شبکه های اجتماعی موبایلی...ماهواره...

همه چیز رسانه های نوظهور ......ماهواره

شبکه های اجتماعی موبایلی...ماهواره...

همه چیز رسانه های نوظهور ......ماهواره

طبقه بندی موضوعی

خانواده‌ها و شبکه‌های اجتماعی موبایلی

امید بابایی | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۱۷ ق.ظ

خانواده‌ها و شبکه‌های اجتماعی موبایلی !

آیا پرسیده ایم از خودمان که بچه‌ای که در اتاق خود نشسته و با موبایل هوشمند خود ور می‌رود، در کجاست؟

در خانه؟ در هالیوود؟ در کازینو‌ها و رقاص‌خانه‌های آمریکا و اروپا؟ در اتاق خواب زن و مردی هنرپیشه!!!؟ در کجا؟!؟؟


به همین خیال که با خرید گوشی هوشمند، ساکتشان کرده‌ایم و از سر خود بازشان کردیم، چه راحت نشسته‌ایم!!! و حتی خفیفتر و بدتر از آن، وقتی کودکمان صدایش بلند شد، سریع برایش گوشی را بیرون آورده و با بازی کردن سرگرمش می کنیم که، بیشتر در عوالم خود باشیم !!!


بچه‌های ما کجا هستند؟

حال، پدر و مادرهایی را در یاد می‌آورم که دلشان به درسخوان بودن فرزند تازه به بلوغ رسیده‌اشان خوش است و ساکت بودنش. شاید در گذشته گوشه خانه بودن فرزندی نوجوان، نقطه قوت تربیتی خانواده بود. اما این روزگار که همه اخلاقیات فاسد غربی و همه فسادها را می تواند در کمترین زمان ممکن و با کمترین امکانات ممکن به سمع و نظر فرزندان ما برساند، در خانه بودن بچه‌ها نیز – در کنار موبایلی هوشمند- تهدیدی بزرگ است!!!

شاید برای همه آنها که می خواهند یک نرم افزار ساده و کم حجمِ شبکه اجتماعی موبایلی را روی گوشی هوشمند خویش نصب کنند، عوارض و نتایج نامطلوب ورود به این فضا، آنقدرها هم مهم نباشد. حتی در کسانی که به دلایل مختلف – از جمله کار فرهنگی، استفاده برای کارهای تجاری و صنعتی، سرگرمی، ارتباط گیری با افراد موثر و ...- در این فضا ورود کرده‌اند و به نحوی "دچار" آن هستند، با وجود احساس حواشی نامطلوبِ موثر بر زندگی عادی‌شان، باز هم دل کندن از آن را بر‌نمی‌تابند ...

اما؛ بعد از ورود به فضای این نرم‌افزارها – واتس‌آپ و تلگرام- جهت فعالیت فرهنگی، مذهبی (با توجه به اینکه کار فرهنگی در فضای حقیقی و سطح جامعه را تجربه کرده‌ام) برداشت‌های شخصی خودم و تطبیق دادن برخی از آنها را بر کارشناسی کارشناسان، در خدمت شما قرار می‌دهم، باشد که اگر مثل من، از این فضا بیرون نیامده‌اید، حداقل مدیریت بهتری بر روند حضور خود در این فضا داشته باشید، و مطلب بنده کمکی باشد به شما...

 

فضای آنلاین و مدیریت زمان:

از مشخصه‌های بارز این محیط، آنلاین بودن افراد در این فضا می‌باشد. به این معنی که هر لحظه‌ای که شما در این محیط نیستید، این حس در شما به صورت ناخودآگاه وجود دارد که کسانی الان در این فضا و گروه‌هایی که در آنها هستید، مشغول بحث، تبادل نظر، حرافی، جک گفتن و یا .... و .... هستند.

این گزینه سوای هر گزینه دیگری، به شدت کشش شما را به سمت تلفن همراهتان، تشدید می‌کند، مخصوصاً اینکه در گروه‌های بحث و تبادل نظر باشید و نبودنتان در میدان این فضا، شما را حساس کند.

شاید بیشترین عامل اعتیاد به بودن در این فضا، مربوط به همین گزینه "آنلاین بودن" افراد در این شبکه‌ها هست. یعنی شما دیگر توانایی برنامه ریزی و رسیدگی به امور عادی و خاص زندگی خویش را از دست می‌دهید، و یا اینکه هرجایی که فرصتی پیدا می‌کنید سرتان رو گوشی خم می‌شود، در محیط کار، در جمع خانواده و ...

البته "بازی‌های آنلاین موبایلی" هم دیگر تیر خلاصی به زندگی عادی افرادی است که ورود کرده‌اند و ماندگار شده‌اند، البته آنها که فعالیت مهم و مستمری در زندگی اجتماعی دارند، کم‌کم نتیجه می گیرند که باید کنار بگذارند، اما از دانش‌آموزان و دانشجویان چه انتظاری می‌توان داشت؟

 

اثرات مخرب جسمی و روحی:

شاید در پی استفاده بیش از اندازه از این فضا، شروع آسیب‌هایی مانند ضایعات چشمی، کم‌تحرکی بدن و عواقب آن بر سلامت انسان، حالت‌های نشستن و سر خم کردن روی گوشی و عوارض آن در بلند مدت و عوارض دیگری به مرور زمان خود را نشان دهند (برای فهم دقیق این ضررها نیاز هست به مطالعه در تحقیقات ارائه شده در اینترنت و پرسیدن از پزشکان متخصص)...

در ضمن، سوای از دیدن ها و شنیدن ها و مطالعه کردن‌هایی که روحیه فرد را به هم می‌ریزد، متوجه شدن حواس انسان به این فضا و حتی در زمان بیرون بودن از این فضا، موجب از بین رفتن تمرکز حواس در عبادت و تحصیل و بقیه امور فکری انسان می‌شود...

اثرات مهم اجتماعی که به راحتی تجربه می‌شود:

جدایی از جریان اجتماع – بزرگ و کوچک(خانواده)- نتیجه ورود به جریانی مجازی و کاذب است که شاید برای خود فرد درگیر به راحتی قابل درک باشد.

این جدایی در خانواده موجب کم شدن روابط دیداری و گفتاری و شنیداری که از مهمترین وظایف فرد در خانواده می‌باشد، می‌شود و در جامعه موجب جدایی فرد از مسیر اطلاعات حقیقی و اخبار اجتماع خود می‌شود. البته شاید ایراد گرفته شود که ما بسیاری از اخبار به روز جامعه را از همین فضا کسب می‌کنیم؛ باید جواب داد، که اطلاعات غیر مفید و غیرمهم که مبنای انتشار و پخش شدن آن احساسات افراد است و زوم شدن بی‌اندازه روی همین خبرهای اندک و شاید بسیار هم بی‌فایده، باعث انحراف فکری و نزدیک شدن به مسائل و حواشی‌ای هست که برای حال و آینده فرد اصلا هم مهم نیستند.

شاید درگذشت مرتضی پاشایی، نمونه کوچکی از این اخبار باشد که هنوز بعد از گذشت چندین روز، باز هم حواشی آن ادامه دارد و افراد زیادی با اینکه حتی یک آهنگ آن مرحوم را نشنیده بودند و اصلاً ممکن بود برایشان اهمیتی هم نداشته باشد، مدتی‌ست که خبرهای غیر مفید و مشغله‌زای آن را می‌شنوند و عکس‌العمل نشان می‌دهند...

معضل اجتماعی دیگری که به وجود آمده است، انتشار شایعات و دروغ‌های بی‌شماری است که هر از چند گاهی ذهن ها را به خود معطوف و گاهی بسیاری را نگران و مسئولین را وادار به افشاگری می‌کند، گاهی نیز در اخبارهای صدا و سیما از این شایعات پرده‌برداری می‌شود(مانند ورود داعشی‌ها به کشور !، یا واردات خرماهای سمی به وسیله عوامل داعش و ...)

معضل اجتماعی بعدی، تغییر ذائقه افراد، مخصوصاً جوانان و نوجوانان هست. به این معنی که این گروه‌های سنی وقتی هجمه خبرهایی که می‌شنوند روی موج و محور خاصی باشد، با اینکه ممکن است اصلاً علاقه و یا گرایشی به این موضوعات هم نداشته باشند، اما احساس اینکه "بقیه می‌دانند و عکس‌العمل نشان می‌دهند" آنها را مجبور به همراهی با مسیری بی‌فایده و مضر می‌کند...

 

رنگ باختن احکام و دستورات دین اسلام در این فضا:

یکی از معضلات بی‌اندازه مخرب این فضا، چشم‌چرانی است. چشم‌چرانی در فضای مجازی به واسطه عکس‌ها و کلیپ های مخرب، هیچ فرقی با انجام این عمل در سطح جامعه ندارد، کما اینکه فرصت بارها دیدن صحنه‌های مستهجن و آلوده، نیز به فرد می‌دهد و تخریبش را بیشتر نیز می‌کند. اثرات سوء این گناه بزرگ، هم از طرف دین بارها و بارها تذکر داده شده است، و هم توسط روانشناسان حتی غربی‌ها به آن هشدار داده شده است.

"خلوت مجازی" نیز از بدترین حاشیه‌های فساد آلود این فضاست. متاسفانه حتی آنها که مقید به اعتقادات دینی نیز هستند، سوای اینکه مجرد یا متاهل باشند، دچار این دام شیطان می‌شوند. و صد البته که تخریب آن بسیار و به مراتب بالاتر از دیدار و گفت و شنود با یک نامحرم در جامعه است (مخصوصاً به روی خانم‌های متاهل و صد البته مجردها، که شنیداری هستند و با کلمات فریبنده اغوا می‌شوند)

معضل بعدی، "غیبت و تهمت" به علما، بزرگان دین و سیاست، مومنین و ... است. آنها که در این فضا بوده‌اند می دانند که حتی افراد مذهبی با گرایش‌های خاص و متفاوت با هم، در برابر هم چه برخوردهای نامطلوبی را بروز می‌دهند. هر از چند گاهی کلیپ های صوتی و تصویری سر و ته زده این بزرگان نیز، موجی از تنش‌ را ایجاد می کند...

و ....

چنگ زدن شبح فساد بر قلب اعتقادات فرد:

امکانات ارسال تصویر، صوت و کلیپ در این فضا، برای بسیاری از آنها که منتظر فرصتی برای تخریب باورهای عرفی و شرعی جامعه، مخصوصاً نسل آینده‌ساز این مملک هستند، یک فرصت ایده‌ال نصیب کرده است.

سوای تصاویر و فیلم‌های فاسد، بسیاری از این قطعه‌ها، موجب افت شدید اعتقادات و باورهای فرد می‌شوند. کلیپ‌هایی که همیشه با صحنه‌هایی مستند اما ساختگی همراهند و یا به نحوه‌های مختلف در صدد تقابل با ارزش‌های دینی هستند. شاید موثرترین تخریب، در این محور باشد، زیرا "شبهه‌های تصویری" همیشه تا عمق روح فرد نفوذ می‌کنند که به راحتی و با بحث و تبادل نظر نمی‌توان فرد را از اشتباه بیرون آورد...

معضل بعدی در این محور، انتشار بیش از اندازه "احادیث شیطان" است. جملات و شعرهایی کوتاه و زیبا اما پر از شبهه و انحراف که بسیاری از آنها به راحتی بر ذهن و قلب فرد اثر می‌گذارد و حتی احساس تقابل نیز در فرد ایجاد نمی‌شود...

معضل بعدی بیشتر به افرادی ربط پیدا می کند که در این فضا دنبال جوابگویی به شبهات هستند.  واقعاً کاری که نمی‌توان کرد، جوابگویی به شبهات در این فضاست. جوابگویی به یک خط شبهه، شاید نیاز به مطالعات بسیاری باشد، و مخصوصاً اینکه فضای آنلاین و هرکی‌به هرکی هم اجازه نمی‌دهد بحث بر محور صحیحی نیز پیش برود و حتی شما نمی‌توانید با سرعت زیاد هم تایپ کنید و به پای شبهه و سوال بعدی برسید...(محیطی که نمی‌توان در آن به راحتی از دین دفاع کرد)

البته شاید کسی بتواند با برخورداری از علم مناظره و آشنایی به شیوه‌های بحث، در این فضا مدت بیشتری بماند اما انتهای این مسیر به ترکستان هم نیست، زیرا مطالبی که نوشته می‌شود مدت زیادی ماندگار نیستند و اطلاعات سوخت می‌روند و چیزی از آنها نمی‌ماند.

همین طور این فضا اخلاقش روکم کنی و بحث‌هایی فرسایشی و بدون منطق است، در حالی که جواب سوالی را می‌دهید، طرف مقابل در فکر گیر انداختن شما با سوال بعدی است. در ضمن همه آنها که در گروه مجازی هستند، علاقه‌مند به پیگیری نیستند و حتی سنگ‌اندازی هم می‌کنند و اصلاً شاید بحث برای آنها سوای مفید نبودن، مخرب هم باشد (پس جز خستگی چیزی عاید فرد نمی‌شود)

معضل بعدی نیز، مطالعه شبهات و مطالب انحرافی، قبل از مطالعه دینی، و تحقیق در حقیقت است. شاید شهید مطهری در سخنانش، از شبهات به شدت استقبال کند، اما این فقط مخصوص افردای چون آن بزرگوار است که برای هر شبهه‌ای جوابی منطقی و مستدل آماده دارند و این را مدیون مطالعات زیاد خویش در مباحث دینی هستند؛ اما از جوانان و نوجوانان و حتی دیگر افرادی که اصلا در این محورها مطالعه کافی و به درد‌بخور را ندارند، چه انتظاری می‌توان داشت؟ (با توجه به اینکه جوابی برای این شبهه‌ها در این فضا وجود ندارد و سطح شبهات نیز از مطالب به سمت فیلم و عکس ارتقا یافته است)

چه باید کرد؟

با وجود چیزهایی که برایم یا اطرافیانم تجربه شده بود، به این نتیجه رسیدم که این فضا جز تهدید هیچ چیزی ندارد. البته شاید برخی بگویند ما استفاده مناسب و برنامه ریزی شده داریم، این را نمی‌توان به عنوان تبدیل کردن تهدید به فرصت گذاشت، بلکه می‌توان گفت، فقط تهدید های آن را کم کرده‌اید. و این با تبدیل آن به فرصت، فاصله زیادی دارد.

راهکارم برای آنها که به دید کار فرهنگی در این فضا هستند این است:

-مدیریت محیط در داخل این فضا

به این معنی که بودن برخی افراد موجه و معتبر و قابل احترام در این فضا، موجب کنترل مقداری از فساد یا انحراف و یا جوابگویی به برخی از سوالات مناسب جوابگویی، می‌شود.

-مدیریت عملیاتی و اصلی در بیرون از این فضا

در ضمن بودن کسانی مانند روحانیون، اساتید دانشگاه، معلمان و مربیان و ... در این فضا، به آنها کمک می‌کند تا یک نیاز سنجی از افکار جوانان و نوجوان صورت بگیرد. دانستن اینکه جوانان و نوجوانان بر چه محوری از اتفاقات اجتماعی و اعتقادی فکر می کنند، به این بزرگواران کمک می‌کند تا در مسیر آموزشی استفاده کنند و در مسیر فعالیت خویش به کار بندند...

باید توجه داشت که اصالت دادن و زوم کردن روی کار فرهنگی و مذهبی در این فضا، و کم کردن کار در فضای حقیقی، موجب پیشرفتی در این محور نمی‌شود.

و همه دوستانی که دستی بر آتش دارند بدانند، این فضا هیچ فرصتی را برای نسل آینده‌ساز ما ایجاد نمی‌کند. باید والدین این قشر توجیه شوند که اگر قرار است برای بچه‌هایشان گوشی همراه تهیه کنند، اصلا دنبال مدل‌های هوشمند و اندرویدی نروند و از سرچشمه جلوی انحراف بچه‌هایشان را بگیرند...

توصیه می‌کنم، به روز بودن را با تفسیری اشتباه در این فضا جستجو نکنیم(حال نرم‌افزار آن ساخت هرکجا می‌خواهد باشد، ایران اسلامی یا اسرائیل غاصب!!!، اخلاق این فضا یکیست). برای اطلاع از اخبار مفید اجتماع، سایت‌های زیادی هستند که ما را با مطالب پشتوانه‌دار یاری می‌کنند. همین طور برای رفع شبهات، و نوشتن مطلب بر علیه انحرافات، بهترین فضا نسبت به این شبکه‌ها، سایت‌ها و وبلاگ‌های اینترنتی هستند که لینک و مطلب را برای مدت‌ها در دسترس همگان قرار می‌دهند.

داشتن دوستانی بی‌نام و نشان که هیچ‌وقت حق دوستی فی‌مابین ادا نمی‌شود، ذره‌ای بهتر از داشتن دوستان حقیقی نیست.

دنیا را از دریچه‌ کوچک موبایلمان جستجو نکنیم، نگاهمان را برداریم، دنیا با همه عظمتش روبروی ماست...

در این مطلب ناقص را به موضوع موبایل و شبکه‌های اجتماعی موبایلی، و تاثیرات آن بر خانواده می‌پردازیم.

متاسفانه یکی از موضوعاتی که در این محور توجه نمی‌شود، این است که همیشه عوارض استفاده از این حاشیه پر رنگ‌تر از متن، به صورت کلی نقد می‌شود و عوارضی را در مجموع بر علیه امنیت روحی و روانی خانواده، بیان می‌کنند و این در حالی‌ست که ممکن است روابط خانوادگی و اعضای یک خانه، در سطوحی باشد که بسیاری از عوارض گفته شده، در ظاهر با نوع زندگی‌شان تطابق نداشته باشد و همین موضوع باعث شود که عوارض و حواشی آسیب‌زای عنوان شده برای بسیاری از مردم ما، اهمیتش جلوه نکند و به نوعی خود را در مقابل عوارض گفته شده، واکسینه شده ببینند...

در بحث رابطه این تکنولوژی ارتباطی جدید، و رابطه آن با خانواده‌ها، اولین موضوعی که به نظرم باید به آن پرداخت، سطح روابط در خانواده‌ها، و مابین زن و شوهر با هم و یا فرزندان و والدین با هم است. و اینکه باید در اول کار به این سوالات پاسخ داده شود که:

آیا شما از خانواده‌ای با رابطه‌های نزدیک، دوستانه و عاشقانه برخوردارید؟

آیا رابطه والدین با فرزندان در خانه شما رابطه‌ای رسمی است و یا رابطه‌ای دوستانه؟ پدرسالارانه است یا فرزندسالارانه؟

سطح اعتقادی افراد خانواده در چه حدیست؟

و ... سوالات دیگری که بنا به اقتضای محل زندگی، تعداد افراد خانواده و سطح تفکر و تحصیلات اعضای خانواده می‌تواند بسیار متنوع و متفاوت باشد؟

البته با مطالعه این مقاله،‌ اگر در صورت استفاده از این شبکه‌های اجتماعی، دچار هیچ کدام از این آسیب‌ها نیستید، صحت را به نبودن این آسیب‌ها نگذارید، کما اینکه باید مواظب هم باشید که دچارش نشوید...

 

این سوالات چه اهمیتی دارد؟

این سوالات وقتی اهمیتش برای ما جلوه می کند که نحوه مقابله این خانواده‌ها با یک تکنولوژی بسیار پیچیده، نه از لحاظ نرم‌افزاری، بلکه از لحاظ میزان اثراتش بر رابطه‌ها و اخلاق و ... در خانواده‌ها بسیار موثر است و گاهی، برای یک خانواده با نوع خاصی از زندگی، یک اثر کوچک این شبکه‌ها، که ممکن است برای بسیاری آسیب‌زا نباشند، بسیار مخرب و حتی تا مرز فروپاشی نیز پیش برود!!!(منظورم این است که صرف خواندن این مطلب خیالتان را راحت و یا نارحت نکند که بی‌خیال موضوع شوید؛ بلکه نیاز به پیگیری بیشتر از طرف خود شما دارد)

 

چگونگی تغییر تاثیر این شبکه‌ها بر زندگی خانوادگی افراد:

به عنوان مثال، همسرانی که به نحوی با هم تعامل بیشتری دارند و دارای روابط گفتاری و رفتاری و حتی جنسی بهتری با هم هستند، در مقابل آسیب‌های این شبکه‌ها به نوعی مقاومت بیشتری دارند به این نحو که به راحتی به خود اجازه نمی‌دهند پای کسی را در رابطه خصوصی با خویش باز کنند و یا بیشتر از بقیه مواظب چشمان خود در این فضا هستند (البته به شرط تقوای بیشتر) و مسلماً همان طور که دین مبین اسلام از آنها- و مخصوصاً مرد- خواسته است، به محض ورد به محدوده گناه، با رجوع به همسر خویش عوارض آن را می‌کاهند.

البته این سوای بحث "حیازدایی" عجیبی هست که در ادامه به آن خواهیم پرداخت و خواهیم گفت که چگونه همین زندگی‌ها نیز مورد هدف عوارض این شبکه‌ها هستند!

اما فرض کنید، مانند بسیاری از همسران این دوره، "طلاق عاطفی" بین زوجین اتفاق افتاده باشد و روابطی سرد درگفتار، رفتار و حتی روابط جنسی به موقع و مناسب، بین آنها حاکم باشد. مسلماً اگر گزینه تقوا به داد این زندگی و به فریاد مرد و زن این خانه نرسد، همین شبکه‌های آنلاین اجتماعی که متاسفانه گزینه همیشه در دسترس بودنش بسیار مخرب می‌نماید، موجب چه انحرافاتی که نمی‌شود.

وقتی روابط آرامش‌زای همسران از میان می‌رود، این محیط‌های شلوغ، جایی بسیار مناسب و آماده برای انواع ارتباط‌ها با جنس مخالف است، که متاسفانه برای بسیاری هنوز خطرات آن حس نشده است. این خانواده‌ها در اصل تشکیل شده است از یک زن و یک مرد با انبوهی از شریکان احساسی و عاطفی که قرار است جای نفر مقابل را پر کنند !!! بیشتر باید به این افراد تذکر داد، زیرا خطر جذبشان به چهره ای دلربا و یا سخنانی عاشقانه بسیار بیشتر از خانواده مورد اول است !!!

 

چشم‌چرانی در این شبکه‌ها:

به علت راحت بودن ارسال تصاویر و کلیپ‌ها در این فضاهای اجتماعی- خصوصی یا عمومی- که مسلماً وجود وسوسه‌های شیطان و هوای نفس را نمی‌توان در این جا نادیده گرفت، اصولاً محیطی مناسب برای "همه‌چیز دیدن" و "همه‌چیز شنیدن" مهیا شده است.(متاسفانه آمار بالای جستجوی تصاویر و کلیپ‌های جنسی و مخرب در اینترنت، به ما در فهم مخرب بودن این شبکه‌ها کمک بیشتری می‌کند)

اعتیاد آور بودن مشاهده تصاویر و کلیپ‌های مستهجن این روزه ثابت شده است و خود این تماشا کردن، سوای اینکه ممکن است در هر مکانی غیر از این شبکه‌ها اتفاق‌ بیفتد، دارای عوارضی بسیار مخرب بر روح و روان و زندگی شخص است:

به  عنوان مثال:

-تضعیف انسانیت و از بین رفتن "حیا " در انسان

-نقش بستن تصاویر در ذهن به طوری که حتی ثابت کرده‌اند 15 سال نیز در خاطر انسان می‌ماند و یادآوری می‌شود

-به هم خوردن تعادل در ارضاء غریزه جنسی (این غریزه باید حاصل تحریک واقعی از طرف همسر باشد و مرتب دیدن این صحنه‌ها موجب تحریک بیش از اندازه و به هم خوردن تحریک اصولی و به جا می‌شود)

-تاثیر بر رفتار جنسی با همسر (این افراد کم‌کم از طرف همسر خویش تحریک نمی‌شوند و از رابطه جنسی با همسر خویش لذت کافی را نمی‌برند، زیرا تنوع تصاویر و کلیپ‌های شهوانی، زوج را در دید انسان خسته‌کننده و تکراری می‌کند)

- و مسائل دیگری چون؛ سستی ایمان، انزوا و دوری از اجتماع، تحلیل توان عقلی، آماده شدن روح و قلب برای بهره‌برداری بیشتر شیطان و ... و...

در مورد نوجوانان و جوانانی که به علل مختلف در این فضا هستند، به علت حساسیت بیش از اندازه آنها و همین طور شرایطی که این روزها آنها را به سمت تماشای این صحنه‌ها می‌کشاند،‌ شاید نتوان به گفتن عوارض بسنده کرد، فقط می‌شود گفت: جلوی آنها را بگیرید، زیرا ورود آنها به این فضای بی‌در و پیکر همان و خنده مستانه شیطان همان ...!!!

 

دنیای دغدغه و نگرانی و کثرت !!

محیط‌های اجتماعی مجازی، بسیار مساعد برای طرح ناراحتی‌ها و دغدغه ها و بسیاری از مسائل و مشکلات روز جامعه است. جالب است که بدانیم این فضا محیطی برای سیاه‌نمایی بیش از اندازه در مورد جامعه خودمان و با کمال تأثر ایرادگیری‌های بی‌جواب از دین مبین اسلام شده است.(بی جواب در این مکان، وگرنه مطالعه کتاب‌های شهید مطهری به تنهایی جواب همه را می‌دهد)

شما با ورود به گروه‌هایی که مخصوصاً جوانان و نوجوانان در آن هستند، مواجه می‌شوید با انواع حرف‌هایی که از ناعادلانه بودن دستورات دین، تا معضلات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی شکایت دارند و همان طور که در مطلب قبلی ذکر شد، محیطی مناسب برای جوابگویی نیز نمی‌باشد.(که راهکارهایی هم داده شد)

طبیعتاً هیچ کس قادر نیست به تنهایی همه این مطالب ناامید کننده و ناراحت‌کننده را بخواند و بشنود و در روحیه‌اش آرامش بماند(مگر کار بی‌بی‌سی و صدای آمریکا غیر از القای ناامیدی است؟). اگر موافق و همراه نظام اسلامی باشید که مطمئناً جوابگویی به همه مسائل در توان شما، و نه حتی هیچ کس دیگری نیست و اگر مخالف سیستم سیاسی و جامعه باشید که این محیط به درهم‌ریختگی بیشتر روحیه شما کمک می‌کند؛ حال سوال می‌کنم:

-چه نیازی به شنیدن نگرانی همه افراد دارید، زیرا این محیط کاری که می‌کند، یکدست کردن همه بر مبنای مسائل مورد توجه افرادی حتی معدود است؛ یعنی خواه ناخواه دغدغه دیگران دغدغه شما نیز می‌شود حتی اگر ربطی به زندگی شما نداشته باشد...

-این نگرانی‌ها به اضافه نگرانی‌های شخصی شما چگونه به شما اجازه تمرکز بر زندگی بهتر، عبادت بهتر، تحصیل بهتر و ... را می‌دهد؟

-این نگرانی‌ها چقدر می تواند در رابطه شما با افراد مرتبط با شما در جامعه تاثیر بگذارد؟ و چقدر شما می‌توانید کنترل کنید؟

و....

 

گروه‌های خانوادگی، تهدید یا فرصت؟

برخی از کسانی که برخورد داشته‌ام، می‌گویند که اقوام و فامیل، گروهی را تشکیل دادیم که از هم باخبر باشیم. و به نوعی این محیط را به "فرصت صله رحم" مجازی تبدیل کرده‌اند.

در اول باید سوالی پرسید که محدوده زمانی به هم سر زدن و صله رحم کردن چیست؟

گاهی مانند دیدار والدین هر شب به آنها سر می‌زنیم و بعد از گف و گفتی، و گرفتن احوالی و رفع نیازی آنها را ترک می‌کنیم. گاهی به صورت هفتگی به برخی از اقوام سر می‌زنیم (مسلماً این موضوع به صحت نزدیکتر است زیرا بالاخره هر خانواده‌ای با خانواده اقوام خود تا حدی حرف منطقی و محور احوال‌پرسی و خبر گرفتن از هم را رعایت می‌کند و اگر از حد مجاز بیشتر شد، بالاجبار باید به سمت غیبت کردن از این و آن بروند)

باید گفت، چه توجیهی دارد که تعداد زیادی از افراد یک قوم، مرتب و به صورت 24 ساعته بتوانند همدیگر را پیدا کنند و با هم در ارتباط باشند؟ حتی مشاهده می‌شود که رابطه این خانواده‌ها در دنیای حقیقی – به علت تضاد اخلاقیات و روحیات- بسیار کم است ولی در این فضا مرتب همدیگر را رصد می‌کنند.

عوارض این موضوع، که تاکنون رصد کردم به این نحو است که ورود به مسائل خصوصی اقوام، مطلع بودن از جریان زندگی همدیگر- که مسلماً طرف مرد و یا زن بدون اطلاع طرف مقابل- مرتباً با دیگر افراد فامیل چک می کند و همین طور چشم‌و هم‌چشم‌بازی‌هایی که اصولا بعد از خبر خرید‌کردن‌ها به هم می‌دهند و یا حسادت‌هایی که رخ می‌دهد، نتیجه ارتباط دائم و بی‌دلیل و بی‌اصولی‌ست که این خانواده‌ها در شبکه‌های اجتماعی موبایلی دارند !!! و به نوعی این تکنولوژی این روزها تیشه‌ای به دست خانواده‌ها داده است برای زدن ریشه روابط در کانون خانواده ...

و از همه بدتر اینکه، اصل حیا در گروه های مجازی خانوادگی بیش از همه چیز قربانی می‌شود. وقتی دخترها و پسرهای فامیل که در اصل نامحرم هم هستند، به راحتی با هم در فضای مجازی ارتباط پیدا می‌کنند(و دورادور همدیگر را در جمع‌های خانوادگی ملاقات می‌کنند)، چگونه باید امیدوارم بود که گفت و شنود مدام در این فضا و فرصت مهیای چت خصوصی، جایی برای رعایت حدود و قیود و مرزها باقی بگذارد؟ و زندگی زناشویی افراد مورد هجوم سوءظن و شک و ... قرار نگیرد؟

 

بچه‌های ما کجا هستند؟

اما همیشه در مورد خانواده‌ها که صحبت می‌شود، باید به سراغ فرزندان نیز رفت و میزان الگو برداری آنها از والدین – در استفاده بی‌اندازه از موبایل- را سنجید. یک معضل دیگر جامعه ما نیز که این روزها به شدت دست و پاگیر خانواده‌ها شده است، تبلت و موبایل هوشمند گرفتن برای بچه‌هاست و شاید باور نکنید که با خانواده‌هایی برخورد داشته‌ام که برای بچه 5 ساله خود نیز تبلت گرفته بودند.

سوای اینکه ما به صورت کاملاً منفعلانه، جامعه اطراف خود را دیده، و به علت تز احمقانه "همرنگ جماعت شو" و تز احمقانه‌تر "همه دارند چرا بچه ما نداشته باشه؟!"، هیچ وقت فکر نمی‌کنیم که اصل گوشی موبایل با هر نوع تلکنولوژی، ارتباط گیری تلفنی در مواقع مورد نیاز و ضروری با طرف حسابمان است، گوشی را برای بچه خود تهیه می‌کنیم و با همین یه کار به او ثابت می‌کنیم که فرهنگ استفاده از این وسیله همه چیز - مثل بازی کردن و یا ...- هست الا کاری که باید با آن انجام دهند !!!

 

مشکل از کجا شروع شد؟

به نظرم و در محدوده خاصی که در آن هستیم – بدون احتساب دیگر موضوعات- معتقدم مشکل ما در مورد تربیت بچه هایمان وقتی شروع شد که جای جمله‌هایی با هم عوض شد !!!

جمله "بچه مودب و بااخلاق و حرف‌گوش‌کن" از میان الفاظ ما رخت بربست و جایش را داد به جمله "بچه ساکت و درسخوان" !!!

بچه‌هایی که به شدت در محور تحصیلی(علم نظری و بدون اثرات اخلاقی قابل توجه) و به صورت کاریکاتوری رشد می‌کنند و نقطه قوت‌شان شده است درسخوان بودن، نه فعالیتی، نه مسئولیت‌پذیری و نه .... و همه شده‌اند مشوق و دست به سینه برای رفع نیازهای هر چند کاذبشان ...

کنارش هم یا به آنها قول دادیم و یا موبایل را دست دیگران دیده‌اند و برایشان تهیه کرده‌ایم. سوای مخرب بودن اصل گوشی تلفن همراه و استفاده‌هایی که سوای فرهنگ این تکنولوژی باید در آن به کار رود، خرید گوشی هوشمند، تیر خلاصی هست به زندگی دنیا و آخرت این بچه‌ها...

روی این محور حساسیت بیشتری دارم، زیرا با نسل نوجوان 13-14 الی 16-17 سال در ارتباط هستم و به نحوی مربیگری می‌کنم و نمونه‌های تخریبی آن را به وضوح مشاهده می‌کنم.

 

بچه‌های ما کجا هستند؟

حال، پدر و مادرهایی را در یاد می‌آورم که دلشان به درسخوان بودن فرزند تازه به بلوغ رسیده‌اشان خوش است و ساکت بودنش. شاید در گذشته گوشه خانه بودن فرزندی نوجوان، نقطه قوت تربیتی خانواده بود. اما این روزگار که همه اخلاقیات فاسد غربی و همه فسادها را می تواند در کمترین زمان ممکن و با کمترین امکانات ممکن به سمع و نظر فرزندان ما برساند، در خانه بودن بچه‌ها نیز – در کنار موبایلی هوشمند- تهدیدی بزرگ است!!!

آیا پرسیده ایم از خودمان که بچه‌ای که در اتاق خود نشسته و با موبایل هوشمند خود ور می‌رود، در کجاست؟

در خانه؟ در هالیوود؟ در کازینو‌ها و رقاص‌خانه‌های آمریکا و اروپا؟ در اتاق خواب زن و مردی هنرپیشه!!!؟ در کجا؟!؟؟

به همین خیال که با خرید گوشی هوشمند، ساکتشان کرده‌ایم و از سر خود بازشان کردیم، چه راحت نشسته‌ایم!!! و حتی خفیفتر و بدتر از آن، وقتی کودکمان صدایش بلند شد، سریع برایش گوشی را بیرون آورده و با بازی کردن سرگرمش می کنیم که، بیشتر در عوالم خود باشیم !!!

***

 

شاید مطلب بنده زیاده‌گویی تلقی شود، شاید هنوز به برخی از موضوعات مخرب – به علت برخورد نکردن و یا فراموشی- اشاره نکرده باشم (که شما میتوانید کمکم کنید) و یا شاید هنوز زمان نیاز است تا این مطالب برای برخی ثابت شود.

فقط این موضوع را می دانم که نسل نوجوان و جوان امروز و حتی خانواده‌های ایرانی، در حال تجربه ورود ناگهانی جمعیت بیشماری از فضایی کاملاً حقیقی، سنتی و دوست‌داشتنی، به دنیایی کاملاً بی در و پیکر، نا امن و نا‌آشنا هستند که متاسفانه صدای ناجور شکستن بنیان‌های خانوادگی و اخلاقی آن حالا حالا قرار نیست به وضوح – حداقل برای بسیاری از افراد- شنیده شود. و من وظیفه خود دانستم که بدون هیچ انعطافی این فضا را با دانسته‌هایم نقد کنم ...


  • امید بابایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی