شبکه های اجتماعی موبایلی...ماهواره...

همه چیز رسانه های نوظهور ......ماهواره

شبکه های اجتماعی موبایلی...ماهواره...

همه چیز رسانه های نوظهور ......ماهواره

طبقه بندی موضوعی

مروری کلی بر بحث ماهواره

امید بابایی | شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۰۱ ق.ظ


حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی
کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی
........................................
برنامه گلبرگ  - مروری کلی بر بحث ماهواره و نرم افزارهای ارتباطی

 پیامک – مروری کلی بر بحث ماهواره بفرمایید. 

پاسخ – الان ماهواره یک مسئله است .نرم افزارهای جدید که در گوشی های همراه آمده و انحرافات زیادی در خانواده ها ایجاد کرده است هم مسئله ی مهمی است. باید در مورد تمام اینها صحبت شود.

ماهواره میهمان خیلی از خانواده های ایرانی در شهر و روستا شده و این واقعیت هم غیرقابل انکار است که در سبک زندگی مردم تاثیر زیادی داشته است.و انحرافات زیادی در جامعه ایجاد کرده است. چرا ماهواره براحتی وارد خانواده ها شده و چرا ما به آن اعتماد کردیم و آنرا به خانه راه دادیم؟ اولین عامل، ناآشنایی بسیاری از خانواده ها با سه مقوله ی مهم است :ناآشنایی با آثار این برنامه ها بر روی خانواده ، ناآشنایی با روش هایی که در فیلم ها و سریال ها استفاده می شود یعنی ناآشنایی با سواد رسانه ای و ناآشنایی با متولیان پشت پرده شبکه های ماهواره ای .

عامل دیگر که باعث شده بعضی خانواده ها ماهواره را به خانه شان راه بدهند، آگاهی به اخبار و مسائلی است که در دنیا می گذرد.(البته به جز استفاده از شبکه ملی خودمان)

بعضی این تفکر را دارند که اگر بعضی صحنه ها را فرزندان مان از ماهواره در کنار ما نبینند ممکن است که آنرا در کنار دوستان شان ببینند یا تعریف آنرا بشنوند که این باعث حریص شدن آنها می شود. این خانواده ها معتقد هستند که این صحنه ها خوب نیستند و الا نگران دیدن آنها نبودند. آیا نمایش این صحنه ها در کنار دوستان بد است و اگر ما نمایش را به خانه منتقل کنیم اینها خوب می شود؟ اتفاقا کار بدتر می شود زیرا همین که فرزند در کنار خانواده این صحنه را تماشا می کند بخاطر اعتمادی که به پدر و مادر دارد فکر می کند که دیدن این صحنه ها خوب است .تماشای این صحنه ها با پدر و مادر ،تایید ویژه از طرف پدر و مادر برای خوب بودن تماشای این صحنه ها است. 

بعضی مواقع ما می گوییم که فرزند فلان چیز را در خانه بخورد که وقتی دست مردم دید حریص نشود،این استدلال خوب است ولی مسائل غریزی این طور نیست که مثلا اگر شما فلان صحنه را در خانه نمایش دادید حرص فرزند بخوابد و برای صحنه های بدتر از این حریص نشود. اگر این طور بود در غرب که اینها را در شبکه های تلویزیونی نمایش می دهند باید جواب می داد ولی چرا در آنجا آمار جرم و جنایت جنسی بشدت رو به افزایش است و امنیت اخلاقی در خانه ها تحت الشعاع قرار گرفته است؟ مقوله ی غرایز جنسی از آن مقوله هایی نیست که اگر شما به آن دامن بزنید ،حرص فرد تمام بشود بلکه برعکس است و دامن زدن به آن فرد را حریص تر می کند. راه مقابله با حریص شدن، تربیت صحیح است. ما باید فرزندان را خانواده محور بار بیاوریم. بچه های خانواده محور بچه هایی هستند که تربیت خانواده را بر جامعه تحمیل می کنند نه اینکه تربیت جامعه را وارد خانواده کنند.این بچه ها طوری تربیت می شوند که اگر اصول آنها در جامعه رعایت نشود سوال شان این است که چرا جامعه به این اصول احترام نمی گذارد و آنرا رعایت نمی کند. بچه هایی که خانواده محور بار نمی آیند سوال شان این است که چرا خانواده ی ما مثل دیگر خانواده ها نیست و ماهواره نگاه نمی کند ؟

باید برای تربیت فرزندان وقت بیشتری بگذاریم. بطور مستقیم به اندازه ای که برای سریال ها و فیلم ها و فوتبال وقت می گذاریم، برای صحبت کردن با فرزندان مان وقت می گذاریم؟ بصورت غیر مستقیم چند کتاب برای تربیت کودکان مان مطالعه کرده ایم ؟ باید این سوال ها را از خودمان بپرسیم. باید باور کنیم که تربیت فرزند اصولی دارد و فن وهنر است و باید هنر تربیت بچه را یاد گرفت. اگر این هنر یاد گرفته شود، ما می توانیم فرزندامان را طوری تربیت کنیم که جامعه را هدایت کند. در کشورهایی که آزادی ظاهری (ولنگاری) وجود دارد، خانواده هایی وجود دارند که فرزندانی تربیت می کنند که نه تنها به چیزی که در جامعه وجود دارد اعتنا نمی کنند بلکه تلاش می کنند فرهنگ صحیح خانواده را به جامعه تحمیل کنند. در دین و کتاب های ما اصول تربیتی زیادی وجود دارد که می توان آنرا با مشورت و خواندن کتاب بدست آورد. ولی مشکل این است که ما وقت و حوصله را خرج تربیت فرزندان مان نمی کنیم و به دنبال اصولی می رویم که حتی در دنیا پذیرفته شده نیست و بشدت رد شده است. 

سوال تلفنی – من و همسرم در عرض چند روز که ماهواره داشتیم به آثار سوء ماهواره پی بردیم. غرب دنبال آسایش خانواده های ایرانی نیست. 

سوال تلفنی – ماهواره خیلی بد است زیرا باعث جدایی پدر و مادرم شد. 

سوال تلفنی – خیلی ها بخاطر شبکه های ماهواره ای رو به اعتیاد آورده اند. 

سوال تلفنی- اگر کانال های استانی و جام جم روی دستگاه دیجیتال گرفته شود دیگر نیازی به ماهواره نیست. و این خودش یک راه مقابله با اثرات ماهواره است. الان هر کس بخواهد کانال های استانی بجز استان خودش را ببیند نیاز به ماهواره دارد. باید تنوع و خلاقیت در برنامه های تلویزیونی بیشتر شود.

سوال تلفنی – بعضی ها می گویند که برنامه های تلویزیونی پر از غم و اندوه است. آیا فیلم های ماهواره که پر از خیانت و قتل است، پر از غم و اندوه نیست. و انسان را غمگین نمی کند؟ 

پیامک – بچه که بودم مادرم برایم جوجه می خرید، جوجه های رنگی دانه ای پنج تومان. اول فکر نمی کردم که بزرگ کردن آنها کار سختی باشد ولی بعد فهمیدم که پرورش جوجه ها فوت و فن خودش را دارد. چند جوجه از بین رفتند تا توانستم جوجه داری را یاد بگیرم. پیرزن ها و پیرمردهای محله از دست من به عذاب بودند از بس که به سراغ شان می رفتند و از تجربه هایشان می پرسیدم. یک بار که دوستم گفت که یک کتاب در کتاب فروشی در مورد جوجه ها دیده، سر از پا نشناختم. به سراغ کتابفروش رفتم. کتاب گران بود ولی قیمتش برایم مهم نبود زیرا من دغدغه ی بزرگ کردن جوجه هایم را داشتم. من باید فقط راه پرورش جسم جوجه ها را یاد می گرفتم. جوجه های من عاشق نمی شدند ،با رفیق ناباب نمی گشتند، علاقه ای به بازی کامپیوتری نداشتند ،با دود و دم غریبه بودند و اعتیاد در کمین شان نبود ،جوجه های طلائی من افسرده نمی شدند و من غصه ی بی خدایی آنها را نمی خوردم، آنها همه پرورشگاهی بودند ،در دستگاه بدنیا آمده بودند و هیچ کدام پدر و مادرشان را نمی شناختند که به والدین شان بی احترامی کنند، ادب در میان این جوجه ها معنایی نداشت، نمی توانستند حرف بزنند چه برسد به حرف زشت، آنها فقط یک کلمه بلد بودند جیک جیک ، گرسنه که می شدند جیک جیک می کردند یعنی ما آب و دانه می خواهیم. آب و دانه که به آنها می دادم باز هم جیک جیک می کردند یعنی ممنوع. جوجه های من وقتی بزرگ می شدند فکر پر وبال دادن آنچنانی به بال هایشان نبودند زیرا آنها بازی تماشا نمی کردند که آن بازیگر فوتبال یا سینما را الگوی خویش قرار بدهند .جوجه های من تلفن همراه هم نداشتند که پیامک بازی کنند و با دوستان شان برای فلان میهمانی قرار بگذارند. جوجه های من چت کردن هم بلد نبودند و آدرس ایمیل هم نداشتند که کسی برایشان عکس یا قصه بفرستد،آدرس فیس بوک هم نداشتند. آنها یک آدرس بیشتر نداشتند: زیر زمین خانه ی ما،جعبه ی چوبی میوه که کنارش یک کاسه ی ملامین لب شکسته ی آب گذاشته بودم. من تنها نگران پرورش جسم جوجه هایم بودم. و همین نگرانی مرا وا می داشت که به دنبال راه صحیح پروش آنها باشم. حالا که بزرگ شده ام بچه هایی دارم که هم باید جسم و هم روحشان را پرورش بدهم اما یک سوال: آیا دغدغه ی من برای پیدا کردن راه تربیت فرزندانم به اندازه ی نگرانی ام برای پرورش جوجه هایم است؟ 

پاسخ – در دوره ی ما، مظلومترین موجودات روی زمین بچه ها هستند. بچه ها در سنینی در دست ما هستند و هیچ اختیاری از خودشان ندارند یعنی هرچه ما به آنها بدهیم می خورند و هر جوری آنها را تربیت کنیم می پذیرند ولی ما بزرگترها به اندازه ی کافی به آنها توجه نمی کنیم که آنها موجود زنده هستند، معصوم و مظلوم هستند و نمی توانند از خودشان دفاع نمی کنند. اصل تلویزیونی شدن بچه ها درست نیست. اصل اینکه خانواده ها تلویزیونی بشوند درست نیست حتی اگر بهترین برنامه ها پخش بشوند. دانشمندان معتقد هستند که تلویزیونی شدن بچه ها و خانواده به صلاح خانواده نیست. 

یکی از اصلی ترین دلایل مشکلات تربیت روحی ، جسمی و عاطفی بچه ها ، تلویزیونی شدن خانواده هاست. تلویزیونی شدن یعنی مدیریت زندگی را به دست تلویزیون بدهیم. تلویزیون به ما بگوید که چه زمانی بخوابیم و چه زمانی بیدار بشویم. ببینیم در دید و بازدیدهای عید چقدر با هم صحبت کردیم و از مشکلات یکدیگر باخبر شدیم و چقدر تلویزیون تماشا کردیم. پس اصل تلویزیونی شدن خانواده خیلی بد است. 

پیامک – بنیادی ترین نهاد اجتماعی خانواده است ولی ما کمترین زمان را به آن اختصاص می دهیم . باید زمان برنامه های گلبرگ بیشتر باشد. 

پیامک – من پزشک هستم. در پزشکی اگر دارویی یک درصد عارضه ی خطرناک داشته باشد یا اصلا تجویز نمی شود یا زمانی تجویز می شود که داروی دیگری برای آن نباشد. چرا غرب مسائل مهم تکنولوژی مثل انرژی هسته ای ما را تحریم می کند ولی در مورد مسائل مبتذل فرهنگی مثل ماهواره، ما را تحریم نمی کند؟

سوال – چرا ما باید نگران باشیم که فرزندان مان تلویزیونی بشوند؟ 

پاسخ – تلویزیون تماشا کردن با تلویزیونی شدن فرق دارد. تلویزیونی شدن یعنی اینکه مدیریت معقولی برای تماشا کردن تلویزیون نداشته باشیم. تلویزیون از صبح تا شب روشن است وهر برنامه که به دل ما بنشیند آنرا نگاه می کنیم. وقتی پدر وارد خانه می شود اول سراغ تلویزیون می رود ،اولین و آخرین صدایی که در خانه می آید،صدای تلویزیون است. یک خانواده ی تلویزیونی با مشکلات زیادی مواجه می شود. برای کودکان زیر دو سال تلویزیون منع شده است. در کل دنیا تماشا کردن تلویزیون برای کودکان زیر شش توصیه نمی شود. یکی از مشکلاتی که تلویزیون در این چند دهه ی اخیر ایجاد کرده بحث خواب است. الان خواب خانواده ها و بویژه بچه ها مختل شده است. زمانی که هفته ای یک سریال در تلویزیون گذاشته می شد یعنی زمانی که ما بچه بودیم، اصلا تصور نمی شد که بچه ای تا دوازده شب بیدار باشد. بیشتر بچه ها در ساعت هشت یا نُه ،خواب بودند. الان خیلی از بچه ها تا ساعت یازده شب بیدار هستند. وقتی خواب بهم می ریزد چه اتفاقی می افتد؟ خداوند می فرماید: شب را پرده ی تاریکی برای شما قرار دادیم و خواب را برای شما ثبات (قطع کردن کارها) قرار دادیم تا استراحت کنید و در روز پخش شوید. شب را قرار دادیم تا در آن آرامش پیدا کنید.

پس وقتی خواب شما مختل می شود آرامش شما بهم می خورد. محققان استرالیایی به این نتیجه رسیده اند که شبِ بچه ها نسبت به صد سال پیش ،هفتاد و سه دقیقه کوتاه شده است. یعنی بچه ها کمتر می خوابند. وقتی بچه ای بی قراری می کند و آرام نمی شود، می گویند که خوابش می آید. بچه بعد از خواب حالش خوب می شود و آرام می شود. حتی کم خواب در بزرگسالان باعث می شود که با کوچکترین مسئله به مشکل بربخورند. نیاز بچه ها به خواب ،بیشتر از بزرگسالان است زیرا به آرامش بیشتری نیاز دارند البته بیشتر ساعات خواب باید در شب و در ساعات آغازین شب باشد. این یک مسئله ی علمی است که هر اندازه خواب در اول شب و نیمه ی شب باشد، بازدهی بیشتری دارد. 

پدیده ی کودکان چاق در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه یک معضل است. یکی از دلایل اصلی چاقی ،پرخوری ناشی از کم خوابی است. وقتی انسان کم می خوابد به ازای کمبود خواب ،احساس نیاز به کالری بیشتر( تا 22 درصد) می کند. پس در روز 22 درصد کالری اضافه تزریق می شود که این پدیده چاقی را بوجود می آورد. ارتباط چاقی با فشارخون زیاد است و یکی از علل فشار خون بالا ،چاقی است. چینی ها در تحقیقاتی به این نتیجه رسیده اند که به ازای هر یک ساعتی که از خواب شبانه کم می شود ،فرد دومیلیتر جیوه ،افزایش فشار خون پیدا می کند. دیابت با کم خوابی ارتباط دارد. در دیابت، بدن نسبت به انسولین مقاومت نشان می دهد .یکی از دلایل اصلی مقاومت بدن در برابر انسولین ،کم خوابی است. کسانی که کم می خوابند 5/2 برابر کسانی که خواب خوبی دارند،مقاومت بدن شان نسبت به انسولین بیشتر می شود و بخاطر همین به دیابت مبتلا می شوند. بیماری قلبی و ضعف حافظه با کم خوابی ارتباط دارد. الان سن آلزایمر پایین آمده است .کسانی که مشکل خواب دارند ،زمینه ی مشکلات عاطفی آنها چهار برابر بیشتر از دیگران است. اینها تحقیقات روز دنیا است که منتشر می شود. در دنیا می گویند که کودکان زیر دو سال اصلا نباید تلویزیون تماشا کنند و کودکان زیر شش سال نباید بیشتر از دوساعت تلویزیون تماشا کنند. الان کودکان ما حدود چهارساعت تلویزیون تماشا می کنند. 

تلویزیون سبک زندگی ما را بهم زده است. یکی از دلایل ورود بازی های کامپیوتری به فضای بازی بچه ها، تلویزیونی شدن آنهاست. وقتی بچه ها زیاد تلویزیون تماشا می کنند، به سمت بازی های کامپیوتری کشیده می شوند و به ارتباط بصری عادت می کنند. الان بچه ها به بازی های آنلاین معتاد شده اند. وقتی بچه ها به بازی های کامپیوتری علاقمند بشوند فعالیت از آنها گرفته می شود. بچه ها برای رشد جسمی شان به حرکت و تکاپو نیاز دارند. بدن ما برای نشستن زیاد طراحی نشده است. الان بچه ها بیشتر نشسته اند و با چشم شان کار می کنند. در تحقیقی نوشته شده بود :بچه هایی که زیاد می نشینند در دراز مدت مشکل تنفسی پیدا می کنند. وقتی بچه ها حرکت دارند سیستم تنفسی شان کار می کند و این حرکت باعث می شود که در سیستم تنفسی آنها مشکلی ایجاد نشود ولی وقتی نشسته باشند سیستم تنفسی خوب کار نمی کند. و ممکن است که اینها در آینده دچار آسم بشوند. 

ما می توانیم تصمیم بگیریم که کمتر تلویزیون تماشا کنیم و زود بخوابیم. و بعد نتایج آنرا بررسی کنیم. 

پیامک – من فروشنده دستگاه دیجیتال هستم. در هفته ی گذشته افراد زیادی اقدام به جمع کردن ماهواره و خرید دستگاه دیجیتال کرده اند. بعضی معتقد هستند که قیمت دستگاه دیجیتال از ماهواره گرانتر است. خوب است که این دستگاه را به یکدیگر هدیه بدهیم.

ادامه مرور کلی بر بحث ماهواره -28.1.93


حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی
کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی
........................................
برنامه گلبرگ 28.1.93 - مروری کلی بر بحث ماهواره


پیامک – بچه که بودم مادرم برایم جوجه می خرید، جوجه های رنگی دانه ای پنج تومان. اول فکر نمی کردم که بزرگ کردن آنها کار سختی باشد ولی بعد فهمیدم که پرورش جوجه ها فوت و فن خودش را دارد. چند جوجه از بین رفتند تا توانستم جوجه داری را یاد بگیرم. پیرزن ها و پیرمردهای محله از دست من به عذاب بودند از بس که به سراغ شان می رفتند و از تجربه هایشان می پرسیدم. یک بار که دوستم گفت که یک کتاب در کتاب فروشی در مورد جوجه ها دیده، سر از پا نشناختم. به سراغ کتابفروش رفتم. کتاب گران بود ولی قیمتش برایم مهم نبود زیرا من دغدغه ی بزرگ کردن جوجه هایم را داشتم. من باید فقط راه پرورش جسم جوجه ها را یاد می گرفتم. جوجه های من عاشق نمی شدند ،با رفیق ناباب نمی گشتند، علاقه ای به بازی کامپیوتری نداشتند ،با دود و دم غریبه بودند و اعتیاد در کمین شان نبود ،جوجه های طلائی من افسرده نمی شدند و من غصه ی بی خدایی آنها را نمی خوردم، آنها همه پرورشگاهی بودند ،در دستگاه بدنیا آمده بودند و هیچ کدام پدر و مادرشان را نمی شناختند که به والدین شان بی احترامی کنند، ادب در میان این جوجه ها معنایی نداشت، نمی توانستند حرف بزنند چه برسد به حرف زشت، آنها فقط یک کلمه بلد بودند جیک جیک ، گرسنه که می شدند جیک جیک می کردند یعنی ما آب و دانه می خواهیم. آب و دانه که به آنها می دادم باز هم جیک جیک می کردند یعنی ممنوع. جوجه های من وقتی بزرگ می شدند فکر پر وبال دادن آنچنانی به بال هایشان نبودند زیرا آنها بازی تماشا نمی کردند که آن بازیگر فوتبال یا سینما را الگوی خویش قرار بدهند .جوجه های من تلفن همراه هم نداشتند که پیامک بازی کنند و با دوستان شان برای فلان میهمانی قرار بگذارند. جوجه های من چت کردن هم بلد نبودند و آدرس ایمیل هم نداشتند که کسی برایشان عکس یا قصه بفرستد،آدرس فیس بوک هم نداشتند. آنها یک آدرس بیشتر نداشتند: زیر زمین خانه ی ما،جعبه ی چوبی میوه که کنارش یک کاسه ی ملامین لب شکسته ی آب گذاشته بودم. من تنها نگران پرورش جسم جوجه هایم بودم. و همین نگرانی مرا وا می داشت که به دنبال راه صحیح پروش آنها باشم. حالا که بزرگ شده ام بچه هایی دارم که هم باید جسم و هم روحشان را پرورش بدهم اما یک سوال: آیا دغدغه ی من برای پیدا کردن راه تربیت فرزندانم به اندازه ی نگرانی ام برای پرورش جوجه هایم است؟
پیامک – ای کاش داستان جوجه ی من را به متن درس های ابتدایی اضافه کنند تا بتوانند بچه های نسل بعد را بهتر تربیت کنند.
پیامک – من با نادانی تمام بچه ی سه ساله ی خودم را تنبیه بدنی می کردم ولی متن جوجه (متن بالا) خیلی روی من تاثیر گذاشت .من بخاطر کارهای خودم فرزندم را با تلویزیون سرگرم می کردم. بخاطر تنبیه بدنی فرزندم چطور باید از او حلالیت بطلبم؟
پاسخ- بچه ها در سنین پایین خیلی مهربان هستند. اگر شما رویه ی خودتان را عوض کنید، مطمئنا فرزندتان شما را می بخشد و یک رابطه ی محبت آمیز بین شما برقرار می شود.
سوال – در مورد مشکلاتی که نگاه کردن زیاد تلویزیون در کودکان ایجاد می کند توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – وقتی مصرف رسانه بالا می رود، در رندگی ما تاثیراتی دارد و اولین تاثیر آن در مورد خواب بچه ها است که خواب آنها کم می شود. و در نتیجه خواب پدر و مادرها هم کم می شود. محققان استرالیایی تحقیقاتی کرده اند که وقتی فردی خوابش کم می شود و از خواب بیدار می شود، احساس می کند که سرش به جایی خورده یا ضربه مغزی شده و درد می کند. در تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که وقتی کسی میزان خوابش کم می شود، ماده ای در مغزش ترشح می شود که آن ماده وقتی ترشح می شود که انسان دچار ضربه ی مغزی می شود. البته میزان موادی که در هنگام کم خوابی ترشح می شود کمتر از زمانی است که فرد دچار ضربه مغزی شده ولی همان ماده است. پس اختلالت در خواب بعنوان یکی از معضلات تلویزیونی شدن خانواده هاست. بحث ما اختصاص به ماهواره ندارد. وقتی میزان مصرف رسانه (ماهواره ،تلویزیون ،رادیو، اینترنت ،تلفن همراه و نرم افزارهایی که در تلفن همراه است)در خانوادها بالا برود مشکلاتی ایجاد می کند.
یکی از مشکلات که خودش را در حوزه ی بچه ها نشان می دهد عوض شدن مربی است. آیا کسی تردید دارد که مربی بچه ها باید پدر ومادر باشد ؟پدر و مادرها سه تا ویژگی دارند که هیچ موجود دیگری ندارد :پدر و مادرها بچه ها را دوست دارند. این تعلق خاطری است که خداوند در وجود آنها گذاشته است. بچه ها از گوشت و پوست پدرو مادر هستند ، هر چقدر هم که با هم مشکل داشته باشند همدیگر را دوست دارند .دیگر اینکه پدر و مادرها دائما با بچه هایشان در ارتباط هستند،یک ارتباط حقیقی نه مجازی. نتیجه ی این ارتباط ،یک شناخت جزئی و فردی است نه یک شناخت کلی. آیا تلویزیون می تواند این سه تا ویژگی را با هم داشته باشد؟ تلویزیون به خانه ی ما می آید ولی در خانه ی ما نیست زیرا این یک ارتباط مجازی است و ما مجری برنامه ها را نمی بینیم. رابطه ی عاطفی تلویزیون با بچه ها یک رابطه ی عاطفی مجازی است. مجریان و برنامه سازان بچه ها را دوست دارند ولی در برقراری ارتباط عاطفی کاملا محدود هستند. این برنامه ها( تلویزیون و ماهواره) برای همه ی بچه ها ساخته می شود نه برای یک بچه. بچه ی ما با بچه های دیگر متفاوت است. ممکن است که مسئله ای باشد که ما نباید دیروز به فرزندمان می گفتیم ولی باید امروز به او بگوییم. تلویزیون این محدودیت ها را دارد و نمی تواند اینها را در نظر بگیرد. تلویزیون یک وسیله ی ارتباط جمعی عمومی است.
امروزه بسیاری از پدر و مادرها خودشان را از میدان تربیت بچه ها کنار کشیده اند و تربیت را به تلویزیون سپرده اند. یعنی تربیت بچه ها دست تلویزیون افتاده است. هیچ کس قبول ندارد که تلویزیون می تواند یک مربی صفر تا صد بچه ها باشد. بچه ها تا دوران نوجوانی نیاز به مربی دارند که بالای سرشان باشد و آنها را تربیت کند ولی الان تربیت آنها دست یک قاب جادویی بنام تلویزیون افتاده است که خود آن هم قبول ندارد که می تواند مربی گری صفر تا صد بچه ها را بعهده بگیرد. نهایت ادعای تلویزیون این است که می تواند کمک کار تربیتی باشد ولی نمی تواند مربی باشد.
ما در مورد میزان مصرف تلویزیون حرف داریم. نتیجه ی این میزان مصرفی که ما در جامعه داریم چیست ؟(بالای چهارساعت منهای بازی کامپیوتری و استفاده اینترنت. حتی در روزهای تعطیل این میانگین به هشت ساعت هم می رسد) فرزند ما باید هشت ساعت بخوابد، شش ساعت در مدرسه باشد، چند ساعت هم درس بخواند و مشق بنویسد، رسانه چه زمانی می خواهد با پدر و مادر ارتباط برقرار کند؟ در سال 1390، میانگین وقتی که خانواده برای دیدن تلویزیون ایران صرف می کردند حدود سه ساعت و شانزده دقیقه بود. متوسط مکالمات تلفنی ما روزی چهل دقیقه است. حالا چه مقدار وقت برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر در خانواده باقی می ماند؟ ما نمی گوییم که بچه ها تلویزیون تماشا نکنند، حرف ما روی میزان و نوع مصرف است. اگر ما نوع مصرف را به گونه ای مدیریت کردیم که تلویزیونی مربی بچه های ما شد و جابجایی مربی انجام گرفت ، دیگر نمی توانیم از بچه ها توقع داشته باشیم شخصیت منظم و کاملا هدفمند داشته باشند .مثلا وقتی بچه ی ما به سنی رسیده که باید نماز بخواند، وقتی پدر و مادر می خواهد او را به نماز تشویق کند، به او محبت می کند، با او صحبت می کند ،او را در آغوش می گیرد، نوازش می کند و می گوید :پسرم از فردا نماز خواندن را شروع کن. وقتی بچه نماز را می خواند،باز پدر و مادر او را تشویق می کنند و به او ابراز محبت می کنند. ما در تربیت نیاز به این محبت مستقیم داریم. اگر قرار باشد که برنامه ی تلویزیون بچه ی ما را نماز خوان کند، آیا این رابطه ی عاطفی می تواند بین بچه ی ما و تلویزیون برقرار شود؟ آیا تلویزیون می تواند کار پدر و مادر را انجام بدهد؟ البته تلویزیون می تواند نماز را آموزش دهد .گاهی نوع برنامه مدیریت نمی شود یعنی بچه هم شبکه خارجی را می بیند، هم شبکه داخلی را و هم برنامه های متفاوت. تمام برنامه های ما جنبه ی تربیتی را به همراه خودشان دارند. ساده ترین کارتونهایی که از شبکه های ماهواره ای پخش می شود، پیام هایی دارد. پیام های تربیتی وابسته به ذهنیتی است که نویسنده و کارگردان نسبت به آن مفهوم تربیتی دارند. پس در این پیام ها نویسنده و کارگردان برنامه موثر هستند، همه ی برنامه های ما را یک نویسنده و یک کارگردان نمی سازد. و همه ی کارگردانان فکر واحدی در مورد تربیت ندارند .پس ما بچه ی خودمان را به دست برنامه های ماهواره ای می سپاریم و معلوم نیست که این نوع تربیت چه از آب در می آید. معلوم نمی شود که آیا بچه تربیت شده یا خیر؟
پس ما نمی گوییم : تلویزیون حذف شود و بچه به هیچ وجه تلویزیون نگاه نکند البته اگر چه بچه تلویزیون نگاه نکند اتفاقی نمی افتد ولی می گوییم : نوع و میزان برنامه هایی که بچه تماشا می کند باید به گونه ای باشد که تلویزیون تربیت او را بعهده نگیرد. باید پدر و مادر بچه ها را تربیت کنند.
سوال – آیا کم خوابی بخاطر مطالعه هم باعث اختلال در انسان می شود ؟
پاسخ – در دوران طلبگی می خواستم از وقتم بهترین استفاده را بکنم بخاطر همین نزد استادم رفتم و سوال کردم که چند ساعت در روز بخوابم، ایشان گفت :دوازده ساعت بخواب ولی دوازده ساعت دیگر را بیدار باش. بعضی ها خواب شان را کم می کنند ولی در روز چندین ساعت چرت می زنند و بازدهی کارشان کم است. یک نوجوان به هشت ساعت خواب نیاز دارد، یک بچه ی کوچک به ده ساعت خواب نیاز دارد و برای رشد فکری و جسمی اش مفید است. وقتی جوانان خواب شان را کم می کنند بدانند که بازدهی آنها در هنگام بیداری کم می شود. مثلا اگر مطلبی را باید در یک ساعت بفهمند ،وقتی خواب شان را کم می کنند همان مطلب را باید درعرض دو ساعت بفهمند. نتیجه اش این است که این دوساعت هم که وقت گذاشته اند همراه با کسالت بوده و سرحال نبوده اند. و با کوچکترین مشکلی اعصاب شان بهم می ریزد. ما باید به نیازهایی که خدا در وجود ما گذاشته توجه کنیم ،برکت وقت مان با خداست.

 

سوال تلفنی – ماهواره هیچ مشکلی ندارد. من و همسرم تمام شبکه های ماهواره را نگاه می کنیم و هیچ مشکلی نداریم. این به تربیت افراد بستگی دارد. وقتی زن و مردی با هم ازدواج کرده اند و بخاطر ماهواره از هم جدا شده اند، این بخاطر پیوند سست بین آنها و تربیت غلط بوده است . شما باید فرهنگ جامعه را بالا ببرید.
پاسخ – بییندگان می توانند مصرف دیدن تلویزیون را کم کنند و اثرات آنرا برای ما بنویسند. کار برنامه ی گلبرگ هم همین است که فرهنگ مردم را بالا ببرد. در برنامه مضرات و نحوه ی استفاده از ماهواره را می گوییم و شما می توانید روی آن فکر کنید و اگر درست بود به آن عمل کنید. در ضمن در کجای دنیا بالا بودن فرهنگ استفاده حداکثری از رسانه است. یعنی خانواده هایی فرهنگ شان بالاتر است که سریال وفیلم بیشتری ببینند یا بچه های فرهنگ شان بالاتر است که برنامه های کارتونی ماهواره را ببینند؟ آیا این ملاک بالا بودن فرهنگ است که ما نگران آن هستیم؟

 

سوال تلفنی – ماهواره باعث متلاشی شدن خیلی از خانواده ها شده است. مرد خانواده ای بخاطر خیانت همسرش خودکشی کرد و الان آن خانواده از هم پاشیده شده و مایه ی آبروریزی شده است. تا ماهواره نبود این مشکلات هم نبود.
سوال تلفنی – ماهواره اثرات بدی ندارد. مردم باید طرز استفاده کردن از ماهواره را یاد بگیرند.
پاسخ – طرز استفاده از هر ابزاری مهم است. اگر ماهواره در خانواده نباشد چه اتفاقی می افتد؟ چه نیازی است که ما ماهواره را که خطراتی دارد به خانه بیاوریم و بعد بخواهیم از آن درست استفاده کنیم .ماهواره شبیه چاقو یا کبریت نیست که اگر در خانه نباشد کار ما زمین بماند. اگر ماهواره حذف شود ضرری در زندگی اتفاق نمی افتد بلکه اتفاقات خوبی در زندگی می افتد.

 

سوال تلفنی – من درخانه ی پدرم ماهواره داشتم و خیلی به آن عادت کرده بودم. وقتی ازدواج کردم بخاطر بیکاری و نداشتن ماهواره ، برنامه های تلویزیونی خودمان را نگاه کردم. و فهمیدم که برنامه های خودمان خیلی بهتر است. ماهواره حتی روی نماز خواندن من هم تاثیر گذاشته بود. کسانی که ماهواره دارند می توانند یک ماه آنرا کنار بگذارند و اثرات خوب نداشتن ماهواره را ببینند.
سوال تلفنی – با مقایسه افراد قبل از دیدن ماهواره و بعد از دیدن ماهواره می فهمیم که افراد چقدر تغییر کرده اند. اینکه می گویند: ماهواره تاثیری ندارد فقط توجیه است.
سوال تلفنی – ما چند ماهی است که ماهواره خریده ایم. تمام سریال ها و فیلم های آن خیانت زن به شوهر است. من از وقتی این فیلم ها را دیده ام به ازدواج بی اعتماد شده ام. زیرا ممکن است که وقتی من هم ازدواج کردم همسرم به من خیانت کند. وقتی من تاثیرات بد ماهواره را به خانواده ام گفتم، آنها تصمیم گرفتند که ماهواره را جمع کنند. انشاء الله در هیچ خانواده ای ماهواره نباشد تا ذهن هیچ جوانی خراب نشود.
پیامک – تنظیم دیش ماهواره ی ما بهم خورده بود، می خواستم آنرا تنظیم کنم ولی با دیدن برنامه ی شما منصرف شدم.
پیامک – عشق من ماهواره بود ولی با دیدن برنامه ی شما دیگر ماهواره تماشا نمی کنم.
پیامک – من برعکس کارشناس شما معتقد هستم که مظلوم ترین افراد در خانواده پدر و مادرها هستند. با این حجم تبلیغات و موبایل ،تربیت بچه ها کاری مشکل و غیرممکن شده است.
پاسخ – تربیت نسبت به گذشته سخت تر شده ولی غیرممکن نشده است. اگر مقداری حوصله و آگاهی صرف تربیت بچه شود ،می توان بچه های خوبی تربیت کرد.

 

پیامک – دنیا رو به پیشرفت رفته و شما در چه جاهایی گیر کرده اید. خدا هم در کار شما مانده، بحث های شما خنده دار است.
پاسخ- کسانی هم که در دنیایی پیشرفته زندگی می کنند و ما از آنها الگو گرفته ایم ، جامعه شناس ها ،روان شناسان و همه نگران نوع مصرف رسانه هستند. کتاب زوال دوران کودکی نوشته ی نیل پُستمَن ترجمه ی آقای طباطایی است. طرح جلد این کتاب یک کودک حدودا پنج ساله است که قسمت سر پیر شده، موهایش سفید شده و یک عینک پیرمردی زده است ولی پایین صورتش بچه است. نیل پستمن متولد 1331 است و در سال 2003 هم ازدنیا رفته است.از دهه ی 60 تا اواخر عمرش حدود 40 سال استاد ارتباطات علوم اجتماعی در دانشگاه نیویورک بوده است. ایشان مسیحی و امریکایی است. علم ارتباطات ،رشته ی اصلی او بوده و بزرگان به حرف های ایشان توجه می کنند. ایشان کتابی در مورد نقش رسانه های تصویری در از بین بردن دوران کودکی نوشته است. انتشارات اطلاعات این کتاب را چاپ کرده است . این کتاب می گوید :این نوع و میزان مصرف رسانه ای که در دنیا وجود دارد نتیجه اش به نفع بچه ها نیست. اگر ما بخواهیم دوران کودکی بچه ها از بین نرود باید میزان و نوع مصرف رسانه را کم کنیم. درعلم تربیت داریم :اگر کسی بخواهد در بزرگسالی شخص رشد یافته ای شود ،باید کودکی کند. برای کودکی کردن باید ذهن او هم کودک باشد ،برای اینکه ذهن بچه کودک باشد باید یکسری چیزها را نداند. برای اینکه یکسری چیزها را نداند نباید هر برنامه ای را نگاه کند. مثلا ما سر سفره ی ناهار هستیم و داریم اخبار گوش می دهیم. بچه ی سه ساله هم نشسته است. این بچه لطیف است و نباید صحنه های خون آلود را ببیند. بچه وقتی برای اولین بار این صحنه را می بیند می ترسد. دفعه ی بعد وقتی این صحنه را می بیند یا می ترسد که این نتیجه اش می شود خواب های ترسناک یا اینکه نمی ترسد و این صحنه برایش عادی می شود. لطافت سرمایه فرزند است. حالا اگر این بچه پای ماهواره بنشیند و مطالبی را که نباید بداند، در فیلم ها و سریال های ماهواره ای ببیند، چه بلایی سر دوران کودکی این بچه می آید؟ باید بار دیگر معنای به روز بودن و پیشرفت را معنا کنیم. در دنیا به روزبودن به این معنا نیست که ما هر چه دل مان خواست ببینیم و هر چقدرهم که دل مان خواست ببینم.
پیامک – من یک هفته تلویزیون تماشا نکردم زیرا در خارج از شهر بودم و تلویزیون در دسترس نبود. چون من پیگیر اخبار هستم، فکر می کردم یک چیزی کم دارم. و خیلی اذیت شدم.

 

پاسخ – جدا شدن از هر عادتی سخت است .بعضی ها شکایت دارند که شوهرشان اخبار تمام شبکه ها را می بیند و این کار را تکرار می کند. الان رقیب ما در خانه اخبار است. یک بار گوش دادن اخبار در روز کافی است.
پیامک – پسر من 13 ساله است. پس از گوش دادن به برنامه ی شما کمتر تلویزیون تماشا می کند، زودتر می خوابد و وقت اضافی را به درس هایش می رسد.

 

پیامک – از صبح که بیدار می شدم اول تلویزیون را روشن می کردم. این هفته این کار را نکردم و به جای آن با پسر سه ساله ام بازی می کنم و الان خیلی خوشحال هستم.

 

پیامک – من این هفته کمتر تلویزیون دیدم و این باعث شد که از لحاظ عاطفی بیشتر به شوهرم نزدیک شوم.
پاسخ – شما به این سوال جواب بدهید که چقدر برای بچه تان وقت می گذارید منظور غذا پختن و ... نیست بلکه منظور وقت گذاشتن برای خود بچه است، شما چقدر برای همسرتان وقت می گذارید و چقدر برای تلویزیون وقت می گذارید ؟در یکی از شهرها آمار نشان می دهد که زوج ها فقط روزی 17 دقیقه با هم حرف می زنند. این مقدار حرف هم در مورد حرف های روزمره مثل خرید سیب زمینی و ... است. باید از این افراد پرسید که روزی چند ساعت تلویزیون تماشا می کنند. سوال دیگر این است که بچه مهمتر است یا فیلم و سریال؟
سوال تلفنی – برای دیدن شبکه های استانی نیاز به دیش و ریسیور است. اگر مقدور است صدا و سیما این شبکه ها را روی گیرنده ی دیجیتال قرار دهد که نیازی به ماهواره نباشد.

 

سوال تلفنی- باید برنامه های جام جم با دستگاه دیجیتال پخش شود. من فقط بخاطر شبکه های استانی و شهر خودم ماهواره نصب کرده بودم ولی بخاطر ضررهای ماهواره آنرا جمع کردم و بصورت قسطی دستگاه دیجیتال خریدم تا امنیت و آسایش فرزندانم را حفظ کنم.

 

سوال تلفنی – در روستاهای کوچک آذربایجان شرقی دستگاه دیجیتال جواب نمی دهد و اجبارا همه ماهواره تماشا می کنند.

