود
جای داده و شما بیآن که از جای خود تکان بخورید، دانش آموختۀ دانشگاه او
خواهید شد. ادعای صداقت دارد و میگوید: «هر چه میگویم راست است. باور
کنید. من همۀ اخبار دنیا را بی آن که یک کلاغ چل کلاغ کنم به شما
میرسانم. مطمئن باشید که کمفروشی هم نخواهم کرد».
او خیلی دلش به حال اوقات فراغت ما سوخته!!و شب و روزش را صرف پر کردن این
اوقات کرده. این موجود خیرخواه به قدری فیلم و سریال آماده کرده که اگر
روزهایمان هفته شود و هفتههامان ماه، باز هم برای دیدن آن، وقت کم
میآوریم. کشور های غربی و سلطه گر به موجب مقابله با فرهنگ های ارزشی و
اصیل ایران اسلامی اقدام به طراحی وسایل و برنامه های مختلف فرهنگی نموده
اند که در این میان ماهواره ها به دلیل دسترسی آسان عموم مردم در تمامی
کشور ها به عنوان ابزاری قوی در دست سلطه گران قرار گرفته است.
لذا برهمگان لازم است تا با روشن بینی کافی در جهت مبارزه با تهاجمات
فرهنگی ایستادگی نموده و در راستای تقویت هویت ملی و دینی ایران اسلامی
تلاش نمایند.
دوست راه زندگی
ماهواره خودش را دوست راه زندگی ما میداند؛
۱٫ اما آیا میتوان به چنین دوستی اعتماد کرد؟
۲٫ چرا برخی از ما به راحتی دَر را به روی این مهمان ناخوانده باز کردهایم؟
۳٫ آیا اگر یک فرد غریبه قصد آمدن به خانۀ شما را داشته باشد و شما هم او
را نشناسید و ناموستان هم در خانه باشد، او را به خانه راه میدهید؟
۴٫ اگر راه دادید، اجازه میدهید به هر کجای خانه که دلش خواست سرک بکشد؟
این مهمان ناخوانده؛ اما وارد خانۀ برخی از ما شده و هر کجا که خواسته سرک
کشیده؛ حتی به دل و جان و ایمان و اخلاق و عقایدمان.
۵٫ آیا ما به همه چیز و همه کس، مثل این مهمان ناخوانده اعتماد میکنیم؟
برای اینکه بتوانیم درباره کسانی که این مهمان ناخوانده را با کمال احترام
به خانه های خود دعوت کرده اند،قسمضاوت درستی داشته باشیم،باید بدانیم که
چرا آنها با ماهواره دوست شدند و ریشه این رفتار و دوستی چیست؟
ریشه های اصلی خرید ماهواره در ایران:
۱٫ ناآگاهی
۲٫ لذت گرایی و دور بودن از فضای معنوی
۳٫ توجیهات سطحی(جذابیت،تنوع،مطالب علمی- سیاسی و مدرن بودن ماهواره)
۴٫ جو زدگی و چشم و هم جشمی
۵٫ عدم دریافت شبکه های ملی با آنتن های معمولی در برخی مناطق
۶٫ بیکاری و تنهایی
۷٫ شکست در رابطه با همسر به ویژه رابطه های خاص
۸٫ تلویزیونی شدن خانواده ها
بخش اول:نا آگاهی
برخی از مردم درباره برنامه های ماهواره ای بسیار ساده اندیشانه قضاوت می
کنند این افراد به جهت ناآگاهی از اهداف پشت پرده این شبکه ها اعتماد ساده
لوحانه ای به آن دارند که راه درمان این ریشه، آگاهی بخشی است.
آگاهی بخشی باید در سه بعد صورت گیرد.
الف.آگاهی بخشی در بعد اهداف،
ب.آگاهی بخشی در بعد شیوه ها
ج. آگاهی بخشی نسبت به متولیان پشت پرده این رسانه ها
اگر کسی از اهداف شبکه های ماهواره ای مطلع شود، اما از شیوه های این شبکه
ها برای رسیدن به اهداف خویش مطلع نباشد، ممکن است به جهت سطحی نگری، وجود
این اهداف را در پس پرده ی این برنامه ها باور نکند و اگر هم اهداف و شیوه
ها را بشنود اما متولیان پشت پرده این شبکه ها را نشناسد شاید پذیرش این
همه دشمنی برایش سخت باشد.
الف.آگاهی بخشی در بعد اهداف،
غرب برای تحقق دهکدۀ جهانی که کدخدای آن خودش باشد، یک مانع بسیار بزرگ
میبیند و آن هم اسلام است. مبانی دینی با مبانی غربی در تعارض است و کسی
که پایبند مبانی دینی است، نمیتواند در مسیر اهداف تمدن غربی گام بردارد.
مدتها است که غرب به این نتیجه رسیده که باید به هر نحو ممکن این مانع را
از سر راه خود بردارد. او برای مبارزه با این مانع کارهای مختلفی را انجام
داده و میدهد که خود بحث مفصلی است؛ اما یکی از اصلیترین راهکارهای غرب
برای رسیدن به این هدف، فاسد کردن مسلمانان است. آنها معتقدند اگر ما
بتوانیم جوان مسلمان را، به ورطۀ فساد بکشانیم، به صورت غیرقابل تصوری
توانستهایم این مانع بزرگ را از سر راه خود برداریم. در این میان توجه
ویژهای به بحث خانواده پیدا کردهاند؛ چرا که این یک قاعدۀ کاملاً واضح
است در هر جامعه، نقطۀ تعالی و سقوط، نهاد خانواده است. برای پیشرفت
جامعه باید بنیانهای خانواده را استحکام بخشید و برای ساقط کردن یک جامعه
هم باید خانواده را به انحراف کشید.
یکی از اصلیترین اهداف شبکههای ماهوارهای فروپاشی کانون خانواده است.
اگر بخواهیم اندکی جزئیتر از این سخن بگوییم باید گفت که برخی از اهداف اصلی این شبکهها عبارت است از:
۱٫ ترویج خانوادههای بیقید در برابر خانوادههای سنتی
خانوادههای مورد نظر این شبکهها نباید در بند قواعد سنتی خانواده باشند؛
به ویژه سنتهایی که ریشۀ دینی دارد. به عنوان مثال خوب است به چند نکتۀ
مبتلا به اشاره کنم.
الف: این که در خانوادهای پوشش مادر و خواهر در مقابل فرزندان پسر خود
حساب شده باشد، مطلوب است. واقعاً نباید به این بهانه که مادر و خواهر از
محارم هستند، در مقابل پسر خانواده هر طور که میخواهند بگردند. اگر غرب
بتواند در محیط خانه تعریف خودساختهای از عفاف ارائه دهد، میتواند سد
عفاف را در محیط جامعه هم به راحتی بشکند. به همین دلیل هم در سریالها،
فیلمها و حتی برنامههای کارشناسی تعریف جدیدی را از این مسأله ارائه
میدهد.(که نمیتوانم به صراحت بیان کرد)اما همین قدر بگویم که در ما در
برخی از خانوادهها با این معضل روبرو هستیم که پسر خانواده از ناحیۀ مادر و
خواهر خود تحریک جنسی میشود؛ نه این که مادر و خواهر عمدی در این قصه
داشته باشند؛ اما با پذیرش تدریجی فرهنگی که این شبکههای ماهوارهای از
پوشش خانوادگی ارائه دادهاند، بدون این خودشان بدانند، از عوامل تحریک
جنسی پسر خانواده شدند. حالا مشکلات بعدی بوجود می آید.یکی از قلههایی که
برخی از شبکههای ماهوارهای نشانه گرفتهاند، قبح زدایی از روابط نامشروع
در میان محارم به ویژه خواهر و برادر است.
ب:در خانوادههای سنتی پدر و مادر از جایگاه ویژهای برخوردار هستند.
جایگاه ویژۀ پدر و مادر به صورت طبیعی مانع بسیاری از انحرافات است. وقتی
فرزند در تصمیمهای خود به نظر پدر و مادر هم توجه میکند و در کارهایی که
میخواهد انجام دهد از والدین خود اجازه میگیرد و در یک کلام خودسر نیست،
راه برای تن دادن به کارهایی که نهاد خانواده را تحت الشعاع خود قرار
میدهد تنگ میشود؛ اما در شبکههای ماهوارهای یکی از اصلیترین کارها
خارج کردن پدر و مادر از محوریت خانواده و معرفی آنها در اندازۀ زمینهساز
تولد است؛ یعنی پدر و مادر کسانی هستند که به جهت قانون طبیعت زمینهساز
تولد فرزند هستند و باز هم به جهت همین قانون طبیعت باید تا مدتی که فرزند
توانایی مراقبت از خویش و پاسخ به نیازهای روزمرۀ خود را ندارد، از او
مراقبت کنند؛ اما وقتی که فرزند از آب و گل درآمد، پدر در حد یک کارگر برای
تأمین مخارج و مادر هم در حد یک خادم برای انجام وظایفی مانند آشپزی و رخت
شستن و اتو کشیدن و … پایین میآید. در این خانواده پدر و مادر نقشی در
تربیت فرزند خود ایفا نمیکنند. دیگر راضی نگه داشتن والدین هم از
دغدغههای فرزند مدرن نیست، این دغدغه برای انسانهای عقب افتادهای است که
نمیخواهند تغییر زمانه را بپذیرند!!!
۲٫ ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن و شوهر به یکدیگر
حتی در جوامعی که تقیدات دینی ندارند، وفاداری زن و شوهر به یکدیگر از
اهمیت ویژهای برخوردار است. همین تقید در برابر بسیاری از انحرافات مانعی
جدی محسوب میشود. وقتی که یک زن به جهت تقیدات خانوادگی از ارتباط با
مردان دیگر پرهیز میکند، انبوهی از انحرافات از زندگی این زن حذف میشود؛
اما زنی که چنین تقیدی ندارد، علاوه بر این که بسیاری از اعمال فاسد برای
او عادی میشود، دیگر نه میتواند همسر خوبی برای شوهر خود باشد و نه مادر
خوبی برای فرزندان خود. این مسأله را به هیچ وجه دست کم نگیرید،که یکی از
دلایل خیانت زن به شوهر، مأنوس شدن با فیلمها و سریالهای خانوادگی
شبکههای ماهوارهای؛ به ویژه شبکههای فارسی زبان است.
زن جوانی که پس از چند صباح کوتاهی از ازدواجش دچار چنین مشکلی شده بود،
میگفت از وقتی که همسرم پای ماهواره را به خانه باز کرد و من هم مشتری
برنامههای این شبکهها؛ به ویژه شبکۀ فارسی وان شدم، حس کردم تقیدم نسبت
به وفاداری به همسرم کم شده است؛ از همین رو در اولین فرصتی که امکان
ارتباط با یک فرد دیگر برایم فراهم شد، بدون این که احساس بدی داشتم باشم
پا پیش گذاشتم.
۳٫ عادی جلوه دادن ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج تا حد باردار شدن
فکر نمیکنم نیازی باشد که بیان شود در جامعهای که دختران و پسران لجام
گسیخته با یکدیگر ارتباط دارند، چه بلایی بر سر خانواده میآید؛ اما همین
قدر بدانید که غرب تنها به قبح زدایی از ارتباط دختر و پسر بسنده نکرده و
هدف اصلی او در این زمینه، ارزشی کردن این ارتباط و ضد ارزشی کردن عدم
ارتباط است. آنچه در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشود، این نیست که ارتباط
دختر و پسر اشکالی ندارد؛ بلکه پیام اصلی این شبکهها آن است که چنین
ارتباطی لازم و ضروری است و کسانی که از این ارتباطها دوری میکنند،
انسانهای عقب ماندهای هستند.این شبکهها برای راحت کردن کار مخاطبان خود،
راههای ارتباط برقرار کردن و دوست شدن با جنس مخالف را آموزش میدهند.
درست است که این ارتباطها به نام دوستی آغاز میشود، اما به صورت طبیعی به
روابط نامشروع هم میانجامد. در روابط نامشروع دو دغدغۀ مهم؛ به ویژه برای
دختران وجود دارد؛ اول از دست دادن عصمت دخترانه و دوم بارداری. در همین
جا است که این شبکههای ماهوارهای جلو میآیند و از برای این دو مسأله
چارهاندیشی میکنند؛ اول آن که فکر کردن به عصمت دخترانه را تفکری عقب
مانده و عصر حجری معرفی میکنند. دوم آن که سقط جنین را هم امری عادی جلوه
میدهند. اگر دختران یک جامعه دغدغۀ از دست دادن عصمت دخترانۀ خویش را از
دست بدهند و نگران باردار شدن هم نباشند، فکر میکنید چه اتفاقی در آن
جامعه میافتد؟!!!!
۴٫ هویت زدایی از مفهوم خانواده(ار بین بردن مفهوم مقدس و متعالی خانواده)
برنامۀ غرب برای فروپاشی بنیان خانواده در کشور ما در دو بعد است؛ اول
برنامههایی برای خانوادههای موجود و دوم برنامههایی برای از بین بردن
مفهوم خانواده. او تلاش میکند برای برنامههای فرهنگی خود ضرورت تشکیل
خانواده به صورت رسمی را زیر سؤال ببرد.
در غرب آمار کسانی که به صورت غیررسمی با هم ارتباط داشته و هیچ گاه با هم ازدواج نکردهاند به شدت رو به افزایش است(ازدواج سفید).
ازدواج به صورت طبیعی و قانونی برای انسان مسئولیتها و محدویتهایی
میآورد که مانع پیشبرد اهداف غرب است؛ به همین دلیل در شبکههای
ماهوارهای یکی از اصلیترین مسائلی که تبلیغ میشود، زندگی با دیگران به
جای ازدواج است. این کار علاوه بر این که احساس نیاز انسان به جنس مخالف را
پاسخ میدهد محدودیتی را هم برای او تولید نمیکند.
۵٫ ارزشزدایی از مفهوم غیرت
ناموس یکی از واژههای آشنا در فرهنگ ما است. این واژه از معدود واژههایی
است که در جامعۀ ما متدین و غیرمتدین نمیشناسد. حتی کسانی که اهل نماز و
روزه هم نیستند، نسبت به ناموس خود حساسیت داشته و دارند.
غیرت یکی از موانع اصلی انحراف است. اگر مردی حساسیت خود را نسبت به ناموس
خود از دست داد، حتی خود زمینهساز انحرافاتی میشود که یک مرد غیور نسبت
به آن حساس است.
چرا هم اکنون برخی از مردان ما هیچ حساسیتی در قبال آرایش کردن و پوشش
زنندۀ همسر خود ندارد و بالاتر از این که چرا برخی از مردان زنانشان به این
کار مجبور میکنند؟ معلوم است دیگر، این مرد غیرت ندارد. به نظر شما این
مرد در این که چشمهای زیادی در خیابان با نیت لذتجویی به همسرش نگاه
میکنند، تردیدی دارد؟ اما چرا باز هم با افتخار در کنار این زن راه
میرود؟ خود او هم به زنان دیگر که با همین وضع به خیابان آمده نگاه میکند
و لذت میبرد. این امر یک دلیل اصلی دارد و آن این که این مرد حساسیت خود
را در قبال همسرش(ناموسش) از دست داده؛ یعنی غیرت ندارد.
۶٫ ترویج و ایجاد حس رقابت در میان زنان و مردان
یکی از گامها موفقیت در زندگی مشترک قرار دادن خویش در جایگاه مشخص هستی
است. وقتی زن و مرد از جایگاهی که خداوند برای آنان مشخص کرده است، خارج
شد، دیگر نمیتوانند در کنار هم احساس خوشبختی کرده و مایۀ آرامش یکدیگر
باشند.
در شبکههای ماهوارهای به شدت روی این مسأله تکیه میشود که زن و مرد رفیق
هم نیستند؛ بلکه رقیب یکدیگرند که اگر زن اندکی غافل شده یا کوتاه بیاید،
عقب میافتد و قافیه را میبازد. در برخی از برنامهها مرد را تنها در
اندازۀ موجودی که پاسخگوی نیاز جنسی زن پایین میکشند.
این رقابت را به اندازهای تقویت کردهاند که چندهمسری برای زنان را حقی
معقول و عادلانه به شمار میآورند.در تعریف قوانین این رقابت، قانونی را به
صورت زیرکانه به زنان آموزش میدهند که اگر همسر تو در حق تو خیانت کرد و
با جنس مؤنث دیگری غیر از تو ارتباط برقرار کرد، این حق تو است که با او
مقابله کنی و خیانت او را با خیانت پاسخ دهی. این کار نه تنها زشت نیست؛
بلکه حقی است که تو بدون احساس عذاب وجدان میتوانی از آن استفاده کنی.
۷٫ ایجاد حس رقابت در میان زنان و دختران برای جلب توجه مردان
جامعۀ مورد نظر غرب، جامعهای است که فضای آن صحنهای برای رقابتهای هوس
آلود باشد. گردانندگان اصلی این رقابت هم زنان هستند. ابزار اصلی
گردانندگان این رقابت هم خودآرایی است. خودآرایی در خانوادهای که غرب به
دنبال آن است یک ضرورت است. این خودآرایی هم باید بر محور تحریک امیال جنسی
مردان باشد. جامعهای که دغدغۀ اصلی مردان و زنان آن جلب توجه و هوسرانی
باشد، روی پیشرفت را هم نخواهد دید.
۸٫ ایجاد بلوغ زودرس جنسی
در وجود هر انسانی غدد جنسی وجود دارد که اگر به صورت طبیعی زندگی کند در
سن مشخص فعال میشود. این غدد در پسرها معمولاً در همان سن بلوغ شرعی فعال
شده و پسر مفهوم غریزۀ جنسی را از دورۀ بلوغ حس میکند؛ اما در دخترها
فعالیت این غدد به گونهای که احساس نیاز غریزی به جنس مخالف کنند تا چند
سال پس از سنّ بلوغ هم به تأخیر میافتد.
جامعۀ ایدهآل، جامعهای است که پسرها و دخترها در سنینی با مفهوم غریزۀ
جنسی آشنا شوند که اندکی پس از آن ازدواج میکنند. حالا جامعهای را تصور
کنید که پسرها و دخترها زودتر از موعد طبیعی با غریزۀ جنسی آشنا میشوند و
سالها بعد زمینۀ ازدواج برای آنان فراهم میشود. در حال حاضر سن بلوغ جنسی
در بسیاری از دختران و پسران ما پایینتر از حد طبیعی است. کم نیستند
پسرانی که در سن ۱۲ سالگی با غریزۀ جنسی آشنا میشوند و این پسرها هم در
سنی بالای بیست و پنج سال ازدواج میکنند؛ یعنی بیش از ۱۳ سال دست و پنجه
نرم کردن با این غریزه. نوجوانی که در سن ۱۲ سالگی به سن بلوغ میرسد؛ اما
هنوز به سن رشد عقلی نرسیده، نمیتواند غریزۀ جنسی خود را مدیریت کند، به
همین دلیل هم دست به کارهایی میزند که نمیتواند زشتی آن کارها را درک
کند. وقتی هم که به سنّ رشد رسید، به جهت اعتیادی که به این کارها پیدا
کرده نمیتواند آن را ترک کند.
بدون تردید تماشای صحنههای جنسی یکی از اصلیترین عوامل بلوغ زودرس میباشد.
موسیقیهایی هم که در برخی از این شبکهها پخش میشود، موسیقیهای جنسی است
که به شدت تهوّر و جسارت نوجوان را برای دست زدن به اعمال جنسی زیاد
میکند. این موسیقیها معمولا همراه با تصاویری است که شدت تحریک مخاطب را
به حد جنون میکشاند. با توجه به نکاتی که دربارۀ بیقید کردن خانواده نسبت
به روابط با یکدیگر هم گفتیم، میشود حدس زد که در این خانواده چه
اتفاقاتی رخ خواهد داد. پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در
نوجوانان و جوانان.
۹٫ ایجاد روحیۀ تنوع طلبی جنسی
وقتی یک مرد و زن دائم به انواع و اقسام مردها و زنها و روابط میان آنها
نگاه میکنند، بدون این که بخواهند و انتخاب کنند، دچار روحیۀ تنوع طلبی در
امور جنسی میشوند. اگر میشنویم که بسیاری از طلاقها ریشه در نارضایتی
جنسی یکی از دو طرف دارد، اشتباه است اگر فکر کنیم دلیل این نارضایتی تنها
در عدم آشنایی دو طرف با این روابط دارد؛ اگر چه این هم یکی از دلایل است؛
اما یکی از دلایل اصلی صحنههای متعدد و متنوعی است که مرد یا زن و یا هر
دو در طول شبانه روز تماشا میکنند. یکی از اصلیترین وظایف این صحنهها از
نگاه روانشناسی، سیری ناپذیر کردن مخاطب نسبت به مسائل غریزی است. مردی
که مشتری این صحنهها شده از همسر خود همان توقعی را دارد که در این
فیلمها دیده، به طور حتم همسر او نمیتواند پاسخگوی این توقعات باشد، به
همین دلیل هم بین این دو اختلاف میافتد.
۱۰ – خارج کردن خانواده از قید مذهب و تغییر سبک زندگی
شاید بتوان تمام اهدافی را که شبکه های ماهواره ای در پی آن هستند، در یک
کلام خلاصه کرد:((از بین بردن مذهب و تغییر سبک زندگی))وقتی افراد خانواده
از قید مذهب خارج شوند،تمام اهداف دیگر محقق خواهدشد.تماشای فیلم ها و
سریالها و برنامه هایی که در آن به راحتی مسدل ضد اخلاقی و خلاف عفت و حیاء
نشان داه میشود انسان را از قید دین خارج می کند.
– پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
* دور باشید از نگاه زیادی و ناروا زیرا چنین نگاهی تولید هوی و هوس میکند و بذرغفلت می کارد. (بحارالانوار ج ۷۲ ص ۱۱۹)
* نگاه به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است.
– حضرت علی (علیه السلام)فرمودند: کسی که چشم خود را کنترل نکند، به استقبال مرگ می رود.
در این نوشتار از کتاب “بشقابهای سفره پشت بامِ مان” و”بشقابهای سمی” استفاده شده است
ادامه دارد…………………………… مهدی رنجبر
- ۹۵/۰۳/۰۹