بایدها و نبایدهاى عزادارى حسینى
امید بابایی | سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۹ ب.ظ
تفسیرهفته، به قلم محمدتقى فرجى
استعمار
نو، و عوامل پیدا و پنهان آن، با القائات منفى و مخرب و مهندسى اسلام
امریکایى و تشیع انگلیسى، و همراهى جریان هاى معاند، از قبیل فرماسون ها،
صهیونیست ها و وهابی ها، و همکارى شبکه هاى گسترده مجازى و کانال هاى
ماهواره اى بیمار و وابسته، مى کوشند که به نام مذهب، با مذهب دشمنى کنند،
یعنى همان،"مذهب علیه مذهب!
گروه دین و اندیشه:
در آستانه تاسوعا و عاشوراى حسینى، و به دلیل وجود پاره اى از "بدعت ها"
و"نبایدها"در مراسم سوگوارى امام حسین(ع) محمدتقى فرجى رئیس بنیاد حکمت و
اندیشه، در یادداشت این هفته، ضمن تأکید بر ضرورت رعایت "بایدها و نبایدهاى
عزادارى حسینى" از اعمال و رفتار برخى مادحین و هیئت هاى عزادارى انتقاد
کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، نویسنده ستون "تفسیرهفته" در ادامه مطلب خود، همچنین آورده است:
"در
دشمنى دشمنان با اسلام راستین و تشیع علوى، هرگونه سهل انگارى، غفلت، ساده
لوحى، و حتى تحجر برخى از دوستان از یک سو، و وجود جریان روشنفکرى بیمار و
وابسته و تساهل متأثر از لیبرالیسم، پلورالیسم و سکولاریسم از سوى دیگر،
در حقیقت راه نفوذ مارهاى خوش خط و خال را در کشور ما، بویژه در عرصه هاى
دینى و فرهنگى، فراهم مى آورد".
اکنون
و قبل از پرداختن به اصل مطلب، بنده از دستگاه هاى مربوطه، سازمان
تبلیغات، نیروى انتظامى، و شاید در سطوح عالى تر آن، شوراى عالى انقلاب
فرهنگى، مصرانه مى خواهم که طبق وظیفه ذاتى خود، بر نطم و نظام هیئت هاى
عزادارى، از بدو تأسیس، تا ادامه فعالیت و سوابق علمى و صلاحیت اخلاقى
مادحین و نوع حضور دسته جات عزادارى و مشایعت کنندگان هیئات در خیابان ها،
بیش از پیش نظارت نمایند، زیرا آنچه این روزها و در مراسم عزادارى ما دیده و
شنیده مى شود، کماهوحقه با آنچه مراجع عظام و عالمان دین، از آن مراد مى
کنند، نه تنها در تراحم نیست، بلکه در تزاحم است. شأن و شئون عزادارى
حسینى، بعضأ رعایت نمى شود، چشم و هم چشمى هاى کودکانه و رقابت هاى سخیف
میان هیئت ها و مادحین، بوضوح تمام وجود دارد، نگاه کاسب کارانه و اخذ وجوه
سنگین توسط بعضى از مادحین، با معنوبت و عشق حسین(ع) مغایرت دارد، نیز
افزایش بى رویه ایام و دهه هاى عزادارى، در طول سال ها و به مناسبت هاى
مختلف، ارائه سبک هاى لهو و لعب در نوحه خوانى ها و مداحى ها، قمه زنى و
زدن بر سر و صورت خود و کودکان، نوع پوشش و آرایش زنان و مردان شرکت کننده،
و حتى تیپ و تیریپ مداح ها در مراسم ها، و مهمتر از همه فعال بودن و فعال
تر شدن شبکه هاى ضد انقلاب و اهل بدعت و خرافات، یعنى آمران و عاملان اسلام
آمریکایى و تشیع انگلیسى، بویژه در اداره برخى از هیئت هاى مذهبى و تربیت و
تمشیت مادحین وابسته، یقینأ از جمله "بدعت ها" و"نبایدها"در مجالس عزادارى
است.
در
دکترین اسلام شناسى و اندیشه اسلامى، شخصیت هاى علمى و تئوریسین هاى صراط
مستقیم، در برابر صاحبان آراء و نظریه پردازان صراط هاى مستقیم، یعنى
"پلورالیسم دینى"، "لیبرالیسم فرهنگى" و " سکولاریسم غربى"، البته اگر پیش
از ورود به وادى سیاست و ارائه تحلیل هاى سیاسى، چه در بخش سیاسى داخلى و
چه در بخش سیاسى خارجى، بیش از پیش، در اظهار نظر و تأئید، یا تکذیب این
جریان و آن جریان، و یا جانبدارى از این شخص و آن شخص، دقت نظر بیشتر و
اهتمام بالاترى مى داشتند، و در هر حال شرایط و شئونات بزرگى را مراعات مى
نمودند، پر واضح و معلوم و مبرهن است که امروز در عرصه اعتقادات دینى و از
نگاه دین و دیندارى، چه بسا کار آمدتر نشان مى دادند.
استعمار
نو، و عوامل پیدا و پنهان آن، با القائات منفى و مخرب خود و مهندسى اسلام
امریکایى و تشیع انگلیسى، و همراهى جریان هاى معاند، از قبیل فرماسون ها،
صهیونیست ها و وهابی ها، و همکارى شبکه هاى گسترده مجازى و کانال هاى
ماهواره اى بیمار و وابسته، مى کوشند که به نام مذهب، با مذهب دشمنى کنند،
یعنى همان، "مذهب علیه مذهب!
در
دشمنى دشمنان با اسلام راستین و تشیع علوى، هرگونه سهل انگارى، غفلت، ساده
لوحى، و حتى تحجر برخى از دوستان از یک سو، و وجود جریان روشنفکرى بیمار و
وابسته و تساهل متأثر از لیبرالیسم، پلورالیسم و سکولاریسم از سوى دیگر،
در حقیقت راه نفوذ مارهاى خوش خط و خال را در کشور و بویژه در عرصه هاى
دینى و فرهنگى، فراهم مى آورد.
اساسأ، خط نفوذ و تهاجم فرهنگى، با هدف استحاله فرهنگى فرهنگ ها و به زیر کشیدن عقیده و تمدن کشورهاى اسلامى و
مردمان مسلمان صورت مى پذیرد، از این رو، تغییر عقاید و سست کردن ایمان
دینى و باورهاى مذهبى مردم، از جمله اهداف سیاست هاى استعمارى نسبت به
مستعمرات استعمارگران است. قدرت هاى استکبارى که براى استعمار،استثمار و
استحمار ملت ها، از هیچ کوششى فروگذار نمى کنند و براى رسیدن به اهداف خود،
از طریق سرویس هاى امنیتى، رسانه هاى خبرى، ماهواره ها، شبکه هاى اجتماعى،
تروریست ها، جنگ هاى نیابتى و سرمایه گذارى هاى گزاف، به مصاف کشورهاى
اسلامى و مشخصأ شیعیان آمده اند و بدین وسیله مى خواهند، از حرکت بیدارى
اسلامى جلوگیرى نمایند، حتى در صورت لزوم و احیانأ ناکامى در اجراى طرح هاى
فوق، به مسئله ترور دانشمندان ایرانى و ترور شخصیت نخبگان دینى و ملى این
ملک و ملت نیز مبادرت مى ورزند.
در
دوران دولت اصلاحات، و در هنگامه جولان جریان روشنفکرى و توفان روزنامه
هاى زنجیره اى، در مقام نقد آثار آنان، و به طور مشخص در مناظره با لیدر آن
جریان، یعنى صاحب نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت، و امثال کسانى که این
روزها جلاى وطن کردند، در قالب چندین و چند جلد کتاب و صدها مقاله، من به
پاره اى از گفتمان ایشان پاسخ گفته ام و در تراز آن دیالوگ ها و چالش هاى
عصرى، به مسئله مهم هدف دشمن براى ترور شخصیت شخصیت هاى مؤثر و تأثیر گذار
فکرى در دانشگاه ها و حوزه هاى علمیه اشاره کردم، اما متأسفانه نه تنها به
هشدارهاى بنده هیچگونه وقعى نهاده نشد، بلکه در کمال بهت و حیرت، مشاهده مى
کنیم که برخى از دوستان به بهانه ورود به دسته بندى هاى سیاسى و حمایت هاى
بى مطالعه از این و یا آن دولت و این دولت مرد، یا آن دولت مرد، در حقیقت
چند صباحى اسیر یک جریان انحرافى مى شوند و هزینه سنگین این نوع سطحى نگرى
ها و غفلت هاى تاریخى را به جان مى خرند!؟
به
راستى امثال کسانى که ذکرشان آمد و برخى از آنان یقینأ از افتخارات حوزه و
دانشگاه و نطام و انقلاب و جنگ و جهاد، بلکه از ایثارگران دفاع مقدس به
شمار مى روند و من به ضرس قاطع مى گویم که هر جا مقتضاى اسلام و انقلاب
اسلامى اقتضا کرده است، حضور پر رنگ داشته اند، اگر در مسائل مهم و حساس
سیاسى کشور، کمى، تا قسمتى، با ملاخطه بیشتر ورود و خروج مى داشتند و
احیانأ تحت تآثیر جریانات سیاسى معلوم الحال قرار نمى گرفتند، اکنون که به
حق و از سر دغدغه دینى، پرچم مبارزه با تحریفات عاشورا و بدعت هاى عزادارى
حسینى را به دوش مى کشند، شاید خیلى مؤثرتر و کار آمدتر نشان مى دادند!؟
زیرا به گمان من، مردم نوعأ نقد حال ما را با نگاه و نگرش گذشته امان رصد
مى کنند!
در ده محرم و در روزهاى تاسوعا و عاشوراى حسینى، علاقمندان اهل بیت و عاشقان امام حسین(ع) از سرعشق و علاقه وافر، مى
کوشند، حتى الامکان با وعظ و مدح و عزاداری، بایدها و نبایدهاى معارف ائمه
هدى را زنده نگهدارند. اما از آنجایى که ممکن است در برخى از مجالس
عزاداری، کارهایی انجام شود که با آیین عزاداری امام حسین(ع) مغایر باشد،
حق آن است که سبک و سیاق عزادارى حسینى، باز تعریف و آسیب شناسى گردد.
بدعت،
خرافات، قمه زدن، خود زنى، ریا، غلو، دروغ، تظاهر، دورویى، بى سوادى، کاسب
کارى، عشق بلندگو، مراسم هاى مکرر، مداحى هاى طولانى، برهنه شدن، عدم توجه
به حلال و حرام الهى، فقدان اساتید و واعظان در محافل و منابر، تأکید بر
ذلت و ترک عزت و بلاخره انحصار طلبى خانوادگى و رفیق بازى ! و ..........
همه و همه از جمله نبایدهاى عزادارى است.
در بحث عزادارى حسینى، همچنین مادحین ما باید به دو مهم دیگر توجه کافى و وافى نمایند،
اول
اینکه، مداحان باید ظاهر و باطنشان یکى باشد، یعنى عملشان با گفتارشان،
تطبیق نماید و در خلوت و محضر، یک رو و یک رنگ باشند، زیرا اگر مردم ببینند
که مداحى در هیئت و پشت بلندگو، بر طبل دین، دیندارى و عزادارى براى امام
حسین(ع) مى کوبد، اما در زندگى شخصى و اجتماعى خود، حتى رعایت حداقل هاى
دینى و مذهبى را نمى کند، ممکن است از هیئت ها و مداح ها زده شوند. معنویت،
معرفت، ایمان، تقوى، اخلاق، اخلاص، و صحت رفتار و کردار و گفتار مداحان در
خلوت و محضر، معرف شخصیت حقیقى آنان و از نشانه هاى توجه به معارف ائمه
اطهار(ع) است.
دوم
آنکه، مداحان باید با اهتمام تمام به امر مهم مطالعه، پژوهش و تحقیق،
بویژه بررسى تاریخ اسلام و مقتل هاى معتبر، به فربهى علمى و عملى خود
بپردازند، زیرا مداح بى سواد، از سر فقر دانش دینى و عدم آگاهى هاى لازم،
لاجرم تسلیم اقوال غلط، خرافات، بدعت و سرانجام در دام توطئه توطئه هاى
استعمارى گرفتار مى آید. و فهم زیادى نمى خواهد که ما بفهمیم، تمسک به هر
مستمسک ناصوابى، براى گرم کردن تنور گریه و اشک گرفتن از عزاداران، از
علائم بى سوادى مداحان است.
مثلأ مداحى که مى گوید، امام حسین(ع) در روز عاشورا 600 هزار نفر را به درک واصل کرد! غلو و زیاده روى نمى کند!؟
امام
باقر(ع) می فرماید، «زیاده روان بدترین مردمند، جوانان را به فساد می
کشند، عظمت خدا را کوچک نشان می دهند، برای بندگان خدا جایگاه ربوبیت ادعا
مى کنند و از یهودیان، مسیحیان، مجوسان و مشرکان بدترند.»
غلو و مبالغه در مداحی و مرثیه خوانی، باعث می شود که تصویری مخدوش و غیرواقعی از ائمه اطهار(ع) ارائه شود.
البته ذاکر امام حسین(ع)، علاوه بر مصائب اهل بیت(ع)، باید از شجاعت ها و قهرمانى هاى ایشان هم بگویند.
و
اما اندر باب فضیلت عزادارى براى امام حسین(ع) و در مقام تبیین معارف اهل
بیت (ع)، و ادراک بایدهاى عزادارى حسینى مراجعه به امامان معصوم و ارجاع به
احادیث، از شروط ایمان، علم و عقلانیت است.
امام
صادق(ع)، به مسمع بن عبدالملک فرمودند، آیا مصائب آن جناب، امام حسین (ع)
را یاد میکنی؟ عرض کرد. بلی والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه می
کنم. فرمود، آگاه باش که خواهی دید در وقت مردن پدران مرا که به ملک الموت
وصیت تو را می کنند که سبب روشنی چشم تو باشد. همچنین فرمود، ای مسمع گریه
بر احوالات حسین (ع) سبب میشود که ملک الموت بر تو مهربان تر از مادر
گردد. گریه براى امام حسین(ع) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن مرده،
شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است، در حالی که او مسرور
است، فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را میدهند. اجر و مزد هر
قطره آن این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند. گریه کننده بر امام
حسین(ع)، در بهشت با ایشان و هم درجه ایشان خواهد بود.
شیخ
جلیل جعفر بن قولویه، درکامل از ابن خارجه روایت کرده است که روزی در خدمت
امام صادق(ع) بودیم و امام حسین(ع) را یاد کرده و از او نام بردیم. ایشان
بسیارگریستند و ما نیز به تبع ایشان گریستیم. سپس فرمودند که امام حسین(ع)
میفرمود، من کشته گریه و زاری هستم، نام من در نزد هیچ مؤمنی برده نمی
شود، مگر آن که محزون و گریان می
شود. در روایت دیگرى آمده است، هیچ روزی نبود که اسم امام حسین(ع) در نزد
امام صادق(ع) برده شود و آن امام در آن روز تبسمی بر لب بیاورند. امام در
تمام روز گریان و محزون بودند و می فرمودند، امام حسین(ع) سبب گریه هر
مؤمن است. شیخ طوسی و شیخ مفید، از ابان بن تغلب روایت کردهاند که امام
صادق(ع) فرمود، "نَفَس کسی که برای
مظلومیت ما محزون است، تسبیح است و اندوه و ماتم او عبادت خدا و پوشیدن
اسرار ما از بیگانگان جهاد در راه خداست".
شیخ
کشی(ره) از زید شحام روایت کرده است که من با جماعتی از کوفیان در خدمت
امام صادق (ع) بودیم، جعفر بن عفان وارد شد، امام او را اکرام کردند و
نزدیک خود نشاندند و فرمودند، یا جعفر! جعفر عرض کرد، جانم، خدا مرا فدای
تو کند. فرمودند، به من گفتهاند تو در مرثیه و عزای حسین (ع) شعر می
گوئی، جعفر عرض کرد، بله، فدای تو شوم. فرمود، پس بخوان، جعفر شروع به
خواندن مرثیه نمود، حاضرین مجلس گریستند. امام آنقدر گریست که اشک چشمش، بر
محاسنش جاری شد. سپس امام صادق(ع) گفت، به خدا سوگند، که ملائکه مقرب در
اینجا حاضر شدند و مرثیه تو را که در مصائب حسین (ع) خواندی شنیدند و بیشتر
از ما گریستند و حق تعالی در همین ساعت بهشت را با تمام نعمت های آن برای
تو واجب گردانید و گناهان تو را آمرزید. امام فرمود، ای جعفر می خواهی که
زیادتر بگویم؟جعفر عرض کرد، بله ای سید من! امام فرمود، هر کس در مرثیه
حسین (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، حق تعالی او را بیامرزد و بهشت را
برای او واجب می گرداند.
شیخ صدوق (ره) در امالی از ابراهیم بن ابی المحمود روایت کرده که امام رضا(ع) فرمودند،
"ماه
محرم ماهی بود که اهالی جاهلیت، جنگ و قتال را در آن ماه حرام می
دانستند، ولی این امت جفاکار خون های ما را در آن ماه حلال دانستند و حرمت
ما را هتک کرده و زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسیر کردند. آتش در
خیمه های ما افروخته و اموال ما را غارت کردند و حرمت رسالت را در حق ما
رعایت نکردند، همانا مصیبت شهادت حسین (ع) دیده ما را مجروح گردانید و اشک
ما را جاری کرد، عزیز ما را ذلیل گردانید و زمین کربلا مورث کرب و بلاء ما
گردید. پس باید بر حسین(ع) بگریند، همانا گریه بر حسین(ع)، گناهان بزرگ را
فرو می ریزد"
سپس امام رضا(ع) فرمود، "پدرم
چون ماه محرم داخل می شد، کسی آن حضرت را خندان نمی دید. و اندوه و حزن
پیوسته بر او غالب میشد تا روز عاشورا. آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه او
بود و می فرمود، امروز روزی است که حسین (ع) شهید شده است.
و
همچنین شیخ صدوق از آن حضرت روایت کرده است، هر که روز عاشورا روز مصیبت و
اندوه او باشد، حق تعالی روز قیامت را برای او روز شادی و سرور گرداند و
دیده گانش در بهشت به نور ما روشن شود.

"ای پسر شبیب، اگر می خواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که هیچ گناهی نداشته باشی، حسین (ع) را زیارت کن".
"ای پسر شبیب، اگر می خواهی که در غرفه ای از بهشت با رسول خدا(ص) و ائمه طاهرین محشور شوى، قاتلان امام حسین (ع) را لعنت کن".
"ای
پسر شبیب، اگر بخواهی مانند شهدای کربلا باشی و ثواب آنها را داشته باشی،
هر گاه مصیبت آن حضرت را یاد کردی بگو، "یا لَیتَنی کُنتُ مَعَهُم
فَاَفُوزَ فَوزًا عَظیماً؛ "ای کاش من با ایشان بودم و رستگاری عظیمی
مییافتم".
"ای
پسر شبیب، اگر می خواهی در درجات عالیه بهشت با ما باشی، پس برای اندوه
ما اندوهناک باش و در شادی ما شاد. بر تو باد ولایت و محبت ما که اگر کسی
سنگی را دوست داشته باشد، حق تعالی او را در قیامت با آن محشور می سازد.
ابن
قولیه با سند معتبر روایت کرده از ابی هارون مکنوف که گفت، به خدمت حضرت
صادق(ع) مشرف شدم، آن حضرت فرمودند، که برای من مرثیه حسین (ع) بخوان. من
نیز شروع کردم به خواندن. امام فرمود، به این صورت نخوان به همان سبک و
سیاقی که نزد خودتان متعارف است و نزد قبر حسین (ع) میخوانید بخوان. پس من
خواندم. حضرت گریستند و من ساکت شدم. حضرت فرمود، باز هم برای من مرثیه
بخوان، من شروع کردم به خواندن این اشعار،
"یا مَریَمُ قومُی فَاندُبی مَولاکِ وَ عَلیَ الحُسَین فَاسعَدی بِبُکاکِ ".
پس
حضرت بگریست و زن ها هم گریستند و شیون نمودند و هنگامی که از گریه آرام
شدند فرمودند، ای اباهارون هر کس برای حسین (ع) مرثیه بخواند و یک نفر را
بگریاند، بهشت بر او واجب می شود. و سپس فرمودند، هر کس امام حسین(ع) را
یاد کند و بر او گریه کند، بهشت بر او واجب میشود.
به
سند معتبر از عبدالله بن بکر روایت کردهاند که گفت، روزی از حضرت صادق(ع)
پرسیدم که یابن رسول الله(ص) اگر قبر امام حسین علیهالسّلام را بشکافند،
آیا در قبر آن حضرت چیزی خواهند دید؟ فرمود، ای پسر بکر چه بسیار عظیم است
سؤال تو!؟ به درستی که حسین (ع) با پدر و مادر و برادر خود در منزل رسول
خدا(ص) می باشند و با آن حضرت روزی خورده و شادمانی میکنند.
گاهی
بر جانب راست عرش آویخته و می گوید پروردگارا وفا کن به عهدی که با من
بسته ای و نظر می کند بر زیارت کنندگان خود، ایشان را با نام هایشان و
نام پدرانشان می شناسند. و نظر میکنند به سوی آنهائی که بر او گریه
میکنند و برایشان طلب آمرزش کرده و از پدرانشان می خواهند که برای آنها
استغفار کنند و می گویند، ای گریه کننده بر من اگر بدانی خدا چه جیزی برای
تو مهیا کرده از ثوابها، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد شد.
منبع: بولتن نیوز