 

سوال تلفنی- برای اینکه ماهواره رونق پیدا نکند برنامه های استانی را روی دستگاه دیجیتال قرار دهید. من دوست داشتم شبکه های سهند اردبیل و ارومیه را تماشا کنم بخاطر همین مجبور شدم ماهواره بخرم.
پاسخ – اگر ما در کشور نقطه ی کوری برای دریافت شبکه های داخلی نداشته باشیم، میزان قابل توجهی از مصرف رسانه ی ماهواره ای ما کم می شود. کاش این دستگاه های دیجیتال راحت تر بدست مردم می رسید .مردم بدانند که اگر شبکه های استانی و دستگاه دیجیتال هم در خانه شما باشد، باز ما تاکید می کنیم مصرف رسانه ای را اینقدر بالا نبرید که احساس کنید باید چهل شبکه ی ماهواره ای در دسترس شما باشد.
سوال – آیا درست است که ما بخاطر دیدن شبکه های مذهبی ماهواره ، از آن استفاده کنیم ؟
پاسخ – بعضی ها می گویند که ما بخاطر شبکه های مذهبی ماهواره تماشا می کنیم. بعضی از شبکه ها به قصد خیرخواهانه راه اندازی شده اند و مطالب آن هم خوب است. البته از شبکه های مذهبی که خط دهی هایی دارند و توسط امریکا پشتیبانی می شوند بگذریم که کارشان اختلاف انداختن بین مذاهب است. ما شبکه های خوب ماهواره ای را شبکه های امداد و نجات می دانیم. ولی وجود شبکه های خوب در ماهواره به آن معنا نیست که همه باید آنرا در خانه تهیه و تماشا کنند. در جاده ها ،گروه های امداد و نجاتی وجود دارند که کارشان این است که اگر شما تصادف کردید به داد شما برسند. وجود گروه امداد و نجات در جاده به آن معنا نیست که اگر شما تصادف کردید خیال تان راحت باشد. بلکه معنایش این است که اگر شما تصادف کردید یک گروهی هست که شما را نجات دهد. شبکه های مذهبی ماهواره ای خوب یک گروه امداد و نجات هستند برای کسانی که به هر دلیلی ماهواره تماشا می کنند و حرف ما را گوش نمی دهند. وقتی ما نمی خواهیم ماهواره تماشا کنیم چه دلیلی دارد که ماهواره را داخل خانه بیاوریم؟ خیلی ها می گویند که ما بخاطر دیدن شبکه های مذهبی ماهواره آنرا تهیه کردیم ولی بعد بخاطر کنجکاوی شبکه های دیگر را هم تماشا کردیم. الان نه تنها به آن شبکه ها توجهی نمی کنیم بلکه فقط شبکه هایی را که نباید نگاه کنیم، تماشا می کنیم. اگر ما شبکه های آنچنانی ماهواره را تماشا نمی کنیم نیازی به شبکه های مذهبی آن نداریم.

پیرامون کنترل استفاده از تلویزیون و رسانه -4.2.93

حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی

کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی

........................................

برنامه گلبرگ 4.2.93 - کنترل استفاده از تلویزیون ورسانه

 

پیامک – کم کردن ساعت استفاده از رسانه باعث شد که زمان بیشتری را درمنزل برای دو فرزندم بگذارم، هم ساعت رسیدگی به تکالیف بچه ها و هم صحبت با اعضای خانواده و بازی با بچه ها بیشتر شد.

پیامک – مصرف تلویزیون درمنزل ما زیاد نبود ولی ده روزی است که دستگاه دیجیتال را هم جمع کرده ایم. بچه ها بیشتر در حیاط بازی می کنند و دختر سیزده ساله ام بیشتر مطالعه می کند و متون ادبی نوشته است و در مجموع آرامش بیشتری داریم.

پیامک – دو دختر پنج ساله و هشت ساله دارم. چون من با پای تلویزیون نشستن مخالف هستم ، وقتی تلویزیون منزل خراب شد از همسرم خواستم که تعمیر تلویزیون را چند روزی عقب بیندازیم تا بچه ها به این نتیجه برسند که پای تلویزیون نشستن روی اخلاق شان اثر می گذارد. کودک پنج ساله من اعتراف کرده که این چند روز بیشتر بازی کرده و کمتر دعوا. 

پاسخ – ما از تجربیات شما تشکر ویژه می کنیم. تجربیات شما در انگیزه بخشی به دیگران در کم کردن استفاده از رسانه خیلی موثر است. بعضی ها اعتراض کرده بودند که چرا شما می خواهید ما را به عقب برگردانید. بعضی چیزها علمی است و ربطی به دیروز و امروز ندارد. در مغز ما هورمون بنام ملاتونیوم ترشح می شود که ساعت درونی بدن ما را تنظیم می کند. اوج ترشح این هورمون در شب و هنگام تاریکی است. غده ی ملاتونیووم یکی از عوامل بلوغ ماست. وقتی به آستانه ی سن بلوغ می رسیم هورمون ملاتونیوم کمتر ترشح می شود یعنی بدن دارد به سن بلوغ می رسد. از وقتی که ما بخاطر تلویزیون شب زنده داری های مان زیاد شده است،سن بلوغ فرزندان پایین آمده است. وقتی هوا تاریک بشود ملاتونیوم ترشح می شود ولی اگر نور بیشتر بشود این نور به شبکیه می رسد و ملاتونیوم کمتری ترشح می شود و یکی از نتایج مختل شدن ترشح این هورمون، پایین آمدن سن بلوغ است. درهمایش غدد که در سال گذشته در مشهد برگزار شد ، این هشدارداده شد که نشانه ی بلوغ در دخترها باید از سن نه سالگی نشان داده شود ولی این سن در دخترها در ایران به هفت سال رسیده است .در پسرها نشانه ی بلوغ از دوازده سالگی به نُه سالگی رسیده است. این یک معظل جهانی است. از سال 1950 که دیدن تلویزیون در انگلیس پرطرفدار شد، بلوغ زودرس جنسی به معضل تبدیل شد. ترشح این هورمون ربطی به زمان ندارد زیرا ترشح این هورمون را ، پدربزرگ های ما داشته اند ،ما هم داریم و نوادگان ما هم خواهند داشت. 

انسان وقتی نور را در شب کم می کند و برای خواب آماده می شود، این هورمون ترشح می شود و انسان آرامش پیدا می کند. ولی وقتی نور تلویزیون در شب در خانه است، این ترشح به عقب می افتد و باعث می شود که انسان نتواند خواب راحتی داشته باشد. این یک نظریه ی علمی است. تماشای زیاد تلویزیون در شب، بلوغ جنسی بچه ها را به جلو می اندازد و این بحرانی در دنیاست. با کم کردن استفاده از رسانه ،چه اتفاقی در زندگی شما می افتد؟

پیامک – کم کردن تماشای رسانه در خانه ی ما ،باعث کسالت و بی حوصلگی شد.

سوال تلفنی – دوسال بود که ماهواره را تماشا می کردم. همه ی کارهایم را کنار گذاشته بودم. و شدیدا به آن معتاد شده بودم. پیش روان شناس رفتم تا توانستم ماهواره را کنار بگذارم.

سوال تلفنی – وقتی کسی می گفت که ماهواره بد است من عصبانی می شدم و می گفتم که باید جنبه ی استفاده از ماهواره را داشته باشیم و باید فرهنگ استفاده از آن را یاد بگیریم. ولی همه ی اینها توجیه بود زیرا من معتاد فیلم های ماهواره ای شده بودم .یک روز با نامزدم به این نتیجه رسیدیم که ماهواره سودی ندارد. یک هفته بعد برکت در زندگی ما وارد شد که ما اصلا فکر آنرا نمی کردیم. واقعا ماهواره برکت را از زندگی ما برده بود.

سوال تلفنی – چون شوهر من دیر به خانه می آید و من تنها هستم، مجبورم ساعت های زیادی را با تلویزیون پر کنم. من چکار کنم؟

سوال تلفنی – وقتی از تلویزیون فاصله می گیریم، احساس آرامش بیشتری می کنیم. زمانی که برای یک برنامه خاص، تلویزیون را تماشا می کنم بیشتر لذت می برم تا اینکه 24 ساعت تلویزیون روشن باشد.

سوال تلفنی- مردم خودشان می فهمند که چه برنامه ای را ببینند یا نبینند، مردم خودشان عقل دارند. و نیازی نیست که شما به آنها یاد بدهید .

سوال تلفنی – ما در خانه اصلا صحبت نمی کنیم زیرا تمام وقت ما صرف دیدن فوتبال و اخبار می شود.

سوال تلفنی – از وقتی برنامه های ماهواره ای را تماشا نمی کنم، اعصابم راحت شده و دیگر به فکر سریال ها و ادامه ی آنها نیستم.

سوال تلفنی – وقتی بچه بودم خیلی ماهواره تماشا می کردم. خیلی از چیزهایی را که نباید می دانستم، دانستم و کودکی من تباه شد. من چهارده سال دارم ولی ذهنم به اندازه ی یک آدم سی ساله است.

سوال تلفنی – من چهارده سال دارم و سه سال است که ماهواره داریم. با داشتن ماهواره من دیگر نه پدر دارم و نه مادر. با خریدن ماهواره زندگی خودتان را تباه نکنید. 

پیامک - ما زنان خانه دار چکار کنیم؟ در برنامه ای می گفت: زنان خانه دار صرفاً برای سرگرمی سر کار نروند. پس کسانی که در طول روز بیکار هستند چکار کنند؟ 

پاسخ – اگر ما می گوییم مصرف رسانه ای را کم کنید، عده ای باید بپرسند ،چه چیزی باید جایگزین آن شود؟ ما به عده ای حق می دهیم که این سوال را از ما بپرسند. بیکاری یکی از اصلی ترین عوامل تماشا کردن رسانه است. در خیلی از خانواده ها ریشه ی ماهواره ای شدن فامیل، پدر بزرگ بعد از بازنشسته شدن است. یعنی پدر بزرگ باز نشسته شده ،بیکار شده، ماهواره سفارش داده بعد پسر و نوه هم ماهواره ای شده اند. ریشه ی ماهواره ای شدن فامیل ،بیکاری پدربزرگ بوده است. گاهی شوهرها به خانم هایشان اعتراض می کنند که چرا این قدر تلویزیون تماشا می کنند در حالیکه هیچ برنامه ای برای وقت خالی خانم هایشان ندارند. خانم ها هم اعتراض دارند که شوهرهای مان از صبح تا شب سرکار هستند و شب هم شام می خورند، تلفنی می زنند، سریال یا فوتبالی تماشا می کنند و بعد چون خسته هستند می خوابند ولی ما بیکار هستیم. این سوال به حقی است که خانم در خانه، هنگام بیکاری چکار کند ولی ما به این خانم ها حق نمی دهیم که پای ماهواره بنشینند. 

همه ی ما ادامه ی نسلی هستیم که تلویزیون جزو( یا عضو) زندگی شان نبود. الان تلویزیون عضویی از خانواده شده است. در قدیم تلویزیون بود ولی همیشه پای آن ننشسته بودند. در آن زمان کارهایی انجام می دادند. بعضی ها می گویند که ما به گذشته برنگردیم ولی اشکالی ندارد که ما به گذشته برگردیم. مادربزرگ ها هم مادربزرگ داشته اند و آنها کارهایی انجام می دادند. وقتی ما مصرف رسانه را کم می کنیم، فکر ما مشغول این می شود که ما چه نیازهایی داریم. مثلا در گذشته پدربزرگ و مادربزرگ ها، چند ساعتی از روز را در فضای باز می گذراندند. مثلا به دوستان شان به پارک می رفتند و ساعتی را وقت می گذراندند. در قدیم پدر بزرگ و مادر بزرگ ها خیلی با نوه ها و بچه هایشان رفت و آمد داشتند و با آنها سَر و کله می زدند و از این کار لذت می بردند و انرژی می گرفتند. قانون تنظیم خانواده در کشور ما دچار اشتباهات فراوانی شده است. یکی از اشتباهات این است که بعد از ازدواج چندین سال می گذرد و بعد آنها از خدا فرزند می خواهند. این اشتباه بزرگی است. خداوند خلأ زن را با بچه، به بهترین شکل و هیجانی ترین شکل ممکن پُر کرده است. هیجانی که ما در خانه در زمان رشد فرزند بدست می آورد، قابل مقایسه با فیلم یا سریال ها نیست. وقتی بچه برای اولین بار می ایستد، هیجان فراوانی در مادر ایجاد می شود یا وقتی بچه اولین کلمه را به زبان می آورد یا اولین حرکت بامزه ای که درمی آورد هیجانات مادر را پر می کند .ولی الان مادر چندین سال بچه دار نمی شود و تلویزیونی می شود و بعد از چند سال هم که بچه دار شد ،فرزند را هم تلویزیونی بار می آورد. 

در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی، پیشنهاد شما بر پُر کردن اوقات خالی برای خانم های خانه دار و افرادی که وقت بیکار دارند چیست ؟خیلی ها وقتی مصرف رسانه را کم کردند تازه فهمیدند که کارهای عقب مانده ای دارند که باید آنرا انجام می دادند. اگر مصرف رسانه کم بشود ،فکر شما بازتر می شود.

پیامک – همسرم مدتهاست که اصرار دارد که ماهواره بگیرد ولی من مخالف هستم. او می گوید :وقتی همه ماهواره دارند و ما نداریم، حس خوبی ندارم، وقتی ما به خانه آنها می رویم یا آنها به خانه ی ما می آیند.

پیامک – از وقتی خواهر خانمم ماهواره گرفته ،خانمم می گوید که من دوست ندارم از خواهرم کم بیاورم و باید ماهواره بگیریم.

پیامک – من دوست نداشتم ماهواره بگیرم. ولی همه ی فامیل ماهواره داشتند و وقتی ما بین آنها بودیم از سریال ها و فیلم های ماهواره صحبت می کردند که ما اطلاعی از آنها نداشتیم. به همین دلیل احساس کوچکی می کردیم و ماهواره گرفتیم ولی از وقتی ماهواره به زندگی ما آمده ،زندگی مان بهم ریخته است. ای کاش اصلا ماهواره نمی گرفتیم.

پاسخ – ما باید تا چه اندازه به خودمان اجازه بدهیم که زندگی مان را با نظر و حرف دیگران مدیریت کنیم؟ ما به ماهواره کاری نداریم. اگر زندگی خودمان را مرور کنیم، چه میزان از زندگی بدست خودمان مدیریت می شود و چه اندازه از زندگی ،با قضاوت و نوع نگاه دیگران مدیریت می شود ؟بعضی ها می گویند که وقتی ما ماهواره نداریم حس بدی به ما دست می دهد یعنی حس بیخبری به ما دست می دهد. نوع نگاه مردم به آنها که چرا ماهواره ندارند ،آنها را اذیت می کند. ما تا چه اندازه و تا چه زمانی، باید میدانی را که برای ورود مردم به زندگی مان کشیده ایم ،تعیین نشده باشد؟ این میدان باید تا چه زمانی باز باشد؟ دیگران برای خودشان ملاک ها و معیارهایی در زندگی دارند، اگر ما همان ملاک ها را داشته باشیم، به جایی می رسیم که آنها رسیده اند. آیا شما می خواهید مثل آنها باشید؟ شاید برای عده ای مهم نیست که برای فرزند یا همسرشان وقت بگذارند یا نگذارند؟ آیا برای شما مهم نیست که فرزند یا همسرتان چقدر نیاز به گفتگو با شما دارد ؟ شاید برای بعضی ها خطراتی که سریال ها و برنامه های ماهواره ای ، خانواده را تهدید می کند، خطرات مهمی نباشد ولی آیا از نگاه شما هم مهم نیست؟ مثلا اگر بلوغ زودرس برای فرزند شما اتفاق بیفتد مهم نیست؟ اینکه حرف از خیانت و بی وفایی در خانه ی شما گفته شود ، برای شما مهم نیست؟ اینکه قبح بعضی از گناهان و کارهای زشت در خانه ی شما شکسته شود ،برای شما مهم نیست؟ آیا ما برای انتخاب یک ابزار و ورود آن به خانه، نباید خودمان فکر کنیم؟ کسانی که بخاطر نداشتن ماهواره احساس حقارت می کنند، آیا تابحال فکر کرده اند که بزرگی و عزت به چیست؟ ما باید آن جوری زندگی کنیم که خودمان به آن رسیده ایم و زمانی بزرگی و عزت بدست می آوریم که به مردم بقبولانیم آن جور که من زندگی می کنم ، شما هم زندگی کنید. اگر این کار را نمی کنیم حداقل مستقل باشیم. این استقلال حس بزرگی به ما می دهد. این حقارت هایی که به ما دست می دهد ریشه ی اساسی دارد .از نگاه دینی ، عزیز یعنی کسی که بزرگ و قابل احترام است، کسی که خدایی عزیز شده باشد و خدا او را عزیز کرده است. قرآن می فرماید: اگر کسی دنبال عزت می گردد عزت دست خداست. آیه 26 سوره عمران می فرماید: خدایا، ای کسی که مالک دنیا و آخرت هستی و به هر کس که بخواهی این مالکیت را می دهی و از هر کس بخواهی می گیری و هر کس را که بخواهی عزیز می کنی و هر کس را که بخواهی ذلیل می کنی ،عزت دست توست .

پس عزت دست خداست ولی ما این عزت را در دست مردم جستجو می کنیم و حاضر هستیم که کارهایی که حتی می دانیم درست نیست انجام بدهیم. نگاه و قضاوت مردم نه ما را بزرگ می کند، نه کوچک. بزرگی، عزت ، شخصیت و پیشرفت دست خداست. 

داریم( این متن نوشته ی کارشناس برنامه است) : بدنبال گل عزت بودم در مچ های گره کرده ای که در مقابلم صف کشیده بود . نیش خنده هایی را که بر لب این جماعت نشسته بود، لبخند پنداشتم، گل یا پوچ ؟ به هر دستی که اشاره کردم باز شد ولی پوچ بود . دستی اما در آن گوشه باز بود و من بی اعتنا، گل یا پوچ؟ صاحب دست باز فریاد می کشید و صدایم می زد ولی نگاهش نمی کردم. مشت ها یکی پس از دیگری باز شد و همه پوچ .گل یا پوچ ؟ من هنوز گل عزت را نیافته بودم ولی دیگر مشتی هم برای باز شدن نمانده بود. زخم نیش خنده ها روی دلم زخم کاشته بود. با گوشه ی چشمی نگاهی به آن دست باز کردم.گل عزت در کف دست باز، لبخند به لب نگاهم می کرد. گل یا پوچ ؟ دست ،دست خدا بود.

پیامک – مطالعه و کسب آگاهی از کتاب مهم است اگر می خواهید از دنیا عقب نمانید. 

پاسخ - واقعا اگر ما خودمان را بپذیریم، به خودمان احترام بگذاریم، عزت ،شخصیت ،کم آوردن و زیاد آوردن را همان طور که خدا گفته تعریف کنیم، هیچ وقت کم نمی آوریم و دیگران با دیدن زندگی ما احساس کمبود می کنند. شهید رجایی جمله ای به این مضمون دارد: تا کِی می خواهی زندگی نامه ی دیگران را بخوانی، باید جوری زندگی کنی که یک روز دیگران زندگی نامه ی تو را بخوانند .حضرت امیرالمومینن می فرماید: تو فکر می کنی که یک جرم کوچک هستی در حالیکه درون تو خیلی بزرگ است. پس کسانی که بخاطر کم نیاوردن جلوی دیگران، ساعت ها جلوی رسانه و ماهواره می نشینند ،تصمیم بگیرند که طوری زندگی کنند که دیگران به آنها حسرت بخورند. 

چه پیشنهادی دارید برای اینکه بتوانیم از وقت مان بیشتر استفاده کنیم ؟

پیرامون نرم افزارهای ارتباطی موبایل-25.2.93

حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی

کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی

........................................

برنامه گلبرگ 25.2.93 - شبکه های اجتماعی و ارتباطی تلفن همراه

گلبرگ 25-02-93

25/2/93

پیامک – بنظر من امروز ماهواره قدیمی شده، نرم افزارهایی که روی موبایل نصب می شود خیلی بدتر ازماهواره است. در مورد این نرم افزارها صحبت کنید. 

پیامک – ما در خانه ی ماهواره نداریم ولی بدبختی ما از وقتی شروع شد که شوهرم نرم افزارهای جدید را بر روی گوشی اش نصب کرد. و تا نیمه شب یا دارد با دیگران چت می کند یا بازی می کند. 

پیامک - چهارماه پیش شوهرم به مناسبت تولدم یک گوشی جدید گرفت. و نرم افزارجدید روی آن نصب کرد و از این طریق دوستان قدیمی را پیدا کردم و در این میان به آقایی وابسته ی شدید شدم. همیشه می گویم که ای کاش شوهرم روز تولد مرا یادش می رفت و این گوشی را برای من نمی خرید. خیلی ناراحت هستم.

پاسخ- گاهی اوقات ما در مورد مسائلی صحبت می کنیم که شاید آنقدرها فراگیر نشده و تبدیل به یک معظل نشده است. بعضی ها می گویند که وقتی شما از اینها حرف می زنید ، خودش ترویج اینگونه مسائل می شود. وقتی مسئله ای معظل می شود و در مورد آن صحبت می کنیم، می گویند که چرا الان صحبت می کنید که دیر شده و همه مبتلا شده اند. الان در داستان نرم افزارهای تلفن همراه، هنوز آنقدرها نرم افزارهای مثل ماهواره فراگیر نشده ولی با آن چندان فاصله نداریم زیرا در دهه ی اخیر، سرعتی که ما در این مسائل می بینیم محیرالعقول است. بازار تلفن همراه امسال با سال گذشته قابل مقایسه نیست. میزان گوشی های همراهی که امسال دست مردم است که می توان روی آن نرم افزار نصب کرد خیلی بیشتر از سال گذشته است. آمارها حرف ما را تصدیق می کنند. 

ما اصلا درباره ی این مسئله دیدگاه مان این نیست که اینها مطلقا بد است و نباید از آن استفاده کرد و استفاده ی مفید از آن امکان ندارد. ما معتقد هستیم که حداقل استفاده ی خوب از هر چیزی دو شرط دارد: 1- برای چه چیزی از آن استفاده می کنیم. 2- چه اندازه استفاده می کنیم. اگر در پرداختن به هر چیزی افراط شد ، آن به یک چیز بد تبدیل می شود. نماز ،روزه ،هیئت رفتن، مسجد رفتن،عبادت درخانه ی خدا و اعتکاف هم اگر زیاد باشد خوب نیست. پیامبری که ده روز آخرماه رمضان رختخوابش را جمع می کرد و در مسجد معتکف می شد، در مقابل افراط می ایستاد. به پیامبر خبر دادند که عده ای از افراد شما به مسجد رفته اند و شب ها و روزها عبادت می کنند و به خانواده شان کاری ندارند. روایت داریم که پیامبر از شنیدن این خبر عصبانی شدند و به طرف مسجد رفتند و حتی بخاطر داشتن عجله ،بندکفش شان را هم نبستند و فرمودند : شما را چه می شود؟ من که پیامبر شما هستم این طوری عمل نمی کنم. بعضی از روزها را روزه می گیرم و بعضی از روزها را افطار می کنم ،قسمتی از شب را می خوابم و قسمتی از شب را عبادت می کنم. حد و اندازه در استفاده از یک چیز مفید، خیلی مهم است. ما از زنان جوان و پدر و مادرها گِله های زیادی داریم که شوهران و فرزندان شان تا نصف شب دارند چت می کنند، درست است که به غیر از هزینه ی اینترنت ،هزینه های دیگر مجانی است. ولی وقت زیادی صرف آن می شود. 

اینکه می گویند: وقت طلاست برای قدیم ها بوده است زیرا الان مردم حیلی راحت وقت شان را تلف می کنند. شهید مطهری درکتاب حکمت و اندرزها جلد یکم دارد: اگر جوانی یک کیسه پول را آتش بزند می گویند :عقلش کم است ولی اگر همین جوان ،وقتش را تلف کند می گویند: جوان است. در حالیکه وقت از طلا هم ارزشمندتر است و دیگر بدست نمی آید . پس مهم این است که چه اندازه از چیزی استفاده می کنیم. 

شرط اول ،علت استفاده کردن است. به چه علت از وسیله ای استفاده می کنیم؟ استفاده ای که از نرم افزارهای ارتباطی ،چقدر ضرروی است؟ یعنی اگر این ارتباطات نباشد زندگی ما دچار مشکل می شود؟ ممکن است که بعضی ها بگویند که این استفاده ضرروی نیست ولی مفید است. استفاده از این ارتباطات چقدر برای شما مفید است؟ این میزان مصرفی که در خانواده ها وجود دارد، چقدر مفید است؟ نرم افزارتلفن همراه که وقت بسیاری از جوانان را گرفته است ، چقدر از آن استفاده ی مفید و ضرروی می شود؟

ضرورت نیاز به این ابزارها، خودش در حال توسعه است. بنظر من هر چه قدر که انسان پیشرفت کند ،عصر ارتباطات باشد و دنیا دهکده ی جهانی شود، برای اینکه ما در حوزه ی ارتباط ، به یکسری نیازهای ارتباطی برسیم، باید اینها را مدیریت کنیم. مثلا نمی توانیم بگوییم که یک زن در دوره ی ارتباطات ،نیازی به گفتگو چهره به چهره با همسرش ندارد. کدام کشور و شهر پیشرفته، نیازی به این ارتباط ندارد؟ کدام بچه نیاز به ارتباط مستقیم با پدر و مادرش ندارد؟ آیا ارتباط با این نرم افزارها برای پدر و مادر و فرزندی که از هم دور هستند کافی است و این جای صله ی رحم را می گیرد؟ چقدر رفت و آمدها تحت الشعاع اینها قرار گرفته است؟ تهیه کننده ای می گفت: قبلاً که ما به خانه ی فامیل می رفتیم ،می پرسیدیم که قبله ی شما کجاست ولی الان می پرسیم که رمز اینترنتی شما چیست ؟ نشاطی که انسان در نشست و برخاست با اقوام می گیرد، در این ارتباط نمی گیرد. پس اصل این است که این ارتباطات مفید و ضروری باشند ولی باید فرهنگ استفاده از آنها را به مردم یاد داد. 

الان ما بدون رفتن به بانک با اینترنت کارهای بانکی مان را انجام می دهیم ولی بعضی از نیازها بصورت کاذب بیان می شود. مثلا در گذشته با چند دوست، بصورت تلفنی صحبت می کردیم و از حالش با خبر می شدیم ولی الان اگر ما تعداد زیادی دوست اینترنتی نداشته باشیم احساس تنهایی می کنیم. چرا دیروز احساس تنهایی نمی کردیم ولی الان احساس تنهایی می کنیم؟ این بخاطر نیازهای کاذبی است که بخاطر رعایت نکردن فرهنگ استفاده از ارتباطات بدست آورده ایم. استفاده ی درست از اینترنت این طور نبود که مثلا جوانی برای تحقیقات نیاز دارد که نیم ساعت از اینترنت استفاده کند ولی بعضی مواقع می بینیم که دو ساعت وقتش را بیهوده در سایت ها تلف می کند. اینترنت شبکه های اجتماعی درست کرده است و ما با استفاده از زندگی مجازی، از زندگی حقیقی فاصله گرفته ایم. کارهای مقدس مثل نماز و هیئت نمی تواند حق خانواده را پایمال می کند، و انسان باید منتظر عاقبت بد آن باشد. حالا اگر استفاده ی حداکثری و افراطی از این ابزارها باعث شود که حق خانواده پایمال شود، چطور باید منتظر چوب خدا باشیم؟ چطور می خواهیم به خدا جواب بدهیم؟ مثلا به خدا می گوییم که چون من دویست تا دوست اینترنتی داشتم به هر کدام سلامی می کردم و وقتی به این شبکه های اجتماعی سر می زدم ساعت ها وقتم گرفته می شد .آیا خدا این را می پذیرد که شما به همسرت که در کنارت است توجه نمی کنی ولی به دوستان اینترنتی توجه می کنی؟ 

وقتی ما می خواهیم درمورد چیزی نظر بدهیم باید خودمان را در فضای آن قرار بدهیم. من در موبایل خودم این نرم افزارها را ندارم. زیرا وقت این کار را ندارم. ولی مدتی از این فضا استفاده کردم. و متوجه شدم که 90 درصد پیام هایی که رد و بدل می شود هیچ ضرورتی ندارد. یعنی اگر من آنها را دریافت نمی کردم اتفاقی در زندگی ام نمی افتاد. زیرا هم مفید نبود و هم بسیاری از آنها ضرر داشت. من تعجب می کنم که چطور خانمی عکسش را در این فضا می گذارد، بعد این عکس منتشر می شود و دسترسی به آن آزاد است مخصوصا بعضی از نرم افزارها لازم نیست که شماره طرف در گوشی شما باشد تا شما آنرا دریافت کنید. اینها باعث یک سری ارتباطات جدید می شود. در این دو سال اخیر، میزان مشاوره های ما از ارتباطاتی که منجر به وابستگی و فراتر از وابستگی شده ،بشدت توسعه پیدا کرده است. که ریشه اش درهمین نرم افزارهای تلفن همراه شبکه های اجتماعی است ، این یک هشدار است. 

من یکی از نرم افزارها را بررسی می کردم و می دیدم که بعضی ها عکس های مبتذل در آن گذاشته اند که جوان با دیدن آن حتی اگر دنبال این چیزها هم نباشد، منحرف می شود. عکس هایی که عکس های خصوصی یا غیر خصوصی را به صورت نماد می گذارند به فکر دیگران باشند، اگر به فکر خودشان نیستند. خیلی از نوجوان ها این نرم افزارها را نصب کرده اند و دنبال این نیستند ولی وقتی از سر کنجکاویی،دگمه ای را فشار می دهند و آدم های اطراف شان را می بینند، با چند عکس ناجور مواجه می شوند که این می تواند مقدمه ی انحراف برای نوجوان شود. 

سوال تلفنی – پدرم من 60 سال دارد و وقتی مادرم 13 ساله بوده با او ازدواج کرده و تابحال رابطه شان خیلی خوب بوده است. حدود ده سال است که ماهواره به خانه ی پدرم آمده است. از آن زمان پدرم دیگر با مادرم راه نمی رود. و به مادرم می گوید که تو به من نمی خوری. او می گوید: زن های ماهواره خوب هستند که به خودشان می رسند. پدر من خیلی فرق کرده است. زندگی شان مثل جهنم شده است.

سوال تلفنی- ما از اثرات خوب ماهواره و شبکه های خوب و محدود استفاده می کردیم ولی واقعا ماهواره وقت زندگی ما را می گرفت زیرا ماهواره جذاب است و ناخودآگاه انسان دوست دارد که آنرا ببیند. ما تصمیم گرفتیم که ماهواره را جمع کنیم. الان دخترم بیشتر به درس هایش می رسد و خودم هم از نظر اخلاقی و دینی بهتر شده ام. و دیگر وقتم را به بطالت نمی گذرانم. کسانی که می گویند :ما بصورت سالم از ماهواره استفاده می کنیم اگر دو ماه ماهواره را کنار بگذارند ،اثر مثبت آنرا می بینند.

سوال تلفنی –علاوه بر ماهواره، نرم افزارهای گوشی موبایل هم انحرافاتی دارد.

سوال تلفنی – من اعتیاد به ماهواره دارم .در ضمن اعتیاد به مواد مخدر هم دارم. با کارهای منفی ماهواره ،تمام ذهنیت من خراب شده است و تمام شب و روزم را با این ذهنیت منفی می گذرانم. الان نمی دانم چه کسی هستم ،فقط می دانم از شب تا صبح پای ماهواره هستم و تا ظهر می خوابم و بعد دوباره پای ماهواره می نشینم.

سوال تلفنی – من مشاور هستم و با چشم خودم دیده ام کسانی که دختر یا پسر در خانه دارند و ماهواره تماشا می کنند، منحرف شده اند.

سوال تلفنی – برنامه های بد ماهواره خیلی بیشتر از برنامه های مفید آن است. اگر وسیله ای ضررش بیشتر از سودش باشد، من اجازه نمی دهم که بچه ام آنرا بخرد. حتی برنامه های کودک ماهواره هم صحنه های مبتذل دارد. بنظر من چیزی که ضررش بیشتر از منفعتش است ،اگر نباشد بهتر است.

سوال - استفاده از ابزارهای موبایل روز به روز در حال گسترش است. نظر شما در مورد استفاده از این ابزارها چیست؟

پاسخ – بینندگان به این سوال پاسخ بدهند و تجربیات خودشان را در مورد استفاده از نرم افزارهای موبایل بنویسند. امروزه در جامعه ی ما تا چه اندازه از نرم افزارهای ارتباطی، استفاده ی مفید می شود؟ 

پیامک – من اثرات بد ماهواره را در زندگی دیگران و خودم دیده ام و هر بار تصمیم می گیرم که تماشا نکنم ولی مثل اینکه به ماهواره معتاد شده ام. من باید چکار کنم؟

پاسخ – در روانشناسی بحث اعتیاد رسانه ای یک مقوله ی قابل مطالعه و پذیرفته شده ای است. نکته ی اول این است که قابل انکار نیست افرادی که اعتیاد به شبکه های ماهواره ای پیدا کرده اند (تعداد قابل توجهی از آنها)، از فیلم هایی که در شبکه های داخلی پخش می شود بخاطر محدودیت هایی که دارد ،لذت نمی برند. یکی از عوامل اصلی تماشای فیلم های ماهواره بحث محروم بودن از لذت های معنوی است. اگر کسی بخواهد از این لذت ها دست بکشد حتما باید مزه ی لذت معنوی را بچشد. لذت معنوی یعنی شیفته ی محبت الهی شدن و غرق در محبت خدا شدن یاعاشق خدا شدن. 

در دعای شعبانیه داریم: خدایا من هیچ قدرتی ندارم که از وادی معصیت تو منتقل بشوم مگر اینکه بامحبت تو بیدار بشوم و تو مرا با محبت خودت بیدار کنی. 

1 - برای اینکه بتوانیم از لذت های مادی جدا شویم باید به یک لذت فراتری دست پیدا کنیم. امام سجاد(ع) در مناجات محبین می فرماید: خدایا، چه کسی است که شیرینی محبت تو را بچشد و از تو دور شود و چیز دیگری را جایگزین تو کند. 

2 - یکسری کارهای الزام آور را برای خودتان برنامه ریزی کنید. مثلا اگر به سریال خاصی علاقه دارید و اثر منفی آنرا در خودتان و اطرافیان دیده اید، کار خاصی را در آن زمان برای خودتان تعریف کنید تا نتوانید آن سریال را ببینید. مثلا یک قرار ویژه ای با فردی که دوست ندارید از او کم بیاورید، در همان ساعت پخش سریال بگذارید.

3 - نذر کنید. نباید به نذر فقط یک نگاه فقهی داشت. ما نذر را فقط برای شفای بیمار یا برطرف شدن مشکلات مادی می خواهیم و نگاه تربیتی به آن نداریم. عهد و نذر یک الزام خوبی است برای کسانی که تقیدات شرعی دارند. در رساله با احکام نذر آشنا شوید و با خدا قرار بگذارید البته قراری که مثل نماز بر شما واجب شود. یعنی اگر نذرتان را شکستید باید جریمه ی آنرا پرداخت کنید. و اگر نذرتان را بشکنید، شرمنده ی خدا می شوید. غیر از این شرط الزام آور، در مورد این کار با اعضای خانواده تان صحبت کنید. اگر اعضای خانواده در دیدن برنامه با شما همراه نیستند، به آنها بگویید که من تصمیم گرفته ام که این برنامه را نبینم و اگر تصمیم گرفتم که این کار را بکنم، نذر را به یاد من بیاورید. اگر آنها هم همراه شما این برنامه را می بینند در مورد مضرات و آثار آن بصورت جمعی فکر کنید و یک پیمان جمعی با هم داشته باشید.

4 - سعی کنید درطول روز و هفته، فضای معنوی برای خودتان داشته باشید. مثلا شبهای جمعه یک مراسم معنوی داشته باشید، به زیارت اهل قبور رفتن بروید ،سخنرانی استادهای بزرگ مثل آیت الله دستغیب در مورد قیامت، توحید و مرگ گوش کنید. وقتی انسان به زیارت اهل قبور می رود ،متوجه می شود که عاقبتش مشخص نیست و معلوم نیست که چه زمانی به آنها می پیوندد، بخاطر همین خویشتن داری اش زیاد می شود. اذکاری را برای وسوسه توصیه کرده اند .در کتاب مکارم الاخلاق داریم که وقتی دارید وسوسه می شود، آیه 98 سوره نحل (واذا فرقت القرآن فستئذ بالله من الشیطان الرجیم )،سوره ناس و فلق را بخوانید. در این کتاب امیرالمومنین می فرماید که هر وقت شیطان به شما غلبه می کند با زبان ظاهر و باطن بگویید: امنت بالله و رسوله مخلصاً له الدین من به خدا و رسول ایمان آوردم در حالیکه دین خودم را برای او خالص کردم. 

شخصی از آیت الله بهجت پرسید : مرتکب معصیت می شوم و هرچقدر هم که سعی می کنم آنرا ترک کنم نمی شود. چکار کنم؟ ایشان فرمود : حمد و سوره بخوان و آنرا اهدا کن برای مومنینی که در مشاهده ی مشرفه( مکه ،مدینه،کربلا، سامرا، مشهد، قم و مکان های مقدس) دفن شده اند. 

5 - راه ساده تر این است که اگر اختیار ماهواره به دست خودتان است آنرا جمع کنید و عهد ببیندید که سه ماه ماهواره را جمع کنید. 

6 - دوست شدن با دوستان خوب .رفاقت عجیب است. اگر ما خوب یا بد شدیم بخاطر رفیق است. امیرالمومنین می فرماید: قبل از اینکه راه بیفتید در پی رفیق باشید. خیلی از ما در دوران نوجوانی نماز نمی خواندیم و روزه نمی گرفتیم ولی رفیقی سر راه ما آمد و زندگی ما را عوض کرد. پیامبر فرمود: انسان بر دین رفیقش است. پدر و مادرها دعا کنند که رفیق خوب نصیب فرزندشان بشود.

پیرامون نرم افزارهای ارتباطی موبایل -1.3.93


حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی
کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی
........................................
برنامه گلبرگ 1.3.93 - نرم افزارهای ارتباطی موبایل

سوال – 85 درصد مردم اعتقاد دارند که نرم افزارهای ارتباطی که روی موبایل نصب می شود استفاده ی مفید کم یا خیلی کم دارند، نظر شما چیست؟ 

پاسخ- این نتیجه برای من چندان دور از انتظار نبود زیرا در اطراف مان کسانی را می بینیم که حتی اگر از این نرم افزارها استفاده می کنند یا به آن معتاد شده اند،باز جنبه ی منفی آنرا می گویند. کسانی که خیلی ساده از کنار این نرم افزاها می گذرند و به عمق و شیوه ی استفاده از آن نگاه نمی کنند، مهم است که بدانند در نظر سنجی 85 درصد مردم اعتقاد دارند که استفاده ی مفید از این نرم افزارها ،خیلی کم است.

پیامک -من می خواستم یک گوشی مدل بالا بخرم و با آن در برنامه های لاین و ویچت بروم ولی الان نظرم عوض شده است.

این نرم افزارها می تواند استفاده ی مفید یا مضر داشته باشند. ما نمی خواهیم اصل پیشرفت را منکر شویم ولی بحث ما این است که هر چیزی که می خواهد از آن استفاده ی مفید بشود حداقل باید دوتا شرط داشته باشد: محتوای استفاده از این نرم افزارها چیست؟ ما می خواهیم در این ارتباطات چه چیزی رد و بدل کنیم ؟ آیا این محتواها مفید است یا مضر؟ آیا عمر تلف کردن است؟ به فرض اینکه از این نرم افزارها مفید استفاده شود و تمام اطلاعات رد و بدل شده، فایده ی منطقی داشته باشد، در چه حدی باید از آنها استفاده کرد؟ آیا می توانیم بگوییم که به هر میزان می توانیم از اطلاعات مفید استفاده کنیم؟ خیر. اگر نماز هم از حد بگذرد، پیامبر در مقابل آن می ایستد. پس استفاده ی مفید منوط است به محتوای مفید و ضروری و حد و اندازه ی منطقی و عاقلانه به گونه ای که ابعاد دیگر زندگی ما را تعطیل نکند. 

پیامک - چرا می خواهید با پدیده های پیشرفت بشری مخالفت کنید؟ مگر نان شما فقط در مخالفت کردن است .این همه استفاده های مفید از این نرم افزارها می شود ،چرا فقط به استفاده های منفی و بد آن نگاه می کنید؟ گاهی اوقات بعضی از بیننده هایتان می گویند که مثل این است که شما در این جامعه زندگی نمی کنید البته حق دارند. کمی واقع بینانه تر صحبت کنید. 

پیامک-چرا فقط بدی این نرم افزارها را می گویید؟ کسانی که جنبه ی آنرا ندارند از آن استفاده نکنند. چرا خوبی های آنها را نمی گویید. لطفا کمی واقع بین باشید.

پاسخ- از نظر دوستان، ما اصلا واقع بین نیستیم که گفته اند کمی واقع بین باشید. هیچ کس نمی تواند با پیشرفت مخالفت کند. باید تعریف پیشرفت دقیق باشد. آیا استفاده از یک پدیده ی جدید در اندازه ای که انسان و خانواده را از نیازهای اساسی خودش غافل کند، نشانه ی پیشرفت است؟ آیا پیشرفت به معنای استفاده ی غیرمنطقی از یک وسیله ی جدید است ؟ اگر فردی کل زندگی اش را به آن وسیله ی جدید اختصاص دهد، آیا او فرد پیشرفته ای است؟ این یک رشد کاریکاتوری است. برای اینکه کاریکاتور خنده دار باشد یکی از اعضای فرد را بزرگتر می کشند یا گوش ها آویزان است و چشم ها خیلی کوچک است. یعنی تناسب را در ابعاد بهم می زنند تا شکل خنده دار شود. 

حرف ما این است که باید از این وسایل جدید، استفاده ی منطقی کرد. فردی که از یک پدیده منطقی و متناسب با ابعاد دیگر زندگی اش استفاده می کند ،این فرد کمال یافته و پیشرفته ای است. کسانی که با آمدن یک پدیده ی جدید تمام زندگی شان را کنار می گذارند و به آن پدیده می پردازند ،افراد نَدید و بَدیدی هستند. و فرد پیشرفته ای محسوب نمی شود. این نرم افزارها در صورتی می تواند مفید باشد که محتوای مفید و حد و اندازه ی منطقی در آن رعایت شود . امروزه عبارت وقت ندارم را زیاد می شنویم. مادر می گوید که وقت ندارم که به فرزندم برسم، پدر می گوید که وقت ندارم با فرزندم صحبت کنم، فرزند می گوید که وقت ندارم پای صحبت پدرم بنشینم . ما یکسری نیازهای اساسی زندگی را تعطیل کرده ایم و به یکسری نیازهای غیر اساسی پرداخته ایم. وقتی وارد زندگی ها می شویم می بینیم که مادر روزی چند سریال نگاه می کند و فرزند فوتبال هایش را می بیند و پدر آنرا تحلیل می کند ،اینها وقت است که صرف این کارها می شود .وقتی ما از اینها استفاده ی منطقی نمی کنیم باید خودمان را از نظر فرهنگی عقب مانده بدانیم. آیا این واقعیت ندارد که استفاده غیر منطقی از این نرم افزارها باعث اعتیاد می شود ؟ آیا این واقعیت ندارد که استفاده ی غیر منطقی از این نرم افزارها باعث انحرافات می شود؟ آیا این واقعیت ندارد که اگر بچه ها زیر چتر محبت پدر و مادر نباشند، پاسخ نیازهایشان را در جای دیگر می گیرند و احتمال فساد اخلاقی شان بیشتر می شود؟ اینها واقعیت است. ما باید این واقعیت ها را درنظر بگیریم. حضرت علی (ع) می فرماید: جاهل را نمی بینی مگر در دو حالت: یا افراط می کند یا تفریط. پس باید به همه ی چیزها واقع بینانه نگاه کنیم .این نرم افزارها استفاده ی مفید هم دارد. یک روحانی که تبلیغ دین می کند خیلی خوب است ولی اگر ایشان در اثر مشغولیات زیاد تبلیغ دین ، یادش برود که خانواده ای دارد و باید برای آنها وقت بگذارد، حتی اگر چندین نفر را هدایت کند ،در قیامت او را تشویق نمی کنند که چندین نفر را هدایت کرده است بلکه سوال می کنند که چرا برای فرزندان و خانواده ات وقت نگذاشتی که آنها منحرف بشوند. بعضی ها فامیل هایی در خارج از ایران یا در نقاط دور ایران دارند که با این نرم افزارها با آنها ارتباط برقرار می کنند و صله ی رحم را با هزینه ی ارزان تر انجام می دهند. کسانی که می توانند با هم رفت و آمد کنند ولی با استفاده از این نرم افزارها ی ارتباطی ،جای آنرا پُر می کنند اشتباه می کنند. بعضی ها این نرم افزارهای ارتباطی را جای صله ی رحم طبیعی می گذارند. جای خالی صله ی رحم طبیعی نمی تواند با این نرم افزارها پُر شود. البته تلفن کردن و پیامک هم جای صله ی رحم طبیعی را نمی گیرد. 

الان این طور جا افتاده که اگر کسی مدل گوشی همراهش بالا برود شخصیتش بالا رفته است و باکلاس تر است. این خیلی بد است که شخصیت انسان ها را با بالا بودن مدل گوشی همراه و لب تاب بسنجیم. 

پیامک – با آمدن این گوشی های جدید، پسر شانزده ساله ی من آن چیزهایی را که نباید می دید، دیده و مرا خیلی عصبانی کرده است. 

پاسخ – ایرادی که در خیلی از خانواده ها وجود دارد این است که وقتی پدیده ی جدیدی می آید ، کارکرد پدیده و شیوه ی استفاده از آن را نمی دانند ولی آنرا برای فرزندشان خریداری می کنند. پدر و مادرها بدانند که اندازه ی استفاده بعضی از این نرم افرازهای ارتباطی،در اختیار فرزندشان نیست یعنی آنجا تصاویری گذاشته می شود که کسانی که مدیریت این پدیده ها را نمی دانند ناخودآگاه ،آن تصاویر را می بینند و کافی است که یکی از این تصاویر در ذهن نوجوان نقش ببندد و بشدت ذهن او را تحت تاثیر قرار دهد. 

قبلا نوجوان مطالبش را جستجو می کرد ولی الان با این نرم افزارها، جوان ما جستجو می شود یعنی جوان هر جا باشد پیدا می شود و ارتباط هایی که نباید برقرار شود، برقرار می شود. 

پیامک – من یک دختر دانشجوی 18 ساله هستم که تا وقتی گوشی نداشتم وضعیت درسهایم خیلی خوب بود ولی در این دو سال وضعیت خیلی فرق کرده است . تمام ذهن من مشغول برقرار کردن رابطه با دیگران است. هر چه سعی می کنم مثل قبل بشوم ،نمی شود مثل اینکه انسان به اینها اعتیاد پیدا می کند. ای کاش این چیزها نبود و ما مثل قبل آرامش داشتیم. 

پاسخ – ای کاش می شد با نخبه گان، المپیادی ها و شاگردهای اول کنکور صحبتی می شد تا ببینیم که آنها چه مدل گوشی دارند و چه نرم افزارهایی روی گوشی شان نصب است و چقدر از آن استفاده می کنند. مثلا با دانشمندان هسته ای گفتگویی می کردیم و سوال می کردیم که آنها چقدر وقت دارند که به این نرم افزارها بپردازند. از آنها می پرسیدیم که اگر از این نرم افزارها استفاده نکنند یا کم استفاده کنند، احساس بی شخصیتی یا کم شخصیتی می کنند یا خیر. اگر شما به اطراف خودتان نگاهی کنید می توانید به نتایج خوبی دست پیدا کنید. ممکن است که خیلی ها این نرم افزارها را داشته باشند ولی ما روی طریقه ی استفاده و میزان استفاده صحبت می کنیم. 

پیامک – خواهر من با وجود یک دختر ده ساله غرق در این نرم افزارهاست که در گوشی اش نصب شده است. الان در آستانه ی طلاق است و شوهرش می گوید که نسبت به مسائل زناشویی هیچ توجهی ندارد.

پیامک – من برای تولد خانمم یک گوشی موبایل خریدم. ایشان با استفاده ی نادرست (که با چند نفر ارتباط برقرار کرده) باعث شده که زندگی ام از هم بپاشد. 

پاسخ – من به خانواده ها( جوانان ،کسانی که تازه ازدواج کرده ا ند و ...) هشدار می دهم که استفاده ی نادرست از این نرم افرارها، کیان خانواده ی ما را به خطر انداخته و بنیان خانواده را متزلزل کرده است. سعی کنید نسبت به استفاده از این نرم افزارها و میزان استفاده از محتوای آن، واقع بینانه تر فکر کنند.

پیامک – شوهرم مدتی این نرم افزار را روی گوشی اش ریخته بود. صبح که سر کار می رفت و شب که برمی گشت تا نیمه شب چت می کرد و دوستان جدیدی پیدا کرده بود. سه ماه پیش با رفتار ناشایست منزل را ترک کرد و منزلی برای خودش اجازه کرد که الان بیشتر وقتش را با دوستانش می گذراند. 

پیامک – شوهر من با همین نرم افزارها با یک بچه، به من خیانت می کند و با چند زن در ارتباط است و بجای بازی با بچه مان ، در حال چت کردن با آنهاست . اصلا توجهی به ما ندارد و براحتی و علنی مشغول خیانت به من است . بنظر من این نرم افزارها فقط خانمان برانداز است. 

پیامک – نرم افزارهای موبایلی باعث از هم پاشیده شدن زندگی من شد طوری که من هر وقت به خانه می آمدم موبایل دست همسرم بود و من نمی دانم چکار می کرد. من هم به او گفتم که به خانه ی پدرت برو و با موبایل و اینترنت زندگی کن. 

پیامک – این نرم افزارها نه تنها مفید نیست بلکه مضر هم هست . من بیست و هفت ساله معتاد به این مسائل و دیدن فیلم های مستهجن شده ام و خانواده ام خیلی اذیت شدند و وقتم هم تلف شد. با نذر و نیاز و خارج کردن این موضوع از زندگی ام، الان به آرامش رسیده ام. 

پاسخ – زمانی حریم خصوصی برای ما قداست داشت. خیلی ها روی عکس های مراسم عروسی و خصوصی شان حساس بودند. خانم ها عکس های خصوصی شان را در این نرم افزارها می گذارند بدون توجه به اینکه این عکس ها می تواند ذهن مردانی را از همسر خودش منحرف کند و مشغول چیزهای دیگر کند. و فضای خانواده ها را سرد کند. ما بدون تاکید به دیانت شما ،می خواهیم روی انسانیت و آزادگی شما تاکید کنیم. بیاییم آزاده باشیم و با پخش این تصاویر به جنگ با زندگی های آرام نرویم . بسیاری از زندگی ها آرام با دیدن این تصاویر دچار تنش شده است. به دیگران و آرامش دیگران احترام بگذاریم .با کمی تفکر می توانیم تصمیمات جدیدی بگیریم. 

شما به هیچ وجه، این نرم افزارها را چهار دیواری سقف دار ندانید بلکه این نرم افزارها را دشتی بی حفاظی بدانید که چیزی پشت سر آن نیست. یعنی همه می توانند تمام مطالبی را که شما در آنجا گذاشته اید ببینند. 

پیامک – شما( کارشناس و مجری) گوشی هایتان را در برنامه نشان بدهید تا ما بیشتر قانع بشویم.

پاسخ – گوشی مجری هوشمند است و از همه ی نرم افزارها استفاده مفید می کند. در گوشی من ( کارشناس) هیچ برنامه ی نصب نشده است ولی من به این اعتقاد ندارم که نمی توانیم هیچ استفاده ی مفیدی از این نرم افزارها بکنیم. من فرصت استفاده ی مفید از اینها را ندارم. زیرا کارهای مهمتری دارم. لذا هیچ یک از نرم افزارهای در گوشی من نیست. 

پیامک – با همه ی این محدودیت ها ما چطور باید خودمان را سرگرم کنیم و با چه وسیله ای تفریح کنیم ؟ چرا شما همه چیز را با دید بد نگاه می کنید؟ این همه محدودیت برای چیست ؟

پاسخ – کسی که در زندگی اش تفریح یا استراحت یا سرگرمی ندارد، هم باید در عقل و هم باید در ایمانش شک کرد. در روایات ما داشتن تفریح و سرگرمی نشانه ی عقل و ایمان است. پیامبر فرمود: خردمند مادامی که خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتی را در نظر بگیرد برای مناجات با پروردگار ،قسمتی برای حساب کشیدن از خودش و قسمتی برای اندیشیدن در نعمت های الهی و قسمتی هم برای بهره مندی از لذت های حلال زیرا لذت های حلال کمکی است برای آن سه زمان زیرا این زمان برای رفع آسودگی و رفع خستگی از دل هاست. یعنی کسی که می خواهد کیفیت عبادتش خوب باشد، باید قسمتی را برای لذت های حلال بگذارد .گاهی اوقات سرگرمی باعث می شود که انسان از امور مهمتر غفلت کند که در روایات به آن لهو می گویند. امیرالمومنین فرمود: کسی که زیاد اهل لهو می شود عقلش کم می شود. 

ما تفریحاتی داریم که اسم آنرا سرگرمی گذاشته ایم. این تفریحات ما را از ابتدایی ترین نیازهای زندگی باز می دارد. مثل خواب. خواب یک نیاز است که همه به آن نیاز دارند. گاهی فرد تا نیمه شب سرگرم است و صبح که بیدار می شود و به سر کار می رود اعصابش خُرد است زیرا خوب نخوابیده با ارباب رجوع بد برخورد می کند و... گاهی این سرگرمی ها شما را از عبادت با خدا و ارتباط با همسر غافل می کند. چرا در زندگی های مدرن بعضی از سرگرمی ها را فراموش کرده ایم؟ چرا ما با فرزندمان نیم ساعت به گردش یا پارک نمی رویم؟ چرا فرزندمان مدام در خانه با نور کم و فضای کم با این وسایل سرگرم است ؟چرا پدربا فرزندانش بازی نمی کند حتی درخانه ؟

پیامک -تا پول نباشد در جامعه تفریح سالم نیست. جامعه ی فقیر تفریحش خراب می شود ؟

پاسخ – اینکه ما با فرزندان مان بازی کنیم و آنها را سرگرم کنیم، پول می خواهد ؟ همین که به پدر و مادرمان سر بزنیم و با آنها به پارک برویم ، پول می خواهد؟ گاهی اوقات ما همه چیز را به پول ربط می دهیم؟ رفتن به کوه و طبیعت خرج زیادی ندارد. طبیعت در ذات انسان است و مشکل انسان این است که از طبیعت جدا شده است. گاهی فردی کنار چشمه نشسته ولی بجای گوش دادن به صدای چشمه به موسیقی جاز گوش می دهد. این خیلی بی سلیقگی است. کسی برای گوش دادن به موسیقی آب و باد، از شما پول نمی گیرید. الان ذائقه ها عوض شده است. الان اگر به بچه چیبس یا پفک یا پیتزا بدهید خوشحال می شود ولی اگر به او برگه ی آلو بدهید یا آبگوشت بدهید ،اصلا به آن توجه نمی کند. تفریحی که فرح یا شادی در انسان تولید کند نیاز به پول زیاد ندارد ولی ما آنرا سخت کرده ایم. باید به سرگرمی ها و تفریح ها به دید دیگری نگاه کنیم. برای بدست آوردن خیلی از چیزهایی که به ما فرح می دهند، نیازی به پول نیست.

پیامک -خانه ی ما سرد و بی روح است و ما به نرم افزارهای ارتباطی پناه برده ایم.

پیامک -من برای تکمیل کردن تنهایی خودم از این نرم افزارها استفاده می کنم با اینکه سن زیادی ندارم، خانواده ی گرمی ندارم بخصوص اینکه با مادرم رابطه ی خوبی ندارم. 

پیامک -همسرم به حدی سرد است که هیچ وقت از من سراغی نمی گیرد. از وقتی که این نرم افزارها آمده است سرگرم شده ام و کمتر غصه می خورم. هیچ وقت نتوانستم با او درد و دل کنم ولی بوسیله ی این نرم افزارها می توانم با دیگران درد و دل کنم. 

پیامک -در مورد خشونت مردان حرف بزنید .خشونت همیشه جسمی نیست مثل شوهر من که با خشونت روحی مرا آزار می دهد. اگر همسر آدم فرد خوبی باشد انسان خودش را به چیزی وابسته نمی کند، چه زن باشد چه مرد. 

پاسخ – تجربیات مثبت و منفی خودتان را در این مورد به ما بدهید .یکی از اصلی ترین دلایل ورود عده ای به نرم افزارهای جدید(بدون استفاده ی مفید) همین است یعنی فضاهای بسیاری از خانواده های ما فضای سرد و بی روح شده است. طبق آمار میانگین گفتگو در خانواده های ایرانی حدود 17 دقیقه است که بسیاری از این گفتگوها حرف های روزمره است. این آمار یک هشدار است یعنی ما با هم حرف نمی زنیم و به نیازهای روحی مان پاسخ نمی دهیم. بچه ها نیاز دارند که پدر و مادر با آنها حرف بزند، توجه کند و ابراز محبت کند. خانم ها به توجه و صحبت کردن با آقایان نیاز دارند. نرم افزارهای ارتباطی نمی تواند جایگزین این نیازها شود. ممکن است که این نرم افزارها برای ما مُسکن باشد ولی درد ما را دوا نمی کند. من با این مخالف هستم که کسی برای پر کردن خلأهای خانوادگی اش از این ابزارها استفاده کند. چون این کار خلأها را پر نمی کند بلکه دردسرهای دیگری ایجاد می کند. مثل ارتباط برقرار کردن انحرافی با دیگران .سردی محیط خانواده منجر به استفاده از اینها می شود و استفاده از اینها باعث سردتر شدن خانواده می شود. کسی که معتاد به این ارتباطات شود( بعضی ها همزمان با ده خانم ارتباط دارند) دیگر براحتی به محیط خانه راضی نمی شود. تصمیم بگیریم که نیاز خانواده و اطرافیان را در اولویت قرار بدهیم. تا زمینه ی استفاده از این نرم افزارها کم شود و طعم شیرین کنار هم بودن را بچشیم. 

پیامک-شما می گویید که دنیا پیشرفت نکند. 

پس نسبت به این نرم افزارها واقع بینانه فکر کنید و تجربیات خودتان را با ما در میان بگذارید.

پیرامون نرم افزارهای ارتباطی موبایل - 8.3.93

حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی

کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی

........................................

برنامه گلبرگ 8.3.93 - نرم افزارهای ارتباطی موبایل

 

پیامک –من یک پزشک هستم. همسرم تمام مدت که در خانه بود با این نرم افزارها سرگرم بود ولی با دیدن برنامه ی شما ،الان زمان کمتری را به این کار اختصاص می دهد. آرامش به خانه ی ما برگشته و همسرم زمان بیشتری را با بچه ها می گذراند .

پیامک – من دانشجوی دکترا هستم. گوشی موبایل من هیچ نرم افزاری ندارد حتی لمسی هم نیست و دوربین هم ندارد. هفت سال پیش آنرا به خاطر قبولی در کارشناسی هدیه گرفته ام و تابحال آنرا عوض نکرده ام. الان من و همسرم گوشی های مان را به داخل منزل نمی آوریم و در بیرون می گذاریم ، در نتیجه زندگی خوبی داریم.

سوال تلفنی –حرف هایی که کارشناس برنامه ی شما در مورد نرم افزارهای جدید می زند، چه معنایی دارد؟ آیا شما می خواهید جلوی وایبر،واتس آپ و ... را بگیرید؟ چرا شأن خودتان را پایین می آورید؟ آیا 85 درصد مردم دارند از این نرم افزارها، بد استفاده می کنند؟ این حرف ها چه معنایی دارد؟مردم چه استفاده ی بدی می کنند؟

سوال تلفنی –بیشتر کسانی که از این وسیله استفاده می کنند نسبت به آن تعصب خاصی دارند و دوست ندارند که بد آنرا بگویند. آنها باید واقع بین باشند. الان در واتس آپ ها چیزهایی رد و بدل می شود که ما را به وحشت انداخته است. استفاده از این نرم افزارها باید بصورت صحیح باشد. 

پیامک –الان گوشی موبایل ها از همه چیز بدتر است زیرا دست بچه ،پیرمرد، جوان و... دیده می شود و عکس های زشتی در آن دیده می شود که حتی ما نمی توانیم جلوی بچه های مان را بگیریم. 

پیامک –چرا همه دوست داریم نصیحت کنیم؟ چه نیازی است که بگویید ماهواره خوب است یا خیر؟ آیا می شود گفت که یک نوع گوشی خاصی به بازار بیاید زیرا گوشی موبایل وقت ما را می گیرد ؟

پیامک –من یک جوان سی ساله هستم. خانم من آنقدر با گوشی همراهش اس ام اس بازی می کند که از زندگی افتاده است. الان یک ماه است که او قهر کرده است زیرا به او گفته ام که این قدر که به گوشی ات اهمیت می دهی به ما هم اهمیت بده. گوشی همراه تاثیرات بدی دارد.

پیامک –من نرم افزارهایی را نصب کردم که بتوانم با پدر و مادرم که در شهرستان هستند صحبت کنم ولی نرم افزارهای دیگر خیلی بد است و من آنها را از گوشی ام پاک کرده ام. 

پاسخ – ما تشکر ویژه ای از منتقدین می کنیم. وقتی من وارد برنامه ی گلبرگ می شوم احساس می کنم که وارد یک خانواده ی بزرگ شده ام. ما حرف های موافق و مخالف را می شنویم تا به یک نتیجه برسیم. وقتی ما از بینندگان سوال کردیم که از نرم افزارهای موبایل چه مقدار استفاده ی مفید می شود، 85درصد بینندگان گفته اند :کم یا خیلی کم .پس این گناه ما نیست. این یک واقعیت است. این نظر بینندگان است. ما نمی گوییم که همه از این نرم افزارها استفاده ی بد می کنند. من در بین مردم هستم و با کسانی که از این نرم افزارها استفاده می کنند صحبت می کنم و به هیچ وجه به خودم اجازه نمی دهم که بگویم همه مردم از این نرم افزارها استفاده ی بد می کنند و حتی به خودم اجازه نمی دهم که بگویم همه ی مردم بصورت افراطی از آن استفاده می کنند. کسانی هستند که هم از نظر محتوا و هم از نظر اندازه ، حد را نگه می دارند ولی شما هم بپذیرید که همه از این نرم افزارها استفاده ی خوب نمی کنند. پیامک ها و تماس های تلفنی هم این را نشان می دهند که عده ای یا از نظر محتوا یا از نظر اندازه ،از این نرم افزارها استفاده ی مفید نمی کنند. ما نه می خواهیم و نه می توانیم جلوی این نرم افزارها را بگیریم،وظیفه ی ما این است که تذکر بدهیم و به مردم بگوییم :عمر، زندگی ، جوانی ،همسر و دین تان را بخاطر استفاده ی نادرست از این نرم افزارها، فدا نکنید. نصیحت کار بدی نیست. خدا در قرآن به پیامبر فرمود: نصیحت کن . پس نصیحت فایده دارد.

پیامک –واقعا این گوشی ها خانمانسوز هستند . من خانمی 23 ساله هستم که با مرد غریبه ای صحبت می کردم ولی الان به او گفته ام که من شوهر دارم و نمی خواهم به شوهرم خیانت کنم. با کمک برنامه ی شما به این نتیجه رسیدم. 

پیامک –ما یک زوج دانشجوی فوق لیسانس هستیم و گوشی هر دوی ما ساده است و هیچ مشکلی نداریم. از نظر تکنولوژی هم می توانیم کارمان را با یک لب تاپ مدل پایین به انجام برسانیم. 

پاسخ –من از تفکری در جامعه ی خودمان ناراحت هستم. قسمت قابل توجهی از خریدهای این چنینی ما بخاطر تعریف نادرست از شخصیت اجتماعی و فضاها جا افتاده است. مدل گوشی بالاتر نشان دهنده ی شخصیت بالاتر است یا حداقل این است که من فکر می کنم که وقتی دیگران مدل گوشی مرا ببینند، امکانات و مارک آنرا ببینند ،احساس می کنم که شخصیتم بزرگ شده است و دیگران باید به من احترام بگذارند. وقتی مدل ماشین یا لب تاپ ما بالا می رود ،احساس می کنیم که از همه جلوتر هستیم. این آزار دهنده است. کسی که شخصیت خودش را این طور می سنجد ،بشدت در زندگی اش دچار مشکل می شود و تا وقتی این معیار را از زندگی اش برندارد فکر نمی کنم که بتواند از عمرش ،استفاده ی درست بکند. 

پیامک-پسرخاله ی من رتبه ی دویست کنکور بود و الان دندانپزشک است ولی باورم نمی شود که اصلا این نرم افزارها را نمی شناسد و گوشی قدیمی دارد. 

پیامک –چقدر معنای پیشرفت بشری حقیر شده است که حرام کردن وقت با نرم افزارهای سرگرم کننده و ماهواره نشانه ی پیشرفت است. اگر دانشمندان هم فقط به فکر سرگرم کردن بودند، بشرهیچ وقت به علوم پزشکی و اکتشافات جدید دست پیدا نمی کرد. 

پیامک-من دانش آموز سال دوم دبیرستان هستم. و در بیشتر این نرم افزارها ثبت نام داشتم ولی وقتی دیدم که دارم از درسم فاصله می گیرم همه ی آنها را حذف کردم و به همه هم، می گویم که به اندازه از آنها استفاده کنند. 

سوال تلفنی – پسر من وقتی به خانه می آید تا زمانی که می رود سرگرم بازی کردن با گوشی همراهش است. اصلا به من که مادرش هستم توجهی نمی کند و تا نصف شب هم می نشیند، بعد می خوابد و صبح به سرکار می رود. 

سوال تلفنی –من یک خانم هستم. گاهی وقتی که بیرون می روم می بینم که دوتا آقا گوشی هایشان را به یکدیگر نشان می دهند و می خندند ، احساس شرم می کنم. چرا این گوشی ها وارد کشور اسلامی می شود؟ من که یک پسر بیست ساله دارم نمی توانم بگویم که این را نخر. الان این گوشی ها برای خانم ها کلاس شده یعنی هرچه گوشی ها بزرگتر باشد باکلاس تر است. 

پیامک -من یک پسر سیزده ساله هستم. و عاشق بازی ها رایانه ای هستم. این نرم افزارها برای بعضی ها خیلی لازم است و برای بعضی ها لازم نیست. 

پیامک –من یکسال است که عقد کرده ام و بخاطر مسائلی مثل برنامه های اجتماعی و نرم افزارهایی که در گوشی همراه نصب می شود با شوهرم به مشکل برخورده ام زیرا مدام سرش در گوشی اش است و اصلا به من توجهی نمی کند، به حدی اینکارها روی من تاثیر گذاشته که می خواهم از ایشان جدا شوم .

پیامک –من این نرم افزارها را روی گوشی ام نصب نکرده ام و شاید اگر برنامه ی شما نبود باز هم آنها را نصب نمی کردم ولی برنامه ی شما به من آگاهی داد که اینها را بشناسم و گرفتار آنها نشوم. 

پیامک -دیروز یکساعت اینترنتم قطع شد. رفتم با خانواده ام آشنا شدم، آدم های خیلی خوبی بودند. 

پیامک –ماشین هم تصادف می کند، پس آیا نباید سوار آن بشویم؟ چرا همیشه چیزهای بد را می گویید؟

پاسخ – ما نمی گوییم که باید اصل نرم افزارها حذف شود. بلکه می گوییم: استفاده ی مفید از هر چیزی منوط به دو نکته است . نکته ی اول اینکه محتوای خوبی برای ارتباط به این آنها تزریق کنیم و نکته ی دوم اینکه اندازه و حد را نگه داریم و افراط نکنیم. 

بعضی از مسائل جزو ضرورت زندگی ماست و ما نمی توانیم از آن فرار کنیم. در رانندگی تصادف می شود و سالیانه چندین هزار نفر کشته می شوند و تعدادی مجروح می شوند ولی ما نمی توانیم ماشین را از زندگی مان حذف کنیم. الان ماشین برای رفت و آمد ضروری است. الان نرم افزاهای گوشی همراه در چند تا زندگی ضرورت شده است؟ بعضی از خواهر و برادرها از یک اتاق به اتاق کناری با این نرم افزارها ارتباطی گوشی همراه صحبت می کنند، آیا این ضرورت است؟ پس در خیلی از زندگی ها اینها ضرورت نشده است. چند درصد این استفاده ها مفید است؟ بعضی از استفاده ها ضروری نیست ولی مفید است. و ما مفید بودن آنرا انکار نمی کنیم. یک ناخدا و جمعی از پزشکان پیامک زدند که ما یک ارتباط مفید با این نرم افزارها تشکیل داده ایم. اگر ما استفاده ی مفیدی از آنها می کنیم معنایش این نیست که همه ی مردم استفاده ی مفید می کنند. کسانی که نیاز به این نرم افزارها ندارند ،چرا سراغ آنها می روند؟ همین ماشینی که ضرورت است، ما اجازه نمی دهیم که یک بچه سیزده ساله سوار آن بشود و رانندگی کند. می گوییم که باید آموزش های لازم دیده شود. و باید به سن قابل قبولی برسد. حتی اگر امروز اعلام کنند که هر کس می تواند سوار ماشین بشود و هر کجا دلش می خواهد رانندگی کند، شما به آن اعتراض می کنید. وظیفه ی این برنامه آموزش دادن است. این نرم افزارها این طور نیست که همه ی آنها مفید باشد و هر اندازه که با آن کار کنید، مفید باشد. دلیل ضرورت گفتن آنها هم این است که بعضی ها وقتی اینها را شنیدند متوجه اشتباه شان شدند. برنامه ی ما برنامه ی قیم مآبی نیست که خودش را قیم مردم بداند و به مردم دستور بدهد که چکاری را بکنند و چه کاری را نکنند. 

اینکه می گوییم :باید محدودیتی برای محتوا و اندازه قائل بشویم یک جمله قبول شده ای در دنیاست. همسر رئیس جمهور امریکا با شبکه ای بی سی مصاحبه کرده بود. میشل اوباما همسر رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه ای با مجری معروف شبکه ی تلویزیونی ای بی سی از مخالفت خود با شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک خبر داد و تاکید کرد : هنوز نمی خواهد دختران جوانش در شبکه ی اجتماعی صفحه ی شخصی داشته باشند .میشل اوباما در پاسخ به این سوال مجری در مورد دسترسی دخترانش به شبکه ی اجتماعی گفت: من هنوز به استفاده ی جوانان از فیس بوک اعتقادی ندارم مخصوصا دخترانم. ایشان گفت: ساشا دوازده ساله هنوز آنقدر بزرگ نشده است تا در یک شبکه ی اجتماعی صفحه ی شخصی داشته باشد و مالیا دختر پانزده ساله ی رئیس جمهور امریکا نیز هنوز دسترسی محدودی به شبکه های اجتماعی دارد.

پس آنها برای ما و فرزندان مان غذاهایی را پخته اند ولی خودشان براحتی فرزندان شان را سر این سفره نمی گذارند زیرا از مضرات آن خبر دارند. پس ما هم به مردم آگاهی می دهیم که اجازه ندهند فرزندان شان بدون محدودیت و درهر سنی وارد این شبکه های اجتماعی بشوند. 

سوال تلفنی-من گوشی همراه دارم ولی خانواده ام طوری با من رفتار می کنند که من از آن متنفر شده ام زیرا تا آنها گوشی را دست من می بینند فکر می کنند که من دارم بازی می کنم در صورتی که این طورنیست. من در اول دبیرستان افت تحصیلی داشتم که آنرا گردن گوشی می اندازند.

سوال تلفنی –شوهر من در گوشی اش یکسری برنامه دارد. ماهواره تماشا نمی کند ولی روزها و شب هایش را با گوشی اش می گذراند. شب ها دیر می خوابد.من نمی دانم چطور باید به شوهرم بگویم که این کار به رابطه ی زن و شوهری و زندگی مان لطمه وارد می کند و عشق را از زندگی مان دور می کند.

سوال تلفنی –همسر من چند وقتی است که خیلی بی عاطفه و سرد شده است و از اینکه من به طرف موبایل و کیفش بروم وحشت دارد. من چطور می توانم بفهمم که او با زن دیگری در ارتباط است و اگر زمانی این موضوع را بفهمم، بهترین تصمیم چیست؟

سوال تلفنی- شوهر من از برنامه ای موبایل استفاده می کند و از این طریق با چند خانم دوست شده است. من چکارکنم که وابستگی او به آنها کمتر شود و به طرف خانواده اش بیاید؟ 

سوال تلفنی-در مورد خانواده هایی که نسبت به گوشی حساس هستند و می گویند که امواج دارد صحبت کنید. زیرا حساسیت آنها باعث می شود که بچه ها یواشکی گوشی تهیه کنند. ما فقط می خواهیم یک موبایل ساده داشته باشیم.

سوال تلفنی-دوست من دختر پاکی است ولی از وقتی که نرم افزارهای ارتباطی در گوشی اش نصب کرده است کمی بی حیا شده و از راه به در شده است.چون او به حرف من گوش می دهد، می خواهم به او کمک کنم. حیف است که هدر برود. 

سوال تلفنی-همسر من 28 سال دارد . از زمانی که ازدواج کرده ام می بینم که ایشان تا نیمه شب بیدار است و با لب تاپ سرگرم است .خیلی با او صحبت کردم که به او بفهمانم که این بازی ها برای او ضرر دارد. من لب تاپ را هووی خودم می دانم. او بدون من می تواند زندگی کند ولی بدون لب تاپ نمی تواند زندگی کند. 

پاسخ –هر معضلی که درخانه پیش می آید مثل کم توجهی همسر،قدم اول این است که ما نقش خودمان را در این معضل پیدا کنیم. همسرم به من توجه نمی کند و دائم سرش درگوشی است و با جنس های مخالف ارتباط برقرار می کند،شما بعنوان همسر چه نقشی دراین رابطه دارید؟ آیا شما وظایف تان را کامل انجام داده ادید؟ آیا مسائل ارتباطی تان را انجام داده اید ؟ آیا مسائل عاطفی را رعایت کرده اید؟ آیا درخانه با خوش اخلاقی و محبت از همسرتان استقبال کرده اید ؟ آیا به نیازهای شوهرتان طوری پاسخ داده اید که او نیازهایش را در فضای مجازی نبیند؟ پاسخ این سوال ها قابل تأمل است و باید روی آن فکر کنیم. پس در قدم اول ما نقش خودمان را پیدا کنیم یعنی اگر نفش منفی است به نقش مثبت تبدیل کنیم و اگر نقش مثبت بوده آنرا تقویت کنیم تا زمینه برای گفتگو فراهم شود و بعد در مورد ضررهای خانواده صحبت کنیم. 

به آقایان می گوییم که اگر دین ندارید آزاده باشید این ارتباطات به خانواده خودتان و دیگران لطمه می زند. این خیلی بی انصافی است. 

پیامک –این قدر از وسایل ارتباطی گله نکنید. زیرا والدین ما این برنامه ها را می بینند و اجازه نمی دهند که ما از آنها استفاده کنیم. 

پیامک -من نوجوان 18 ساله ای هستم که مادرم برنامه ی شما را دید و بی دلیل به من شکاک شد. 

پاسخ – ما دوست نداریم که چنین اتفاقی در خانواده ی گلبرگ بیفتد. بعضی ها معتقد هستند که صحبت کردن در مورد استفاده از این نرم افزارها ضرورتی ندارد. اگر شما احساس می کنید که این برنامه ها برای شما قابل استفاده نیست و موضع روز نیست برای ما بنویسید تا براساس آن تصمیم بگیریم.

پدر و مادرها، من به شما حق نظارت می دهد. قانون تربیت این حق را به شما می دهد ولی این قانون تکالیفی را هم برعهده ی شما گذاشته است. دو تا تکلیف مهم وجود دارد که اگر اینها خوب انجام بگیرد، اتفاقات خوبی بین پدر و مادر و بچه ها می افتد. اولین وظیفه ی شما محبت است. بچه ها باید مورد محبت قرار بگیرند و در آغوش گرفته شوند. بچه ها اینها را کم می بینند زیرا پدر و مادر مشغول کار خودشان هستند. محبت چند نتیجه دارد: تحمل بچه ها را در سختی های زندگی بالا می برد، بچه ها را در مسیر زندگی با شما هم جهت می کند. بچه ها دوست دارند که با شما هم جهت بشوند. انسان دوست دارد با کسی که دوست دارد، همنشین شود. در روایت داریم :هر کسی مسیر دوستش را انتخاب می کند. وقتی شما به بچه های تان محبت رفتاری و گفتاری می کنید ،آنها دوست دارند که به حرف شما گوش بدهند و شما را ناراحت نکنند. محبت باعث می شود که بچه از انحراف مصون بماند. محبت یک خویشتن داری درونی می آورد . این اولین تکلیف پدر و مادر است. پدر و مادری که محبت نمی کند نباید انتظار داشته باشد که فرزندش در مسیر او قرار بگیرد. وظیفه ی بعدی پدر و مادر، احترام به شخصیت بچه هاست. آنها باید در زندگی، بزرگ دیده شوند و احساس کنند که قابل توجه و قابل احترام هستند. وقتی بچه ها چیزی دارند که در زندگی احساس می کنند آنرا از دست می دهند، به رفتارهای شان حساس می شوند. وقتی انحرافات شخصیت آنها را در خانه خراب می کند، سعی می کنند که آن کار را انجام ندهند. 

وقتی شما در برخورد با آنها القا کنید که تو عزیز نیستی ،شخصیت نداری و قابل احترام نیستی، فرزند هم به رفتارهای خودش بی قید می شود. پدر و مادر تا چه زمانی می خواهد بالای سر فرزندش باشد و نظارت کند؟ با محبت و احترام یک خانه در دل فرزندتان بسازید تا هر زمان و هر کجا که باشید از درون بر آنها نظارت کنید زیرا با این خانه، بچه ها همیشه شما را در کنارشان احساس می کنند و سعی می کنند طوری رفتار کنند که با شأن و شخصیت خانوادگی شان همراه باشد .زمانی که شما فقط به نظارت فیزیک بسنده می کنید، بچه ها فکر می کنند که پدر و مادر با تحکم و خشونت می خواهند آن طوری که می خواهند بچه ها را تربیت کنند (تربیت خودخواهانه)به همین دلیل بچه ها به دستورات پدر و مادرهایی که به اندازه ی نیاز به بچه ها محبت نمی کنند و به اندازه ی نیاز احترام نمی گذارند، بعنوان دستورات خودخواهانه نگاه می کنند و از آنها فراری هستند. و این تصویر نمی گذارد که آنها با دل و جان به حرف های آنها گوش بدهند. از طرفی پدر و مادری که محبت می کند و احترام می گذارد، اعتماد را جلب می کند .با حرف زدن نمی توان اعتماد را جلب کرد. وقتی شما اعتماد را جلب کردید، می توانید دلیل محدودیت و حساسیت را به فرزندتان بگویید و به آنها آگاهی و آموزش دهید. اگر شما این کار را بکنید، برای فرزندتان یک مصونیت ویژه ای ایجاد کرده اید.

بچه های عزیز که فکر می کنید ما پدر و مادر شما را حساس کرده ایم، بدانید که ما خودمان دوران نوجوانی را سپری کرده ایم. دوران نوجوانی دو ویژگی دارد :پاکی و صداقت .نوجوانان صداقت دارند و به همه خوش بین هستند ولی وقتی این صداقت در کنار ویژگی قرار می گیرد مشکل تولید می کند .این ویژگی خامی و ناپختگی و بی تجربگی است.اینها عیب نوجوان نیست بلکه ویژگی سن شان است.وقتی پاکی و صداقت شما درکنار خامی قرار می گیرد ،ضرورت نظارت بزرگتر بر شما را فراهم می کند. بزرگتری که شما را دوست دارد و خیر و صلاح شما را می خواهد. ممکن است که این بزرگتر بخاطر بدسلیقگی بخواهد با تندی بر شما نظارت کند . این خشونت و تندی باید به احترام تبدیل شود . اگر این بزرگتر با تندی و خشونت با شما برخورد می کند،( با شیوه ی بدی با شما برخورد می کند) ولی عمر شما را برای شما می خرد. و نوجوانی تان را ذخیره می کند تا جوانی خوبی را تجربه کنید. تا بهترین استفاده را از عمرتان بکنید. اگر شما منطقی فکر کنید که پدر و مادرها نگران شما هستند نه خودشان،نه تنها به این نظارت ها حق می دهید بلکه آنرا مطالبه می کنید. یعنی از پدر و مادر می خواهید که بر شما نظارت کند. جوانی و نوجوانی گل عمر انسان است. اگر از این جوانی استفاده کردید می توانید آینده ی خوبی داشته باشید . خیلی از بزرگترها آرزو می کنند که ای کاش در دوران نوجوانی شان بزرگتری بود تا آنها را راهنمایی می کرد تا آنها از نوجوانی شان بهتر استفاده کنند. اگر شما از نوجوانی تان استفاده ی خوب کنید آینده ی خوبی در انتظار شما خواهد بود. شما به کمک بزرگتر ها و اساتید یک برنامه ی مفید برای خودتان بریزید که یک قسمت آن مطالعه و یک قسمت آن بازی های فعال باشد. بچه ها باید تخلیه بشوند. وقتی بچه ها پای تلویزیون و برنامه های بازی رایانه ای می نشینند انرژی شان تخلیه نمی شود و دنیایی از مشکلات برایشان درست می شود. کارهای مفیدی وجود دارد که هم به جسم و هم به روح شما کمک می کند.والدینی که نظارت های خشن و تند دارند با بچه هایشان آشتی کنند تا زندگی خوب با بچه های خوب داشته باشند. ما باید خویشتن داری درونی را در بچه های مان تقویت کنیم. تنها بسنده کردن به نظارت فیزیکی قطعا پاسخ نخواهد دارد. 

پیامک –الان موقع امتحانات است .چون این نرم افزارها روی گوشی من نصب است نمی توانم به درسم رسیدگی کنم. وقتی به خانه می آیم گاهی تا نصف شب درحال چت کردن هستم .به پدر و مادرها بگویید که حواس شان به ما باشد.

پیامک –من از پدر و مادرم تشکر می کنم و اگر دست آنها را شبانه روز ببوسم، کم است زیرا من گوشی ندارم و اگر کاری داشته باشم از گوشی مادرم استفاده می کنم و پیشرفت هایم را مدیون سخت گیری های مادرم می دانم.

پیرامون نرم افزارهای ارتباطی موبایل - 22.3.93

حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی

کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی

........................................

برنامه گلبرگ 22.3.93 - نرم افزارهای ارتباطی موبایل

 

پیامک -من دوازده سال است که تلویزیون ایران را تماشا نمی کنم ولی وقتی امروز می بینم که مردم راحت به برنامه ها انتقاد می کنند لذت می برم که صدای منتقد در تلویزیون ایران شنیده می شود. شاید من برنامه ی شما را نگاه نکنم ولی وظیفه ی ادبی خودم دیدم که از شما تشکر کنم. 

سوال تلفنی –من یک مادر هستم. ما متاسفم هستیم که جوانان ،چطور نادرست از برنامه های ارتباطی گوشی همراه استفاده می کنند .این برنامه بطور کلی در مورد نرم افزارهای گوشی همراه صحبت می کند و می گوید که باید از آنها درست استفاده کرد.

سوال تلفنی –من معاون پرورشی یکی از مدارس راهنمایی در شیراز هستم. بعضی دوستان گفته بودند که چرا شما در مورد نرم افزارهای گوشی همراه صحبت می کنید و چرا ما نباید از آنها استفاده کنیم، من از نزدیک با این موضوع درگیر هستم و شاهدم که چه بلاهایی بر سر دانش آموزان با این برنامه ها(واتس آپ، وی چت و نرم افزارهای ارتباط جمعی دیگر) می آید. و می بینم که با چه معضلاتی درگیر می شوند.

سوال تلفنی- آقایی که به برنامه انتقاد کردند باید اول برنامه را گوش بدهند که می گوید استفاده ی بیش از حد از این برنامه ها درست نیست .چه استفاده ی درست ،چه استفاده ی غلط . استفاده ی صحیح بیش از حد هم برای خانواده مخرب است.

سوال تلفنی- من یکی از نیروهای انتظامی شهر تهران هستم. ما عادت کرده ایم که خودمان همه چیز را تجربه کنیم نه اینکه از تجربیات دیگران استفاده کنیم. ای کاش کسانی که به این بحث اعتراض دارند یک روز به کلانتری می آمدند و از نزدیک معضلاتی که این برنامه های نرم افزاری برای مردم بخصوص زوج های جوان درست کرده است آشنا می شدند.

سوال تلفنی – وقتی هنوز فرهنگ استفاده از برنامه های واتس آپ و وی چت را یاد نگرفته ایم باید آنرا برای ما توضیح بدهند. وقتی چند نوجوان از طریق برنامه ی واتس آپ ،چیزهای زشت را انتقال می دهند، باید چند بزرگتر این برنامه ها را برای آنها توضیح بدهند تا آنها بهتر متوجه شوند.نصیحت کردن هم اشکالی ندارد.

سوال تلفنی –آقایی که به این بحث(استفاده از برنامه های نرم افزاری گوشی همراه) اعتراض کرده اند مگر در این جامعه زندگی نمی کنند و متوجه نیستند که چه بلایی دارد سر مردم می آید؟

سوال تلفنی –توهین به یک برنامه ی مذهبی، توهین به مردم ایران است. استفاده ی درست از واتس آپ چیست؟ آیا گرفتن عکس از دیگران و فیلم های مبتذل ؟؟؟ واقعا ما اینها را نمی فهمیم.

سوال تلفنی-آقایی که به این بحث اعتراض داشت حتما مبتلا به این معضلات نشده است. اگر دختر ایشان از صبح تا شب با گوشی سرگرم بود و در حال پیامک زدن بود، این آقا هیچ وقت معترض به این بحث نمی شد و عصبانی هم نمی شد. کسانی که خانواده شان مبتلا به این مشکلات نشده اند،نمی توانند این موضوعات را درک کنند.

سوال تلفنی-این آقا خودش فکر می کند که می تواند خودش را کنترل کند ولی وقتی به خیابان ها بیایید و ببینید که گوشی همراه دست بچه های ابتدایی است و چه کارهای افتضاحی می کنند، آن وقت حساسیت این موضوع را متوجه می شوید. عده ی کمی هستند که این گوشی ها را کنترل می کنند. 

سوال- نظر شما در مورد برنامه های ارتباطی نرم افزاری گوشی همراه چیست؟

پاسخ –ما در مورد اصل این برنامه ها حرفی نداریم. ولی استفاده از هر نرم افزارهای ارتباطی دو تا ویژگی دارد: استفاده از محتوای مفید و نگه داشتن اندازه ی استفاده. ممکن است که محتوایی صددرصد دینی باشد، ولی این دلیل نمی شود که ما بخاطر استفاده ی بیش از حد از آنها، از برنامه ی اصلی زندگی مان غافل بشویم یعنی از همسر، فرزندان ،پدر و مادر و کارهایی که در زندگی بعنوان یک انسان مسلمان باید انجام بدهیم. ما نباید تحت الشعاع این برنامه ها بشویم . نتیجه ی محتوای مفید و اندازه ی متعادل می شود استفاده ی خوب از یک برنامه ی نرم افزاری.

خِیر این نرم افزارهای ارتباطی این است که ارتباطات ما را بیشتر کرده است .مثلا فردی منزلش در کرج است و دایی اش در تهران است و با این ارتباط مجازی بجای هفته ای یک بار،هر روز با دایی اش ارتباط برقرار می کند و او را می بیند .مقایسه ارتباط چهره به چهره حقیقی با ارتباط مجازی ،باعث شده که یک اعتماد ویژه ای به این ارتباط مجازی بشود. از نگاه علم ارتباطات مقایسه این دو ارتباط حقیقی هفته ای و روزانه غیر قابل قیاس است. اثر روانی که دیدار چهره به چهره دارد با اثری که ارتباط مجازی می گذارد قابل مقایسه است؟

سوال- آقای دکتر ساعی، نظر شما در مورد برنامه های ارتباطی نرم افزاری گوشی همراه چیست؟ 

پاسخ- کسی که بتواند اندازه نگه دارد خودبخود به طرف محتوای مناسب هم می رود. در حوزه ارتباطات اجتماعی بحثی بنام سبد مصرف رسانه ای داریم یعنی انسان نیاز به انواع و اقسام ارتباطات دارد یعنی سبدی از ارتباطات. اگر فرد روی یک حوزه ی مشخصی تاکید کند و از حوزه های دیگر ارتباطات چشم پوشی کند، این باعث ضررهای روحی و روانی برای فرد می شود. شاید بتوان گفت که سبد مصرف رسانه ای را از حوزه ی سبد مصرف غذایی گرفته اند. در آنجا ما یک هرم غذایی با چند گروه مواد غذایی مختلف داریم که باید از این چند گروه مواد غذایی استفاده ی کنیم. مثلا اگر فردی فقط گروه غلات را مصرف کند و گروه های غذایی دیگر را مصرف نکند،این فرد بیمار می شود. یا اینکه فرد از گروه گوشت و پروتئین ها استفاده کند ولی از بقیه ی گروه ها استفاده نکند، این فرد بیمار می شود. در حوزه ی ارتباطات هم همین طور است .هر فردی باید یک سبد ارتباطی برای خودش تعریف کند و اگر مدیریت ارتباطات را روی خودش نداشته باشد، دچار آسیب می شود. یکی از انواع این ارتباطات ،ارتباط با خود است که ما کمتر روی آن فکر می کنیم. یعنی شما در روز وقتی را برای خودتان بگذارید که با خودتان تنها باشید و راجع به خودتان فکر کنید. وقتی انسان به کارهای خودش فکر می کند ،یکسری سیگنال هایی در سیستم عصبی اش ایجاد می شود و یکسری هورمون هایی در بدنش ترشح می شود که در ارتباط با دیگران این اتفاقات ایجاد نمی شود ،پس ارتباط با خود لازم است. معضل اصلی ما این است که وقتی بخشی از ارتباطات ما پُررنگ می شود، بخش دیگر ارتباطات ما کاهش پیدا می کند. در حوزه روانشناسی و علوم ارتباطات نظریه ای بنام ترکیبات تحصیلی داریم: بچه ای که در کودکی مجذوب فضای مجازی شده است و با انسانها گفتگو نمی کند، اگر این شرایط ادامه پیدا کند. مثلا ده سال ،کار به جایی می رسد که فرد براحتی نمی تواند مجاز و حقیقت را از هم تشخیص بدهد و در موارد وخیم این بیماری ،مثلا بچه ی چهارده ساله ای خودش را از پشت بام پرت می کند و فکر می کند که الان پرواز می کند. چون این بچه تجربه ی اولیه اش مجازی بوده ،نوع مواجه با مسائل هم مجازی است. 

اگر کسی یک سال تحت تاثیر این فضا قرار بگیرد ، ممکن است که آسیب روانی آن کم باشد. ولی در زندگی هایی که کلاً این ارتباطات واقعی حذف می شود( در زندگی هایی که یک کودک قبل از اینکه تجربیاتی از زندگی واقع داشته باشد تجربیاتی از زندگی مجاز دارد، قبل از اینکه یک انسان واقعی را ببیند و با آن ارتباط داشته باشد یا قبل از اینکه با یک کودک بازی واقعی کند) و این ارتباطات به مدت ده سال ادامه پیدا می کند ،درکی که این کودک از یک انسان دارد با درکی که کودک معمولی از یک انسان دارد فرق می کند. طبق آمار، افرادی که از رسانه های جدید بیشتر مصرف می کنند، برخلاف تصور موجود، سرمایه ی فرهنگی شان(حوزه روابط ارتباطات را به تغییراتی در عالم بیرون تبدیل کند) کمتر از کسانی است که از این رسانه کمتر استفاده می کنند. زیرا این فرد تجربه ی ارتباط واقعی را ندارد و زمانی که می خواهد ارتباط واقعی را برقرار کند، توانایی این کار را ندارد. 

سوال تلفنی –بخاطر استفاده ی بیش از حد از وایبر، همسرم در روز زن از من خواست که این برنامه را از روی تبلت حذف کنم و من هم این کار را کردم. الان من وقت بیشتری برای همسر و فرزندم می گذارم.

سوال تلفنی-من استاد دانشگاه هستم. روزی داشتم با گوشی ام صحبت می کردم که دیدم نوه ی خردسال من با شیرین زبانی گفت که پدر این گوشی را در سطل آشغال بینداز و با من بازی کن. منقلب شدم و دیگر وقت زیادی را صرف موبایل نمی کنم.

پاسخ – وقتی این مشکلات برای بچه ای پیش می آید من احساس درد می کنم. زیرا بچه ها پاک و معصوم هستند. اگر بچه ها در خانواده ها نبودند خیلی بلاها سرخانواده ها می آمد زیرا آنها بی دفاع و معصوم هستند. گاهی اوقات بقدری این نرم افزارها بر ما سیطره پیدا می کنند که انسانیت ما را زیر سوال می برند. پدر یا مادری که به نیاز بچه ی سه ساله اش توجه نمی کند و حتی التماس های بچه ،نق زدن محسوب بشود، این نشان می دهد که آنها دارند از انسانیت شان فاصله می گیرند. این توجه برای کسانی که تقیدات مذهبی هم ندارند مهم است. 

سوال تلفنی –من برنامه های نرم افزاری را در گوشی ام داشتم ولی وقتی دیدم که اینها وقت مرا می گیرد و از خانواده ام دور می کند ،آنها را از گوشی ام حذف کردم.

سوال تلفنی-نرم افزارهایی که در گوشی نصب می شود باعث اختلاف خانواده ها می شود.

سوال تلفنی-من و خانمم همیشه سرمان در گوشی موبایل است و این باعث اختلاف شده است.

سوال تلفنی-پشت این نرم افزارها سیاست غرب پنهان است .جوانی که می خواهد تفکر کند، درس بخواند و در زندگی موفق باشد، با این نرم افزاها وقت و عمرش را حرام می کند. من 26 سال دارم و عمرم حرام شده است.

سوال تلفنی-همسرم خیلی از این نرم افزارهای گوشی همراه استفاده می کند و مدام سرش در گوشی اش است. من باید چکار کنم؟

پاسخ – در هر معضل خانوادگی که پیش می آید اول خودمان را محاکمه کنیم یعنی ببینیم نقش ما بعنوان یک همسر، پدر یا مادر یا فرزند در بوجود آمدن مشکل چقدر است ؟گاهی اوقات ما دیگران را مقصر می دانیم، محکوم می کنیم و مجرم صددرصد می دانیم و اندازه ی تقصیر خودمان را پیدا نمی کنیم. درست است که استفاده از نرم افزارهای بیش از حد گوشی همراه باعث سرد شدن فضای خانه می شود ولی می توانیم از این زاویه به آن نگاه کنیم که سردی موجود در خانواده، باعث گرایش اعضای خانواده به روابط مجازی می شود. وقتی محبت و احترام کم می شود ،گفتگوهای عاطفی و جدی کم می شود و گفتگوهای حول مسائل روزمره و دعواها می شود، اینها باعث سردی در خانواده می شود. نیازهایی در وجود انسان است که در روابط خانوادگی به آن پاسخ داده می شود و الان که بستری دیگری برای پاسخ دادن به این نیازها وجود دارد(فضای مجازی )،با ارزان ترین قیمت و بیشترین وسعت ،اعضای خانواده به آن سمت گرایش پیدا می کنند. البته می گویند که در گذشته هم همسرها باهم اختلاف داشتند و والدین با فرزندان دعوا می کردند ولی این مشکلات پیش نمی آمد زیرا آن زمان بسترها به این راحتی فراهم نبود. در قدیم شاید در محله ها یک یا دو خانواده تلفن ثابت داشتند و تلفن عمومی کاربرد فراوانی داشت. در قدیم وجود روابط سرد منتهی به این مشکلات نمی شد ولی الان اگر نیاز همسر یا فرزند در خانواده پاسخ داده نشود نیاز آنها در فضای مجازی پاسخ داده می شود .در ضمن استفاده از این فضا و ارتباطات ،نیازی به سواد خاصی ندارد. پس اول نقش خودمان را در معضل پیدا می کنیم و آنرا اصلاح می کنیم. اگر همسر شما به شما کم محلی می کند، شما این کار را نکنید. هرچقدر شما در اینجا کم بگذارید ، همسرتان را به سمت فضای مجازی هُل داده اید.

دیگر اینکه اگر می توانید فضای ارتباطی خودتان و همسرتان را با خانواده ای که هنر استفاده از این فضای مجازی را دارند ،بوجود بیاورید که این بسیار موثر است. یعنی یک الگوی خارج از خانواده. این مسائل این قدر زیاد شده که گاهی همسر ما الگویی خارج از اینها ندیده یعنی هر کجا رفته، گوشی موبایل دست شان بوده و با این نرم افزارها کار می کردند. ولی اگر شما چند الگو پیدا کنید،این باعث می شود که همسرتان انگیزه پیدا کند که کمتر از این نرم افزارها استفاده کند. 

اگر روابط شما درخانواده مسالمت آمیز باشد گفتگوی شما هم نتیجه می دهد. گاهی اوقات ما در گفتگوها از نیاز خودمان می گوییم ولی همسرمان متوجه نمی شود یا انگیزه ی عمل پیدا نمی کند. چون این توقعات را در فضای تنش آلود می گوییم. در داد و بیداد و اعتراض ، اثر کلام متمایل به صفر می شود. اگر روابط محبت آمیز باشد انسان منطقی می تواند صحبت کند یا نامه ای برای همسر بنویسد که من تو را خیلی دوست دارم و در زندگی با تو شریک هستم ولی فکر می کنم که تلفن همراه تو رقیب محبتی من شده است یعنی محبت تو خرج من و تلفن همراه می شود. من به تو نیاز دارم. بعضی ها غرورشان اجازه نمی دهد که به همسرشان ابراز نیاز کنند. ابراز نیاز به انسان یک حس لذت می دهد زیرا انسان احساس مفید بودن می کند که بتواند نیاز همسرش را برآورده کند. پس در نامه می توان خلأ محبت همسر را نوشت .

خیلی از افراد بخاطر فضای غیر اخلاقی فضای مجازی، جذب آن می شوند، بعضی ازعکس ها یا فیلم هایی که گذاشته می شود. در اینجا فرد باید طعم معنویات و با خدا بودن را چشیده باشد تا بتواند با اینها مقابله و مبارزه کند. به همسرتان کمک کنید که طعم معنویت را بچشد. اگر می خواهید همسرتان طعم معنویت را بچشد ارتباط معنوی خودتان را با خدا و اهل بیت قویتر کنید. هر چقدر شما معنویت بیشتری را با خوش اخلاقی ،مهربانی، گذشت ، تواضع، سحر خیزی و انس با قرآن ایجاد کنید، معنویت همسر شما هم زیاد می شود. امام صادق(ع) می فرماید: ای مُفضل، به شیعیان ما بگو که مردم را به سمت ما دعوت کنند با دوری جستن از گناه و معصیت و با تبعیت از رضای الهی . هر وقت شیعیان این طور شدند مردم به سمت ما می آیند. رضای الهی این است که حتی اگر همسر شما به شما محبت نمی کند شما به او محبت کنید. شما با خدا معامله کنید. پس ما باید معنویت را به همسرمان بچشانیم تا بتوانیم او را از فضای مجازی دور کنیم. 

سوال تلفنی –آیا همه چیز ما درست شده که آقایان در مورد واتس آپ و ... صحبت می کنند ؟ از کارشناس برنامه بپرسید که ایشان خودشان از این برنامه ها استفاده می کنند یا خیر؟

پاسخ – من نیازی به استفاده از این نرم افزارها ندارم ولی بخاطر اینکه می خواستم در این مورد تحقیق بکنم اکثر این برنامه ها را یک بار در گوشی ام نصب کرده ام و با آنها کار کرده ام و تجربه کرده ام .ولی الان نیازی به آنها ندارم و از آنها استفاده نمی کنم. 

سوال تلفنی –من تمام این برنامه ها را در گوشی ام داشتم ولی فکر کردم که به فرض من با پسر دایی و پسر خاله پیامک بدهم یا صحبت کنم ،آخر چه می شود؟ تمام این برنامه ها را از گوشی ام پاک کردم با اینکه فکر می کردم نمی شود. با پاک کردن این برنامه ها وقت بیشتری را با بچه ها و همسرم می گذرانم. 

سوال تلفنی -اینقدر به جوان ها گیر ندهید. جوان کجا باید انرژی خودش را خالی کند؟ با چه کسی صحبت کند؟ وقتی اعضای خانواده همدیگر را درک نمی کنند و هزینه های باشگاه های ورزشی سرسام آور است ، جوانان چکار کنند؟

سوال تلفنی – از هر چیزی می شود هم استفاده ی خوب کرد هم بد. اینکه صورت مسئله را در یک جامعه ی اسلامی پا ک کنیم ، در شأن جامعه نیست. باید فرهنگ را عوض کنیم. کسی که دین وایمانش بخاطر واتس آپ و... از بین می رود بخاطر خودش است .کسی که دین داشته باشد با وایبر از بین نمی رود. از انگور هم می توانیم خوب استفاده کنیم و هم شراب بگیریم. نصیحت خوب است ولی از همه اقشار جامعه بازتاب داشته باشید. 

سوال –(آقای ساعی) آیا استفاده از شبکه های اجتماعی و ارتباطات جدید با پیشرفته بودن جامعه مرتبط است؟

پاسخ – کشورهایی که از دید ما پیشرفته محسوب می شوند، بیش از پنجاه سال است که این بحث ها را می کنند. و به مردم شان یاد می دهند که چگونه از این نرم افزارهای جدید استفاده نکنند. برخی از کشورها اینها را در نظام آموزش و پرورش، آموزش می دهند. مفهوم پیشرفت در یک جامعه فقط به معنی پیشرفت فنی نیست. پیشرفت به این معنا نیست که ما بتوانیم یک ابزاری را بسازیم بلکه پیشرفت بالاتر این است که بتوانیم از این ابزار استفاده ی صحیح کنیم. از این ابزار وسیله ای بسازیم که بتوانیم به پله ی بعدی پیشرفت برویم. مثلا کسی که می خواهد هشت ساعت بخوابد و هشت ساعت کار کند و پنج ساعت هم سرش در موبایل باشد، آیا می تواند پیشرفت کند؟ اگر کسی می خواهد پیشرفت کند باید استفاده ی صحیح از این ابزارها را یاد بگیرد که در دنیا از آن به سواد رسانه یاد می شود. آنها در پنجاه سال پیش که تلویزیون آمده بود احساس کردند که تلویزیون دارد به جوانان ،خانواده و نظام اجتماعی شان آسیب می زند ،بنابراین به سمت آموزش دادن استفاده ی صحیح از آن رفتند.یعنی جوانان و نوجوانان چگونه از تلویزیون استفاده کنند که جلوی پیشرفت آنها را نگیرد. می توان از تلویزیون به گونه ای استفاده کرد که باعث پیشرفت یا پسرفت شود. در این برنامه ما می خواهیم هشدارها و انذارهایی بدهیم که این وسایل باعث پیشرفت شما بشود. وقتی در مورد رانندگی به شما هشدار می دهند که جوانان زیر هجده سال بدون گواهینامه نباید رانندگی کنند، معنایش این است که نباید از ماشین استفاده کنیم؟ خیر، معنایش این است که اگر می خواهید از خودرو استفاده کنید باید شرایط و قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنید. تا جامعه در مسیر پیشرفتش از آن استفاده کند نه اینکه خودرو باعث تصادفات و آسیب ها شود. 

پیامک-من بعنوان کارشناس نرم افزار می گویم که این موضوعی که شما انتخاب کرده اید بهترین موضوع برای جامعه ی ماست. این بحث را ادامه بدهید.

پیامک-من خانم 28ساله ای هستم که اراده ی کمی در مقابله با این نرم افزارها دارم. فعلا همه را حذف کرده ام. من هشدارهای شما را جدی گرفتم.

پیامک-من مهندس آی تی هستم و با کارشناس برنامه ی شما موافق هستم.

سوال –بعضی می گویند که ما از این نرم افزارها استفاده های زیادی کرده ایم و با هیچ مشکلی روبرو نشده ایم. و اثر بدی در زندگی ما نگذاشته است. پس چرا این قدر مسئله را جدی گرفته اید؟

پاسخ – ما منکر این قضیه نیستیم .پیامبر به اباذر فرمودند: نسبت به عمرت بخیل تر باش تا نسبت به درهم و دینارت. وقتی ما می خواهیم کفش یا لباسی را بخریم پول آنرا محاسبه می کنیم که ببینیم ارزش دارد آنرا بخریم یا خیر. ما باید ببینیم که در برابر وقتی که برای نرم افزارها صرف می کنیم، چه چیزی بدست می آوریم و آیا ارزش دارد یا خیر؟ باید ما یک تاجر هوشمند باشیم. ممکن است که ما حرف های خوبی هم رد و بدل کنیم ولی بجای این همه وقتی که برای این کار می گذاریم،می توانیم کار دیگری بکنیم که برای عمرمان مفید باشد. 

در ضمن باید اثر گذاشتن یا نگذاشتن را هم تعریف کرد. بعضی ها اثر گذاشتن را این می دانند که از لحاظ اخلاقی منحرف شوند. ممکن است که بعضی ها منحرف نشوند ولی وقتی با اطرافیان آنها صحبت می کنیم همه از دست آنها گِله مند هستند که برای خانواده وقت نمی گذارد .این یک اثر منفی بزرگ است .بعضی از تصویرها و فیلم هایی که در فضای مجازی رد و بدل می شود و دست شما نیست، کم کم اثر می گذارد و تقیدات مذهبی شما را در فضای مجازی کم می کند و بعد آرام آرام این به فضای واقعی کشیده می شود .باید این اثر را هوشمندانه تر تحلیل کرد.البته ما به کسانی که به اندازه و از محتوای خوب این فضا استفاده می کنند تبریک می گوییم.

پیرامون نرم افزارهای ارتباطی موبایل - 29.3.93

حجت الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی

کارشناس مباحث خانواده و تربیت دینی

........................................

برنامه گلبرگ 29.3.93 - نرم افزارهای ارتباطی موبایل

 

 

من وکیل دادگستری هستم. از وقتی که برنامه های نرم افزاری وارد خانواده ها شده است ، تعداد پرونده های طلاق در مورد ارتباط همسران با نامحران زیاد شده است .بخاطر برنامه های ارتباطی گوشی همراه دفاتر، پر از طلاق شده است.

پاسخ - ما در مورد شیوه ی استفاده از برنامه های اجتماعی تلفن همراه بحث کردیم. ما نگفتم که به هیچ وجه نباید از این برنامه ها استفاده کرد یا تمام کسانی که از اینها استفاده می کنند بد استفاده می کنند یا همه ی افراطی استفاده می کنند و باید این نرم افزارها را از گوشی ها حذف کنند. تاکید ما این است که استفاده باید بر اساس منطق صحیح شکل بگیرد. آن منطق صحیح این است :محتوای خوب و اندازه از نظر زمان متعادل باشد طوری که به زندگی انسان لطمه وارد نکند. البته کم نیستند کسانی که یکی از این دو مؤلفه یا هر دو مؤلفه را رعایت نمی کنند. مردم در این زمینه ،نیاز به فرهنگ سازی دارند. ما مخالف پیشرفت نیستیم. پیشرفت و فرهنگ بالا به معنای استفاده ی بی منطق و افراطی از این وسایل نیست. استفاده ی منطقی درحد میانه روی ، نشان دهنده ی فرهنگ بالا و فهم صحیح این ابزار است.

من یک پسر هشت ساله دارم که دلش می خواهد تبلت یا گوشی داشته باشد. این وسایل را باید در چه سنی برای پسرم تهیه کنم؟ بهترین سن برای خرید این لوازم چه سنی است؟ البته او کامپیوتر دارد. 

پاسخ –در بحث های تربیتی بجای تعیین عدد باید قاعده را به مردم یاد داد. بجای دادن ماهی ،ماهیگیری یاد می دهیم. مخصوصا در مسائل تربیتی بخاطر تفاوت ویژه ای که بین افراد و تربیت آنها وجود دارد تعیین سن چندان معقول نیست. مثل سن ازدواج ،بعضی ها می گویند سن ازدواج پسرها 24 سال است .چه کسی می گوید؟ ممکن است که پسری در سن 18 سالگی آمادگی ازدواج را داشته باشد ولی پسری در سن 28 سالگی هنوز موقعیت ازدواج برایش فراهم نباشد. چون نوع تربیت و فضایی که افراد در آن بزرگ شده اند فرق می کند. 

در مورد خرید تلفن همراه برای بچه ها باید دو تا شرط را در نظر گرفت: شرط اول این است که بچه به سنی رسیده باشد که ضرر و زیان و استفاده ی صحیح و اشتباه را بفهمد یعنی تشخیص بدهد که استفاده درست است یا نادرست. یعنی صرفا بخاطر جذابیت ها موجود در ابزار جدید که روی تلفن همراه نصب می شود ،به سمت آنها نرود. و در واقع قدرت مدیریتی پیدا کرده باشد. که این به نوع تربیت پدر و مادرها دارد. ما در تربیت بچه ها کم کاری می کنیم و شیوه های دینی را یاد نگرفته ایم و اجرا نکرده ایم. شرط دوم نیاز است. ممکن است که کسی به این رشد سنی رسیده باشد ولی نیازی به گوشی همراه نداشته باشد. بچه ای که صبح به مدرسه می رود و بعدازظهر با سرویس به خانه برمی گردد یا مدرسه اش خیلی نزدیک است .و با خانواده بیرون می رود ،این بچه نیازی به تلفن همراه ندارد. گاهی ما در دست بچه ی ابتدایی تلفن همراه می بینیم. چرا؟ گاهی پدر و مادر در کنار این بچه هستند و بچه با تلفن همراه بازی می کند. تلفن همراه برای بازی کردن نیست. استفاده ی تلفن همراه برای بازی نشانه ی نفهمیدن منطق تلفن همراه است. 

ابزار مدرن وارد کشور ما می شود ولی فرهنگ استفاده آن وارد نمی شود. یعنی ما فرهنگ استفاده از آنها را نمی دانیم. موارد مقطعی استفاده از تلفن همراه ( مثلا بچه یک روز می خواهد بیرون برود) دلیل مالکیت تلفن همراه نمی شود. اگر بچه یک روز می خواهد به اردو برود می تواند تلفن همراه مادرش را ببرد. پسر بزرگ من طلبه است و16 سال دارد و یک تلفن همراه دارد ولی بیشتر مواقع آنرا خانه می گذارد و با کارت تلفن به ما زنگ می زند. پسر دیگر من که کلاس پنجم است تلفن همراه ندارد اگر نیازی به تلفن همراه داشته باشد از تلفن مادرش استفاده می کند و تاکنون هم مشکلی پیش نیامده است. گاهی اوقات ما بخاطر نیاز مقطعی وسیله ای را وارد زندگی فرزندمان می کنیم که به آن عادت می کند. همچنین امواج تلفن همراه برای بچه ها مضر است. در ضمن ما نمی توانیم از بچه ها انتظار مدیریت این وسیله را داشته باشیم زیرا هنوز در عالم بچگی سیر می کنند. 

در سنین پایین بچه ها را معتاد به تلفن همراه نکنیم. بچه ها در کودکی نیاز به فعالیت دارند و هر ابزاری که وارد زندگی آنها بشود و فعالیت حرکتی آنها را خنثی کند، در تربیت بچه ها اثر منفی دارد. 

من هیچ کدام از برنامه های مجازی را در گوشی ام نصب نکرده ام ولی از شانس بَدَ من ،در یک عروسی زنانه فردی از خودش عکس گرفته و من هم ندانسته داخل عکس بودم و بعد همان عکس را در یکی از نرم افزارها به اشتراک گذاشته که من بعداً از بقیه این خبر را شنیدم. 

پاسخ- برنامه های نرم افزارگوشی همراه یک چهاردیواری نیست که دور ما کشیده باشند. این برنامه ها مانند یک بیابانی است که کیلومترها دور آن دیواری نیست. وقتی وارد آن می شویم ،اگر احتیاط نکنیم بسیاری از اطلاعات شخصی ما در اختیار دیگران قرار می گیرد. به همین دلیل در استفاده از این نرم افزارها ،باید یاد بگیریم که نرم افزارها چه قابلیتی دارد و دیگر اینکه فقط به حریم خصوصی خودمان توجه نکنیم. شاید استدلال خانمی که این عکس را گرفته ،این باشد که برای من و همسرم اشکالی ندارد که این عکس را دیگران ببینند. ولی این خانم باید بداند که خانم پشت سر ایشان حق دارد که نخواهد عکسش را به اشتراک بگذارد. بعضی از افراد در مجالس عکس می گیرند و بعد آنرا به اشتراک می گذارند و فردی مثل این خانم پاسوز انتخاب شخصی دیگران می شود. پس باید به حریم خصوصی دیگران احترام بگذاریم. 

گاهی اوقات فرزندان گوشی های موبایل دوستان شان را می بینند و از پدر و مادر هم می خواهند که برای آنها گوشی تهیه کند. پدر و مادرها باید چکار کنند؟

پاسخ – بعضی مواقع پدر و مادرها می گویند که فرزندان مان می گویند که ما چه چیزی کمتر از پسر خاله یا ... داریم که او باید گوشی داشته باشد ولی ما نداشته باشیم. ما باید بچه های خودمان را طوری تربیت کنیم که بچه ها خانواده محور باشند. بچه های خانواده محور ،بچه هایی هستند که در خانه طوری تربیت پیدا می کنند که جامعه را با ملاک خانواده محک می زنند.یعنی در خانواده طوری بزرگ شده و به این نتیجه رسیده اند که تلفن همراه برای بچه ی ده ساله ضرورتی ندارد. و وقتی تلفن همراه را در دست بچه ها می بیند این طور قضاوت می کند :چرا پدر و مادرهای این بچه به فکر نیستند و برای بچه ی ده ساله تلفن همراه خریده اند؟ بچه های جامعه محور برعکس هستند یعنی بچه هایی هستند که خانواده را با ملاک جامعه محک می زنند. این بچه ها وقتی دست پسرعمویشان تلفن همراه می بینند می گویند: من چه چیزی کمتر از پسرعمویم دارم که او تلفن همراه دارد ولی من ندارم؟ در واقع این بچه به تصمیم خانواده اعتماد ندارد. 

ما چکار کنیم که بچه های مان خانواده محور تربیت شوند؟ 

پاسخ - خانواده محور بار آوردن بچه ها یک حدیث مفصل است که دراین محفل نمی گنجد. بچه های خانوده محور بچه هایی هستند که در خانواده پاسخ نیازهای حقیقی خودشان را می گیرند. بعضی از پدر و مادرها ،هنوز تفاوت بین نیازهای کاذب و حقیقی بچه ها را تشخیص نداده اند. برای پاسخ گویی به نیاز بچه ها ، ما نیاز به محبت و احترام داریم. بچه ها باید در فضای خانواده از طرف پدر و مادر،در نهایت سیری، محبت را احساس کنند یعنی باید در داخل خانه از محبت سیر بشوند. و در خارج از خانه گدای محبت نشوند. دیگر اینکه بچه ها باید در فضای خانه احساس شخصیت کنند که هستند و دیده می شوند. و احساس کنند که به آنها توجه می شود. اگر در هر کدام از اینها خلل وارد شود، بچه ها به سمت جامعه سوق داده می شوند. زیرا در جامعه فضا برای پاسخ گویی به این نیازها فراهم است البته بصورت کاذب. مثلا از طریق رفقای مدرسه و تعامل با کسانی که با آنها چندان رفاقتی ندارد. وقتی بچه ها در خانواده محبت و احترام را از پدر و مادرشان می بینند تابع پدر و مادر می شوند. تلفن همراه خریدن محبت نیست .بچه ها نیاز دارند که پدر و مادر به آنها توجه کنند، با آنها بازی کنند و برای آنها وقت بگذارند .وقتی بچه ها می فهمند که پدر و مادر از صمیم قلب آنها را دوست دارند و برایشان وقت می گذارند و بخاطر آنها خودشان را بچه می کنند و با آنها بازی می کنند، حرف آنها را گوش می دهند. ما می توانیم با یک بازی ،دو ساعت بچه ای را سرگرم کنیم که حتی معتاد به تلویزیون است . واقعیت این است که بازی های کامپیوتری و تلویزیون، ابزاری شده برای پدر و مادرهایی که نمی خواهند برای بچه شان وقت بگذارند. بازی با رایانه به روح بچه ضرر وارد می کند زیرا روح بچه تحمل دیدن این همه صحنه ها و تصاویر و هیجان ساکن را ندارد. اثر اینها کمتر از کتک زدن جسمی بچه نیست. این یک کتک زدن محترمانه است که دست در آن کار نمی کند و پدر و مادر با این کار می خواهد راحت باشد و به کارهایش برسد. اگر ما بخواهیم کاری را انجام بدهیم هم حوصله ی آنرا داریم و هم می توانیم وقتش را فراهم کنیم. مثلا پدری که می گوید خسته است ،هنگام بازی جام جهانی فوتبال ها را با حوصله تماشا می کند. 

بسیاری از شخصیت های بچه زیر هفت سال بسته می شود ولی در جامعه ی ما فکر می کنند که تربیت بعد از هفت سال شروع می شود. ما به خیلی از پدر و مادرها که از نوجوانان شان می نالند می گوییم که باید صبر داشته باشند زیرا در هفت سال اول که دوران طلایی تربیت بچه بود و اوج آن در محبت و بازی کردن با بچه بوده، را از دست داده اند و حالا باید تلاش کنند که گذشته را جبران کنند و تازه به نقطه ی صفر برسند. ما باید در نظر بگیریم که زمان تربیت بچه محدود است. 

باید به معصومیت بچه توجه کنید تا یک رابطه ی عاشقانه برقرارکنید و برای بچه وقت بگذارید. ما می توانیم برای بچه های مان مرخصی ساعتی بگیریم همان طور که برای تماشای فوتبال مرخصی می گیریم. پاسخ دادن به نیاز واقعی بچه یعنی رابطه عاشقانه، باعث می شود که بچه خانواده محور بار بیاید. قلب این بچه دست خداست، شما وظیفه تان را انجام بدهید،خدا کاستی ها را جبران می کند. پس نیازهای بچه ها را بشناسیم و به نیازهای آنها پاسخ بدهیم. 

وقتی شما برای فردی احترام قائل هستید در مورد تصمیمی که در مورد فرد دارید با او حرف می زنید. ولی وقتی خودسرانه برای او تصمیم می گیرید این پیام را دارد که تو ارزش نداری که برایت وقت بگذارم .

بعضی مواقع می گویند:اگر به بچه ی کوچک خیلی بها بدهید در آینده پُررو می شود یا لوس می شود .آیا این درست است ؟

پاسخ - دو رکن اصلی برای تربیت بچه ها ،محبت و احترام گذاشتن است. بیشتر اوقات پدر و مادرها فقط انواع خاصی از محبت را در مورد فرزندان شان بکار می برند. عمده محبت در محبت رفتاری است یعنی رفتارهای محبت آمیز که هشتاد درصد آن پولی نیست. اگر بچه در کنار محبت های رفتاری، احساس شخصیت کند ، این شخصیت اجازه نمی دهد که بچه لوس شود .لوس شدن یعنی سوءاستفاده از محبت. بچه وقتی احساس شخصیت می کند متوجه می شود که سوءاستفاده از محبت، شخصیت بدست آمده (در خانه ی )او را از بین می برد یعنی شخصیت شکل گرفته ی او، اجازه ی لوس شدن را به او نمی دهد. بچه هایی که در خانه احساس شخصیت نمی کنند بچه های خطرناکی هستند یعنی زمینه برای انحراف آنها بشدت مساعد است زیرا به هر کس که به او شخصیت بدهد گرایش پیدا می کنند و خدا رحم کند که اولین نفری که به او شخصیت می دهد، رفیق خوب یا محیط خوبی باشد ولی اگر رفیق یا محیط خوب نبود زمینه ی انحراف این بچه ها فراهم می شود. پس اگر به لوس شدن بچه اهمیت می دهید به شخصیت بچه ها اهمیت بدهید و شخصیت بچه ها را خُرد نکنید. مثلا بچه ای جلوی میهمان ها لیوان را می شکند و پدر خانواده شخصیت او را زیر سوال می برد که مگر تو چشم نداری ولی اگر همین لیوان را پسر میهمان بشکند، پدر خانواده می گوید :فدای سرت،قضا و بلا بود که رفع شد. بچه ها این رفتارها را می فهمند. پس اگر رفتارهای محترمانه در خانه وجود داشته باشد، بچه ها لوس نمی شوند. 

دیگر اینکه حتی فرض کنیم که بچه لوس شود، منحرف شدن بچه واقعاً درد آور است .پس لوس شدن بچه می ارزد ( البته در سن کودکی لوس شدن طبیعی است)به منحرف شدن یعنی لوس شدن به منحرف شدن ترجیح دارد. ما بین بد و بدتر ، بد را انتخاب می کنیم. دادن تلفن همراه خدمت به بچه ها نیست، اگر محبت و احترام را در مورد بچه ها پیاده نکنیم.

ما بی حوصلگی را قبول نداریم. ما حوصله داریم ولی آنرا خرج چیزهای دیگر می کنیم. مادرها می توانند حرص هایی را که در طی یک هفته می خورند بنویسند تا بفهمند که حوصله شان را کجا خرج می کنند. ما هم در مصرف رسانه و هم در مصرف حوصله افراط می کنیم یعنی حوصله مان را مصرف چیزهای دیگر می کنیم.

 

  • امید بابایی

محسن عباسی ولدی

گلبرگ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی